اعترافای باحال
دسته:فاقد دسته بندی
86 کاربر

4317 پست

       
اعترافای باحالتونو بزارید تا همه با هم بخونیمشون...لایک یادت نره ها

امتیاز به گروه

[بروز رساني]

آخرين امتاز دهنده:


کاربران گروه

نمایش همه

مدیران گروه

برچسب‌های کاربری

اعترافای باحال

گروه عمومی · فاقد دسته بندی· 86 کاربر · 4317 پست
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

یارو زده بود


آب رسانا نیست ؛

وگرنه زیر باران به تو رسیده بودم ...!


گفتم صب کن یه سیم لخت بندازم تا بفهمی چی به چیه:D

دیدگاه  •   •   •  1393/01/3 - 19:13
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

داداش کوچیکم 6 کیلو تخمه گذاشته جلوش داره میخوره

میگم بذارشون اینور باهم بخوریم

یه دونه گذاشته تو دستم ...

میگه : اینو بخور بقیه هم همین مزه رو میدن :|

:|

دیدگاه  •   •   •  1393/01/3 - 17:12
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اعتراف میکنم وقتی بچه بودم...

ولش کن شما میرین جار میزنین ابروم میره:|
دیدگاه  •   •   •  1393/01/3 - 17:00
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یکی از بچه ها ازم پرسید به قیافه ام میخوره چند سالم باشه ؟
گفتم : ۲۷ سال
ناراحت شد گفت : ۲۲ سالشه
گفتم : ۵ سال دیگه به حرفم میرسی ، ببین کی گفتم :
دیدگاه  •   •   •  1393/01/3 - 16:49
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
کاش الان کنارم بودی و برام لالایی میخوندی منم با لگد میزدم بهت میگفتم گمشووو مگه من بچم؟! جمع کن این لوس بازیارو! :)
دیدگاه  •   •   •  1393/01/3 - 16:28
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
عزیزم ، اگه موافقی بریم خونه مامانم عدد ۱
و اگه میخوای بریم خونه مامانت
عدد۱۸۲۶۴۴۲۷۵۳۶۷۲۳۷۷۵۳۶۴۱۲۶۱۸۳۳۸۱۶۸۳۱رو وارد کن!
دیدگاه  •   •   •  1393/01/3 - 16:21
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﺍﮔﻪ ﻣﺎ ﻣﺜﻞ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﮐﻬﻒ ﺑﺨﻮﺍﺑﯿﻢ ﻭ ﺳﯿﺼﺪ ﺳﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷیم:
.
.
....
.
.
.
.
.
ﻣﻄﻤﺌﻨﻢ ﻫﻨﻮﺯﻡ ﺳﺮﯾﺎﻝهای :
ﻋﻤﺮ ﮔﻞ ﻻﻟﻪ،عموپورنگ ، هشدار برای کبری ۱۱ و پرستاران در حال پخشه!
عمو قنادم هنوز داره می گه :یه دست یه هورا ا ا ا ا ا

دیدگاه  •   •   •  1393/01/3 - 16:20
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺑﺮﺍﺩﺭ.............ﺳﺮ ﻟﻮﺍﺯﻡ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﺩﻋﻮﺍﺷﻮﻥ ﺷﺪﻩ ﭘﺴﺮﻩ ﺍﻻﻥ ﺩﻭﺭﻭﺯﻩ ﺭﻓﺘﻪ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﺭ ﺭﻭ ﺭﻭﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺴﺘﻪ
دیدگاه  •   •   •  1393/01/3 - 16:19
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

همچین میگن شیر اگه پیر هم بشه شیره .
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
انگار شتر وقتی پیرمیشه خر میشه…. ووووالا…!!!

دیدگاه  •   •   •  1393/01/3 - 15:50
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

اگه دل و دماغ داشتم

واسه عید آدامس با طعم پسته تولید میکردم

تو مهمونی میدادم به مهمونا از اول تا اخر بجون

هم بصرفه س و هم ملت حسرت به دل

نمیموندن که پسته نخوردن...!!!

دیدگاه  •   •   •  1393/01/3 - 15:40