ali rad
می نویسم: " عشق"
می خوانم: "درد "
مثل برگی که در آغوش باران امروزعصر
(دوباره) تــــــر شد از تنهایی
ali rad
یــادم بــاشـــد ، امشب بعضی از آرزوهایم را دم در بگذارم
تــا رفتگـــر ببــــرد ! بیچــاره او ...
ما بقــی را هم نقــدا" بــا خود بــه گور می بـــرم
ما بقــی همــان " آرزوی بــا تــو بودن " است...
نتــرس جانکم !
حتــی آرزوی ِ داشتنت را هم بــه کســی نمی دهم ..
ali rad
درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند
معنی کور شدن را گره ها می فهمند
سخت بالا بروی ساده بیایی پایین
قصه تلخ مرا سرسره ها می فهمند
یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند
ali rad
.............................
ali rad
اینجا سرزمین واژگان واژگون است . جای که گنج جنگ می شود
درمان نامرد می شود
قهقه هق هق می شود
اما دزد همان دزد است و درد همان درد
بر آنچه گذشت آنچه ریخت و انچه از دست رفت حسرت نخور
زندگی اگر زیبا بود با گریه آغاز نمی شد.
ali rad
جــاده احسـاس : به ســراغ مــن اگر می آییــد نـرم و آهستـه بیاییــد مبــادا که تــرک بردارد چینی نـازک تنهــایی من
ali rad
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی...
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.
ali rad
زندگي داستان يخ فروشي است كه از او پرسيدند : فروختي ؟
گفت : نخريدند ... تمام شد !
ali rad
دنیا را بغل گرفتیم.گفتند امن است.
هیچ کاری با ما ندارد.خوابمان برد...
بیدار شدیم دیدیم آبستن تمام دردهایش شده ایم..
ali rad
تمام چيزي كه بايد از زندگي آموخت
تنها يك كلمه است : " مي گذرد "
ولي دق مي دهد تا بگذرد ...!