امتياز پروفايل

[بروز رساني]
+3

آخرين امتاز دهنده:

امتياز براي فعاليت

مشخصات

موارد دیگر
آفلاين مي باشد!
بازديد توسط کاربران سايت » 22795
محمد حسن کاظمی
609 پست
مرد - مجرد
1371-05-10
فوق ديپلم
آزاد
اسلام
ايران - خراسان رضوي - مشهد
مجردي
معاف
نميکشم
دانشگاه جامع علمي کاربردي خراسان رضوي
حسابداری
ورزش
190 - 110
kazemi.mohamad71@gmail.c..
09307926079

توسط اين کاربران ايگنور شده است

دوستان

(26 کاربر)

آخرین بازدیدکنندگان

گروه ها

(27 گروه)

برچسب ‌های کاربردی

محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
آقا یه نگاه به تبلیغ سایپا کنید قبلنا میگفت " سایپا مطمئن "
.
.
.
.
.
.
.
اما حالا میگه " سایپا در اندیشه ای متفاوت " معلوم نیست چه بلایی میخواد سرمون بیاره
دیدگاه  •   •   •  1393/06/20 - 18:32
+5
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
یه کلمه میگم میخوام ببینم چقد واستون ارزش داره ؟
.
.
.
.
.
.
.
ایران
دیدگاه  •   •   •  1393/06/20 - 18:29
+5
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
خواستگاری های جالب!




دیدگاه  •   •   •  1393/06/20 - 18:27
+4
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برایت تنگ شده
فکر نکن بی وفا هستم ، دلم از سنگ نشده...
اعتراف میکنم اینک در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم
باور نمیکنم اینک بی توام
کاش میشد دوباره بیایی و یک لحظه دستهایم را بگیری
کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای مرا ببینی
تا دوباره به چشمهایت خیره شوم ، تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم...
کاش میشد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم ، با چشمهایم نازت کنم
در حسرت چشمهایت هستم ،چشمهایی که همیشه با دیدنش دنیایم عاشقانه میشد
بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم هوایت را کرده
در حسرت گرمی دستهایت ، تا کی باید خیره شوم به ع[!]ایت ، هنوز هم عاشقم ، عاشق آن بهانه هایت...
کاش بودی و به بهانه هایت نیز راضی بودم ، کاش بودی و من دیگر از سردی نگاهت شاکی نبودم
هر چه خواستم از تو بگذرم از همه چیز گذشتم جز تو ، هر چه خواستم فراموشت کنم همه را فراموش کردم جز تو ، هر چه خواستم به خودم بگویم هیچگاه ندیدم تو را ، چشمهایم را بستم و باز هم دیدم تو را ، هر چه خواستم دلم را آرام کنم ، آرام نشد دلم و بیشتر بهانه تو را گرفت ، هر چه خواستم بگویم بی خیال ، بی خیالت نشدم و به خیالت تا جایی که فکرش هم نمی کنی رفتم...
میخواستم با تنهایی کنار بیایم ، دلم با تنهایی کنار نیامد ، میخواستم دلم را راضی کنم ، یاد تو باز هم به سراغم آمد ، میخواستم از این دنیا دل بکنم ، دلم با من راه نیامد ...
بگذار اعتراف کنم که دلم در چه حالیست ، بدجور از نبودنت شاکیست ، هر جا هستی برگرد که اصلا حالم خوب نیست....


2 دیدگاه  •   •   •  1393/06/20 - 18:21
+4
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
پس از اَفرینش اَدم خدا گفت به او: نازنینم اَدم....
با تو رازی دارم
اندکی پیشتر اَی ...
اَدم اَرام و نجیب ، اَمد پیش !!
زیر چشمی به خدا می نگریست !!
محو لبخند غم آلود خدا
دلش انگار گریست .
نازنینم اَدم: ( قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید ) !!!
یاد من باش ... که بس تنهایم !!
بغض آدم ترکید، ... گونه هایش لرزید !!
به خدا گفت :
من به اندازه ی ...
من به اندازه ی گلهای بهشت .... نه
به اندازه عرش ... نه ... نه
من به اندازه ی تنهاییت ، ای هستی من
دوستدارت هستم !!
اَدم ،.. کوله اش را بر داشت
خسته و سخت قدم بر می داشت ...
راهی ظلمت پر شور زمین ...
زیر لبهای خدا باز شنید ،...
نازنینم اَدم ... نه به اندازه ی تنهایی من ...
نه به اندازه ی عرش... نه به اندازه ی گلهای بهشت !!!
که به اندازه یک دانه گندم ، تو فقط یادم باش !!!!
دیدگاه  •   •   •  1393/06/20 - 18:19
+5
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی

ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُـﺮﺩ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺷﺎﻫﺰﺍﺩﻩ ﻫﺎﻣﻮﻥ ﺷﺪﻥ
ﺁﻗﺎﺯﺍﺩﻩ ﻫﺎ


ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُـﺮﺩ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺵ ﺁﮐﻞ ﻭ ﮐﻮﭼﻪ ﻣﺮﺩﻫﺎﻣﻮﻥ ﺷﺪﻥ
ﺍﺧﺮﺍﺟﯽ ﻫﺎ ﻭ ﭼﺎﺭﭼﻨﮕﻮﻟﯽ ﻫﺎ ﻭ ..



ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُـﺮﺩ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﻭﻓﺮﯾﺪﻭﻥ ﻓﺮﻭﻏﯽ ﻭﺻﺪﺍﻫﺎﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﻮﻧﺪﮔﺎﺭﻣﻮﻥ
ﺷﺪﻥ
ﺳﺎﺳﯽ ﻣﺎﻧﮑﻦ ﻫﺎ ﻭ ﺍﺷﮑﯿﻦ ﻫﺎ ﻭ ﻋﻠﯿﺸﻤﺲ ﻫﺎ


ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُـﺮﺩ
ﻭﻗﺘﯽ ﺗﺮﺍﻧﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﻣﺜﻞ ﮔﻨﺠﺸﮑﮏ ﺍﺷﯽ ﻣﺸﯽ ﻭﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﯾﺮﺁﺏ
ﻭﺧﺎﻃﺮﺧﻮﺍﻫﺎﻣﻮﻥ ﺷﺪﻥ
ﭘﺎﺭﻣﯿﺪﺍ ﻭﻓﺎﺯﺕ ﭼﯿﻪ ﻭﺣﺎﻟﻢ ﺑﺪﻩ


ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُـﺮﺩ
ﻭﻗﺘﯽ ﻋﺮﻕ ﺳﮕﯽ ﻫﺎﻣﻮﻥ
ﺷﺪﻥ ...
ﻭﺩﮐﺎ ﻫﺎ؛ ﻭﯾﺴﮑﯽ ﻫﺎ ﻭ ﮐﻨﯿﺎﮎ ﻫﺎﯼ ﻗﻼﺑﯽ


ﻭﺑﺎﻻﺧﺮﻩ
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺧﺘﺮﺍﻣﻮﻥ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﭽﻪ ﻣﺤﻞ ﻭﺍﺳﻪ ﺁﺑﺮﻭﺵ ﺟﻮﻥ ﻣﯿﺪﺍﺩ
ﺷﺪﻥ'''' ﺩﺍﻑ '''

ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯽ ﻣﻌﻨﺎ ﺷﺪ
ﺩﺭ ...
' ﺭﯾﺶ '


ﻣَـﺮﺩ ، ﻣُـﺮﺩ ، ﻭ ﻣﺮﺩﯼ ﻭ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯽ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ... تمام...


ﻣـــﺮﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﭘﺴﺮ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺑﻮﺩﻥ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻩ
ﻣـــﺮﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﻣﺎﻧﮑﻦ ﺑــﻮﺩﻥ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻩ
ﻣـــﺮﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﭘﻮﻝ ﺑﺎﺑﺎ ﭘُﺰ ﺩﺍﺩﻥ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻩ
ﻣـــﺮﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﺍﻟَﮑﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﺴﺘﻦُ ﻭ ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻦ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻩ
ﻣـــﺮﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﯾﻌــــــــــﻨﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﯼ ﺣﺮﻓﺖ ﺩﻭ ﺗﺎ ﻧــــــﺸﻪ
مـــرد بودن یعـــــــــــنی برای شخصیت زن احترام قایل شدن
سلامتی همچین مَردایی


دیدگاه  •   •   •  1393/06/20 - 18:05
+6
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
... این راه به کجا مرا فرا میخواند!

1 دیدگاه  •   •   •  1393/06/20 - 17:55
+3
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺍﺯ ﺳﻔﺮ ﺳﻪ ﺭﻭﺯﻩ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﺯ
ﮐﺸﻮﺭ :
ﻣــــﺎﯼ ﮔـــﺎﺩ !
ﻭﺍﺍﺍﯼ ﺧﻴﻠﯽ ﻫَـــﭙﻲ ﺍﻡ !
ﭼﻄﻮﺭﯼ ﻣﺎﯼ ﻓﺮﻧﺪِ ﻣﻦ ! ﮐﻠﯽ ﻣﻴﺴﺖ ﮐﺮﺩﻩ
ﺑﻮﺩﻡ ! ﺧﺪﺍﺭﻭ
ﺗﻨﮑﺲ،ﻫﻤﻪ
ﭼﯽ ﺍﻭﮐﻴﻪ !!
ﻭﺍﺍﺍﯼ ﺩَﺩﯼ ﻭ ﻣﺎﻣﯽ ﺭﻭ ﺑﺒﻴﻦ !
ﻭﺍﺍﺍﺍﻭﻭﻭﻭ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﭼﻘﺪﺭ ﭼﻨﺞ ﺷﺪﻩ !
ﺁﺁﺁﺁﺥ ﮐﺒﺎﺏِ ﺍﻳﺮﻭﻭﻭﻧﯽ ﺑﺎ ﺗﻮﻣﻴﺘﻮ !
ﺳﺎﺭﯼ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺗﻮﻣﻴﺘﻮ ﭼﯽ ﻣﻴﮕﻴﻦ ؟ !
ﻭﺍﯼ ﺍﺻﻼ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻢ ﺍﺳﭙﯿﮏ ﮐﻨﻢ !!!!!!!!
ﺍﻳﻨﺎﺭﻭﺍﮔـﻪ ﺩﻳﺪﻳﻦ ، ﺑﺎ ﺗﺮﻳﻠﻰ ﺯﻳﺮﺷﻮﻥ ﻛﻨﻴﻥ
دیدگاه  •   •   •  1393/06/20 - 17:52
+2
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
زنــان قـــوی
دردهـــای خـــود را مــــانند کفـــش پـــاشنه بلــند می پوشـــند ؛
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مـــهم نیـــست چـــقدر اذیتـــ میـــشونـــد ،
شــمافقـــط زیبــایی آنــهارا می بینید ...
دیدگاه  •   •   •  1393/06/20 - 17:47
+3
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
اینجوری عکسو گرفتن !

1 دیدگاه  •   •   •  1393/06/20 - 17:40
+3