omid
تركه بچش بعد از عيد فطر به دنيا مياد، اسمشو ميگزاره: پسفطرت !!!
omid
تركه ميره جلوي آينه و چشماشو مي بنده. ميگن چرا اينكارو مي كني؟ ميگه: آخه مي خوام ببينم وقتي مي خوابم چه ريختي ميشم!!!
omid
تركه ميره مسجد مياد بيرون ميبينه كفشاشو دزد برده . با خودش ميگه من كي رفتم ؟
omid
شباهت لر و خورشید: هر دوشون از پشت کوه در اومدن!!! «
omid
لره واسه اینکه از زندگی جلو بیوفته یه زن حامله میگیره «
omid
به لره می گن: اگه یه دختری بهت راه داد چکار می کنی؟ می گه ازش سبقت « می گیرم
omid
لره پاهاش خواب میره، پتو روش میکشه
omid
لره داشته شنای قورباغه میرفته، لک لک میاد میخوردش
omid
لره تو قرعه کشی بانک شرکت میکنه، براش شیش ماه زندان در میاد
omid
لره قاضی میشه بهش میگن حکم کن، میگه پیک!