یافتن پست: sin_sin

من خدایی دارم ...
من خدایی دارم که برایم تا صبح رازقی می چیند
و اگر دل بدهم، او مرا می بیند.
من خدایی دارم که سر سفره اسرار ازل،
بهترین های جهان را که خدایی هستند،
بر سر سفره من می چیند.
او ز حد برده محبت:
من اگر عاشق و مستم یا اگر دیوانه،
من اگر پیر و مریضم یا اگر جانانه،
من اگر زشت و کثیفم یا اگر مستانه،
من اگر لاغر و زردم یا پُر و پیمانه،
باز هم بر سر من منت شاهی دارد!
او مرا می خواند، او مرا می خواهد
و چه خوشبختم من
و چه سبزینه بهاری دارم
من خدایی دارم که مرا می خواهد...

@miladjafari
@sin_sin
آخرین ویرایش توسط hajivandian در [1391/01/17 - 01:04]
3 دیدگاه  •   •   •  1391/01/17 - 01:02
+7
Tiam Mohseni
Tiam Mohseni
sin_sin جون كودك زيباست قبول دارم!
پسر عمو فرهادم!
امير برديا!{-49-}
19 دیدگاه  •   •   •  1391/01/15 - 23:29
+15
aB'Bas S
aB'Bas S
@-sahar- @sin_sin
khosh omadid
2 دیدگاه  •   •   •  1391/01/2 - 10:24
+5
-1
ronak
ronak
شیشه می شکند و زندگی می گذرد.
نــــوروز مــ‌ـ‌ــی ایــد تا به ما بـــگوید تـــــــنها مـــــــحبت
مــــانــــدنـــــی اســـــــــــــت
پـــ‌س دوســـــــتت دارم♥ چــــــه شــــــــــیشــــــــه باشــــم چـــــه
اســـــــــیر ســـــــــرنوشـــــــت♥ @sin_sin
2 دیدگاه  •   •   •  1391/01/1 - 02:27
+10
مهسا
مهسا
@sin_sin خورشید را باور دارم
حتی اگر نتابد
به عشق ایمان دارم
حتی اگر آن را حس نکنم
به خدا ایمان دارم
حتی اگر سکوت کرده باشد...
{-35-}
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/27 - 16:44
+4
fowkes
fowkes
sin_sin, @ramins, @major و @moricarlo عزیز خوش اومدید
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 23:13
+4
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
یک شبی مجنون نمازش را شکست

بی وضو در کوچه لیلا نشست
عشق آن شب مست مستش کرده بود
فارغ از جام الستش کرده بود
سجده ای زد بر لب درگاه او

پر زلیلا شد دل پر آه او
گفت یا رب از چه خوارم کرده ای

بر صلیب عشق دارم کرده ای
جام لیلا را به دستم داده ای

وندر این بازی شکستم داده ای
نشتر عشقش به جانم می زنی

دردم از لیلاست آنم می زنی
خسته ام زین عشق، دل خونم مکن

من که مجنونم تو مجنونم مکن
مرد این بازیچه دیگر نیستم

این تو و لیلای تو … من نیستم
گفت: ای دیوانه لیلایت منم

در رگ پیدا و پنهانت منم
سال ها با جور لیلا ساختی

من کنارت بودم و نشناختی
عشق لیلا در دلت انداختم

صد قمار عشق یک جا باختم
[!] آوارهء صحرا نشد

گفتم عاقل می شوی اما نشد
سوختم در حسرت یک یا ربت

غیر لیلا برنیامد از لبت
روز و شب او را صدا کردی ولی

دیدم امشب با منی گفتم بلی
مطمئن بودم به من سرمیزنی

در حریم خانه ام در میزنی
حال این لیلا که خوارت کرده بود

درس عشقش بیقرارت کرده بود
مرد راهش باش تا شاهت کنم

صد چو لیلا کشته در راهت کنم.
27 دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 19:10
+7
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
میگم چطوره عکس خودمو بذارم توی خوشگلترین ها...روی همه کم شه{-7-}
آخرین ویرایش توسط sin_sin در [1390/12/20 - 18:21]
6 دیدگاه  •   •   •  1390/12/20 - 18:19
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ