امید
روي قلبي نوشته بود: شكستني است مواظب باشين... ولي من روي قلبم نوشتم شكسته است راحت باشين
امید
وقتي خواستم زندگي كنم، راهم را بستند.
وقتي خواستم ستايش كنم، گفتند خرافات است.
وقتي خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتي خواستم گريستن، گفتند دروغ است.
وقتي خواستم خنديدن، گفتند ديوانه است.
دنيا را نگه داريد، ميخواهم پياده شوم…
علی شریعتی
امید
روي قلبي نوشته بود: شكستني است مواظب باشين... ولي من روي قلبم نوشتم شكسته است راحت باشين
امید
ترجيح ميدهم در خيابان راه بروم و به خدا فكر كنم تا اينكه در مسجد بنشينم و به كفش هايم فكر كنم.
امید
بركرد...
يادت روجاكذاشتي
نميخوام عمري به اين اميدباشم كه براي بردش برمي كردي!
امید
آشنا هايم غريبه هايي هستند كه تنها اسمشان را ميدانم.....
امید
خوش به حال مسافركشان خط آزادي، چه آزادانه داد ميزنن: "آزادي آزادي..." و عابري خسته ميپرسد آزادي چند؟!
امید
من تو را دوست دارم
تو دیگری را
و دیگری , دیگری را
و در این میان همه ی ما تنهاییم
امید
قسمتی از آلبوم من خود آن سیزده ام کاری از محسن چاوشی
من خودم سیزدهم یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم
تو جگر گوشه هم از شیر ب[!]
و هنوزمن بیچاره همان عاشق خونین جگرم
خون دل میخورم و چشم نظر بازم جام
جرمم این است که صاحبدل و صاحب نظرم
منکه با عشق نراندم به جوانی هوسی
هوس عشق و جوانی است به پیرانه سرم
پدرت ر خود تا به زر و سیم فروخت
پدر عشق بسوزد که درآمد پدرم
امید
کوک میکنم چشمانم را روی امدنت
نمی آیی ومن برای همیشه خواب میمانم