آفلاين مي باشد! | |
بازديد توسط کاربران سايت » 22830 | |
محمد حسن کاظمی | |
609 پست | |
مرد - مجرد | |
1371-05-10 | |
فوق ديپلم | |
آزاد | |
اسلام | |
ايران - خراسان رضوي - مشهد | |
مجردي | |
معاف | |
نميکشم | |
دانشگاه جامع علمي کاربردي خراسان رضوي | |
حسابداری | |
ورزش | |
190 - 110 | |
kazemi.mohamad71@gmail.c.. | |
09307926079 |
دختر :هه هه هه
پسر:چرامیخندی
دختر:به تومیخندم
پسر:یادته اون روزتوخونمون افتاده بودی به پام
التماس میکردی تا کاریت نکنم و به هیشکی نگم کاراتو؟بعد الان به من میخندی؟
دختر:هه هه هه من با حرفام خرت کردم،
پسر:من خام حرفات نشدم وقتی میتونستم آبروتوببرم
یاد ناموسم افتادم فکرکردم اگه یه روزی ناموسم تو این موقعیت گیرکنه چی میشه،
دلم سوخت باهات کاری نکردم
دختر:خفه شو اسکول،همش ادعایی،
مال این صحبتا نیستی،توبی عرضه ای
پسر:آره توراست میگی من بی عرضه ام،خدافظ
1سال بعد
دختربابغض؛سلام عزیزم
پسر:سلام گلم خوبی خوشحالم کردی بعد 1سال یادی ازما کردی
دختر:عزیزم خواهش میکنم منو ببخش من درحق تو خیلی بدی کردم
پسر:توکه کاری نکردی عزیزم چی شده؟
دختر:چندروز پیش گول حرفای یه پسرو خوردم رفتم خونشون و...بعدش عکس و...منو پخش کردن همه جا
پسر:جدی میگی؟
دختر:آره،الان تومحل همه مهر فاحشه روم گذاشتن
پسر:عزیزم توباید منو ببخشی
دختر:چرامگه چیکارکردی؟
پسر:وقتی پارسال بدون دلیل ازمن جداشدی وبه من گفتی بی عرضه،
من همون لحظه ازخدا خواستم یه با عرضه نصیبت کنه....
دختراااااا به اینجورپسرا که نمیخوان با ابروتون بازی کنن نگید بی عرضه
بگید مرررررررررررد
دست های تو
تمام دنیای من است
و من همین حالا
تمام دنیا را توی دست هایم دارم
من دیگر هرگز
دلتنگ اشک هایم نخواهم شد
تو مثل باد
تمام قاصدک هایم را
که به شاخه درخت گیر کرده بود
رها کردی...
نوشته یک پزشک:
دیروز کلینیک بودم پسری اومد اسم یه دخترو رو دستش خالکوبی کرده بود...
گفت:میخوام پاکش کنم.
پرسیدم:اسم کیه؟
گفت:اسم عشقم...میخوام پاکش کنم ی اسم دیگه بنویسم...
گفتم:مگه دوتاهم عشق میشه؟!
گفت:نه یدونس!
پرسیدم:چه عشقیه که بخاطرش درد خالکوبی تحمل کردی؟
گفت:عشقی که دیروز تو دفترخونه ازدواج با عشقش تازه فهمیدم اسمشو بهم دروغ گفته بود!