ﺗﻮ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺭﻓﺘﻢ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ
.
.
.
.
ﺍﻟﮑﯽ ﻣﺜﻼ ﻣﻦ ﺳﻮﺍﺭ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﺷﺪﻡ !!
ﺑﮕﺬﺭﯾﻢ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮐﻪ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ
ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺳﺮ ﺟﺎﯼ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ
ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ : ﭼﺮﺍ ﺟﺎﯼ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﯽ ؟؟
ﮔﻔﺖ : ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺷﺪﯼ !!!.. o_O
ﭼﻦ ﺭﻭﺯﻩ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺷﺎﻣﭙﻮ ﺑﺎ ﻧﻮﻥ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ ﺑﻠﮑﻪ ﺑﻤﯿﺮﻡ
ﻧﺒﯿﻨﻢ ﺍﯾﻨﻢ ﺟﺰ ﻫﻔﺘﺎﺩ میلیون ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﻪ

اگه برات غیرتی میشه
اگه روت حساسه
اگه ته ریش داره
اگه وقتی می خنده از خندش خندت می گیره
اگه باهات مهربونه
اگه بهت اخمای کوچولو می کنه
اگه وقتی شالت رفت عقب میگه "اونو بکش جلو"
اگه دستاتو محکم میگیره
اگه تو مهمونیا یه دفه درگوشت میگه"خیلی خوشگل شدی عزیزم"
اگه سر ب سرت می ذاره
اگه قربون صدقت میره
اگه نگرانت میشه
اگه وقتی با پسرای غریبه حرف میزنی میشه بداخلاق ترین پسر دنیا
اون موقع ست که نمیتونی ازش بگذری
اون موقع ست که تو شدی تموم وجودش❤❤❤

خیلی سخته...
خیلی سخته بیشتر از همه دوسش داشته باشی....کمتر از همه دوستت داشته باشه
خیلــــــــــــــــی سخته اونی بشی که اون میخواد...اما براش وجود خارجی نداشته باشی براش
خیلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی سخته از همه بگذری بخاطر اون....ازت بگذره بخاطر همه
خیلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی سخته تنها دل خوشیت بشه...تنهات بذاره که دل بقیه خوش بشه
خیلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی سخته طلبکار باشی و محکوم بشی که بدهکاری
خیلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی سخته دوسش داشته باشی و نباشه

خیلی  سخته...
خیلی سخته بیشتر از همه دوسش داشته باشی...کمتر از همه دوستت داشته باشه
خیلی سخته از همه کس و همه چی بگذری بخاطر اون....از تو بگذره بخاطر همه
خیلی سخته بشه تموم زندگیت...ازت بگذره بخاطر زندگیش
خیلی سخته بشه دل خوشیت....ازت بگذره بخاطر دل خوشی بقیه
خیلی سخته باهاش زندگی... توی زندگیش نباشی
خیلی سخته روزتو باهاش شروع کنی و باهاش به پایان برسونی
خیلی سخته ی دونه اش باشی و بدون اون باشی
خیلی سخته دلت براش تنگ بشه و نباشه
خیلی سخته دل تنگی ....

<sup>از دشت پربلا و مکانش که بگذریم
از ظهر داغ و بحث زمانش که بگذریم

یک راست می رسیم به طفل سه ساله ای
از انحنای قد کمانش که بگذریم

از گم شدن میان بیابان کربلا
یا از به لب رسیدن جانش که بگذریم

تازه به زخم های کف پاش می رسیم
از زخم های گوش و دهانش که بگذریم

حتی زنان شام به حالش گریستند
از حال عمه ی نگرانش که بگذریم

خیلی نگاه حرمله آزار می دهد
از خاطرات تیر و کمانش که بگذریم

با روضه ی کشیده ی گوشش چه می کنند
از گوشواره های گرانش که بگذریم

دروازه کودکان بدی داشت لااقل
از ازدحام پیر و جوانش که بگذریم

در مجلس یزید زبانش گرفته بود
از حرف های سخت و بیانش که بگذریم

حالا به گریه کردن غساله می رسیم
از دستهای زجر و توانش که بگذریم...</sup>

دلخور که باشی ، 

خیلی راحت چمدونت رو می بندی و می ری ،

دلت رو تو دستت می گیری و می گذری .

دلتنگ که باشی ،

اگه همه ی دنیا هم جمع بشن و بهت بگن برو 

بازم بهونه ای واسه ی موندن جور می کنی و می مونی .

اما امان از روزی که هم دلخور باشی و هم دلتنگ ...

امان از روزی که پُر از حرف نزده باشی و ناگفته هات بغض بشه تو گلوت ...

اون موقع ست که تو می مونی و یه حجم پُر از بلاتکلیفی و سردرگمی ... 

ولی باید صبور بود

این سردرگمی ها هم می گذره 

مگــــــــــــه نــــــــــــــه ؟؟؟

اگه بهت بگم عشق رو در یک جمله تعریف کن چی میگی؟

از تمام غم ها و غصه ها و دوری ها و دلتنگی ها که بگذریم...



باید اعتراف کنم مامانم که میخنده خوشبختم!!!

ازدواج
.
.
.
.
.
.
گذریست از چی بپوشم به چی بپزم