امتياز پروفايل

[بروز رساني]
+3

آخرين امتاز دهنده:

امتياز براي فعاليت

مشخصات

موارد دیگر
آفلاين مي باشد!
بازديد توسط کاربران سايت » 22769
محمد حسن کاظمی
609 پست
مرد - مجرد
1371-05-10
فوق ديپلم
آزاد
اسلام
ايران - خراسان رضوي - مشهد
مجردي
معاف
نميکشم
دانشگاه جامع علمي کاربردي خراسان رضوي
حسابداری
ورزش
190 - 110
kazemi.mohamad71@gmail.c..
09307926079

توسط اين کاربران ايگنور شده است

دوستان

(26 کاربر)

آخرین بازدیدکنندگان

گروه ها

(27 گروه)

برچسب ‌های کاربردی

محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
دیدگاه  •   •   •  1393/06/23 - 15:29
+4
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

به درختان جنگل گفتند :شما با این عظمت چرا از تکه آهنی به نام تبر میرنجید؟ گفتند :رنجش ما از تبر نیست از دسته آن است که از جنس خود ماست ...







‏به درختان جنگل گفتند :شما با این عظمت چرا از تکه آهنی به نام تبر میرنجید؟ گفتند :رنجش ما از تبر نیست از دسته آن است که از جنس خود ماست ...‏




دیدگاه  •   •   •  1393/06/23 - 15:25
+2
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
ﭘﺴﺮﻩ ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﻣﯿﮕﻪ :
ﭘﻨﺞ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﺑﺪﻩ
ﺑﺎﺑﺎﺵ ﻣﯿﮕﻪ ﭼﯽ ؟
ﭼﻬﺎﺭ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ !
ﺳﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﻭﺍﺳﻪ ﭼﯽ ؟
ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﺯﯼ ﺩﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﻣﯿﮕﯿﺮﻥ
ﺑﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯿﺎﻥ
ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﭘﻮﻧﺼﺪ ﺗﻮﻣﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ؟
ﺑﺎﺑﺎﯼ ﻣﻦ ﺳﯿﺼﺪ ﺗﻮﻣﻦ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺪﺍﺩ ﮐﻪ
ﻣﻦ ﺑﺨﻮﺍﻡ ﺩﻭﯾﺴﺖ ﺗﻮﻣﻦ ﺑﺪﻡ !
ﺑﯿﺎ ﺣﺎﻻ ﺍﯾﻦ ﺻﺪ ﺗﻮﻣﻦ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮ
ﭘﺴﺮﻩ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﺩﯾﺪ
ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺗﻮﻣﻨﯿﻪ ! :
دیدگاه  •   •   •  1393/06/23 - 15:20
+1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
گه خسته ای: به من تکیه کن
اگه تنهایی: بیا پیشم
اگه بی پناهی: پناهتم
اگه پول می خوای: مشترک مورد نظر در دسترس نمی باشد
دیدگاه  •   •   •  1393/06/23 - 15:09
+1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
دیدگاه  •   •   •  1393/06/23 - 15:08
+4
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
دیدگاه  •   •   •  1393/06/23 - 15:06
+1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

آرزوی خیلــــــــی ها بودم ! اما
اسیر قدرنشناسی یک نفر شدم … !!









‏آرزوی خیلــــــــی ها بودم ! اما<br />
اسیر قدرنشناسی یک نفر شدم … !!‏






دیدگاه  •   •   •  1393/06/23 - 15:04
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
دیدگاه  •   •   •  1393/06/23 - 15:03
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی


باز جنيني ميان زباله هاي شهر رها شد
باز دختري عفتش را به گمان عشق به هوس باخت و زن شد
باز پسري به بهاي يک هوس پدر شد
باز سطل زباله اي در شهر جايگزين آغوش مادر شد
باز پسري به بهاي هوسي آني بار گرگ صفتي و نامردي به دوش کشيد
باز دختري به جرم يک شب يک عمر فاحشه شد
باز پسري به تجربه يک لذت نامشروع به هرزگي خو گرفت
باز جنيني نارس در گوشه اي از شهر تاوان هوس را با جانش داد
و باز کودکي بار حرامزادگی بر دوش کشيد...
در اين شهر چه ميگذرد؟
تاوان اين هوسها را چه کسي ميدهد ؟
پدري هرزه ...مادري فاحشه...يا جنيني بيگناه با جانش؟








‏باز جنيني ميان زباله هاي شهر رها شد<br />
باز دختري عفتش را به گمان عشق به هوس باخت و زن شد<br />
باز پسري به بهاي يک هوس پدر شد<br />
باز سطل زباله اي در شهر جايگزين آغوش مادر شد<br />
باز پسري به بهاي هوسي آني بار گرگ صفتي و نامردي به دوش کشيد<br />
باز دختري به جرم يک شب يک عمر فاحشه شد<br />
باز پسري به تجربه يک لذت نامشروع به هرزگي خو گرفت<br />
باز جنيني نارس در گوشه اي از شهر تاوان هوس را با جانش داد<br />
و باز کودکي بار حرامزادگی بر دوش کشيد...<br />
در اين شهر چه ميگذرد؟<br />
تاوان اين هوسها را چه کسي ميدهد ؟<br />
پدري هرزه ...مادري فاحشه...يا جنيني بيگناه با جانش؟‏







دیدگاه  •   •   •  1393/06/23 - 15:01
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

سلطان سليمان !


ای پادشاه عثمانی . . .


سريالت ديگر به پايان رسيده است ...



چند وقتی هست ديگر بازارت داغ نيست
حتی خرم سلطان زيبايت هم نتوانست نام تو را در دنيا مشهور كند . . .


كسی در اين ميان نيست كه سريال كورش يكتا پرست را به تصوير بكشد ...


كسی در اين ميان نيست نجابت الهه مينو را به تصوير بكشد
كسی نيست تا خلوتگاه كورش نه حرمسرای پر زخاتون كورش را به تصوير بكشد
مهم نيست كورش ...


تكه سنگی به جا مانده از تو امروز اسمت ، خردت ، يكتا پرستی و نجابت ايرانی را در دنيا زنده نگه داشته
الهه ی نجيب پسران سرزمين من را ببخشش كه ندانسته محو زيبايي صورت خرم شدند و آنرا بر پس زمينه ي گوشی هايشان گذاشتند ونجابت تو الهه را از ياد بردند...


كورش ، يك سريال۳۰۰قسمتی برای سليمان نتوانست نام او را زنده كند اما تو با تكه سنگی دنيا را مجذوب خود كردی ...


كورش مردم سرزمينم را ببخش كه ندانسته رشادت های عثمانی را تحسين كردند آن زمان كه نيمی از دنيا حاكمش تو بودی ...


ببخش ما را . . . §


دیدگاه  •   •   •  1393/06/23 - 14:29
+2