امشب شب مهتابه .....

امیرم رو میخوام ^_^

امیرم اگرخوابه
.
حمیدم رو میخوام ^_^

حمیدم خوابه؟؟؟
امینم روو میخوام ^_^
امینم کپیده؟؟؟سعید؟؟محمد؟؟؟مهدی؟؟؟؟
والّا الان چه وقته خوابه؟
این دفه که رفتم با یکی دیگه
یاد میگیرید شبای مهتابی نخوابید بی شخصیتای بی احساس 
بیشعور

کوفته کبابی گوشت و مرغ

برای تهیه این غذا باید دو دستورالعمل را رعایت كنید.

مواد لازم برای مرغ :
سینه مرغ قطعه قطعه شده

طرز تهیه :
ابتدا سینه‌مرغ را پخته و آن را مانند تصویر قطعه‌قطعه ‌كنید، البته مرغ را نیم‌پز كنید.

مواد لازم برای كوفته گوشت :
روغن چهار قاشق سوپخوری
پیاز رنده شده یک پیمانه
خمیر نان سفید یا بربری یک پیمانه
تخم‌مرغ یك عدد
شیر یک پیمانه
شکر دو قاشق مرباخوری
نمک یك و نیم قاشق مرباخوری
گوشت چرخ شده 500 گرم
فلفل سیاه به مقدار لازم

طرز تهیه :
ابتدا نان سفید را در شیر خیس كرده، مدت پنج دقیقه بگذارید تا بماند. سپس تخم‌مرغ را خوب بپزید، بعد نان و شیر خیس شده، تخم‌مرغ، نمك، فلفل، شكر، ادویه و گوشت را با هم مخلوط كرده و به صورت خمیر در آورید، روغن را در تابه ریخته و پیاز را در آن سرخ ‌كنید. (توجه داشته باشید، پیاز را در مایه گوشت نریزید، آن را جداگانه سرخ كنید) وقتی كه سرخ شد، گلوله‌های گوشت را در روغن بگذارید تا كمی سرخ شود.

مواد سس :
روغن دو قاشق سوپخوری
آرد سه قاشق سوپخوری
شکر یك قاشق مرباخوری
نمک یك قاشق مرباخوری
فلفل سیاه یک قاشق چایخوری
آب یك فنجان
رب گوجه یک پیمانه

طرز تهیه سس :
ابتدا روغن را داغ كرده، آرد را در آن بریزید و بگذارید كمی طلایی شود، سپس آب، شكر، نمك و فلفل را به آن اضافه كنید، وقتی جوش آمد رب گوجه را، آهسته آهسته با آن مخلوط كنید.

به سیخ كشیدن كباب
چند سیخ چوبی بردارید، كوفته‌ها را از یك طرف به سیخ بكشید. می‌توانید فلفل سبز هم به همراه آن به سیخ بكشید، نصف طرف دیگر سیخ را مرغ پخته و یكی در میان، ساقه كرفس هم اضافه كنید.(مانند تصویر) سپس سیخ چوبی را روی شعله بگذارید. وقتی كه احساس كردید، كباب كاملا پخته شد، از روی شعله بردارید و روی كوفته‌ها را سس بریزید و دوباره روی شعله به مدت یك دقیقه بگذارید، این كباب بسیار خوشمزه است.

نمیدونم چرا وقتی ادم
دلش به کسی گرمه
یا حتی به چیزی
این احساس و گرما
تو رفتارش
تو اندیشش
و خیلی چیزای دیگش
تاثیر میذاره
از درون گرم میشه
راه رفتنش تند میشه
کاراش جور میشه
وهدفش براش تقدس پیدا میکنه
اگه هدف حتی مقدس هم نباشه
بازم براش عزیز میشه
مثل تو که برام عزیزی
گرمی قلبمی
نیروی پاهامی
سوی چشمهام
وبلندی صدام رو از تو دارم
تویی که هرچند ازم دوری
وگاه گاهی هستی ونیستی
ولی برام مثل مقدسترین
مقدس دنیایی
تویی که وقتی میخندی
گریه میکنی یا خسته میشی
با اینکه نمیبینمت
ولی احساست میکنم
انگار روحم پیشته
کاش روزی یرسه که
جسم نحیف و خسته من
در کنار تو باشه
A.S

ننه!!!!!.....
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

چند وقته که دیگه احساس خوشگلی نمیکنم...

.

.

.

.

.

.

.

انگار دیگه برام عادی شده

5 . نمونه ای از چیز های کوچیکی که باعث خوشحالی میشه
* غیبت کردی ، میفهمی کلاس تشکیل نشده .
* باز شدن چمدون سوغاتی ها .
* صدای آرومش ، وقتی داره همراه با آهنگ میخونه .
* خسته و گرسنه برسی خونه و غذای مورد علاقه ات آماده باشه .
* نمره ات از اونی که بهت تقلب رسونده بهتر میشه .
* وقتی کسی رو بغل میکنی و اون محکم تر بغلت میکنه .
* وقت تموم شدن مهمونی کفش پاشنه بلندتو در میاری و وایمیسی رو زمین خنک .
* دوستت که ازت دور میشه ، باز بر میگرده ، یه نگاهی ، دست تکان دادنی ، لبخندی .
* کفشدوزک لابه لای سبزی ها .

متولد چه ماهی هستی؟

راز عشق در تواضع است .
این صفت به هیچ وجه نشانه تظاهر نیست.
بلکه نشان دهنده احساس و تفکری قوی است.
میان دو نفری که یکدیگر را دوست دارند،
تواضع مانند جویبار آرامی است که چشمه محبت
آنها را تازه و با طراوت نگه میدارد.

یاوران مسم:

یاوَران مَسِم(من مستم دوستان)
یاوَران مَسِم(من مستم دوستان)
مِن مَسِ مَخمور باده ی اَ لَسِم(من مست مخمور باده ازلی هستم)
لوتفِ دوس هاما مُوحکَم گِرد دَه سِم(لطف دوست امد و محکم دستم را گرفت)

شوئله ی نارِ عِشق پَر چی ﮊََه پُوسِم (شعله اتش عشق از پوستم بیرون زد)
شوئله ی نارِ عِشق پَر چی ﮊََه پُوسِم (شعله اتش عشق از پوستم بیرون زد)
خالی ﮊَه خاکی مَملو ﮊَه دوسِم(از چیزهای خاکی و دنیوی خالی شدم و حالا وجود دوست تمام وجودم را فرا گرفته است)
یاوَران مَسِم(من مستم دوستان)
یاوَران مَسِم(من مستم دوستان)
مِن مَسِ مَخمور باده ی اَ لَسِم(من مست مخمور باده ازلی هستم)
لوتفِ دوس هاما مُوحکَم گِرد دَه سِم(لطف دوست امد و محکم دستم را گرفت)

**************
یاوَران مَسِم(من مستم دوستان)
یاوَران مَسِم(من مستم دوستان)
مِن مَسِ مَخمور باده ی اَ لَسِم(من مست مخمور باده ازلی هستم)
لوتفِ دوس هاما مُوحکَم گِرد دَه سِم(لطف دوست امد و محکم دستم را گرفت)
لوتفِ دوس هاما مُوحکَم گِرد دَه سِم(لطف دوست امد و محکم دستم را گرفت)

فَرماوَه ساقی بلوا مینای مِن(ساقی گفت از مینای من بنوش )
سَرشار که سا غَر بِدهَ پَیا پِی (ساغر جام لبریز را پیاپی بده)
پَیا پِی پِر کِرد پَیا پِی نوشام(پیاپی پر کرد و پیاپی نوشیدم)
تا کِه دیده ی دِل هِجرَ دوس نوشا (تا چشم دل دوری دوست را احساس کرد)

شوئله ی نارِ عِشق پَر چی ﮊََه پُوسِم (شعله اتش عشق از پوستم بیرون زد)
شوئله ی نارِ عِشق پَر چی ﮊََه پُوسِم (شعله اتش عشق از پوستم بیرون زد)
خالی ﮊَه خاکی مَملو ﮊَه دوسِم(از چیزهای خاکی و دنیوی خالی شدم و حالا وجود دوست تمام وجودم را فرا گرفته است)
یاوَران مَسِم(من مستم دوستان)
یاوَران مَسِم(من مستم دوستان)
مِن مَسِ مَخمور باده ی اَ لَسِم(من مست مخمور باده ازلی هستم)
لوتفِ دوس هاما مُوحکَم گِرد دَه سِم(لطف دوست امد و محکم دستم را گرفت)
لوتفِ دوس هاما مُوحکَم گِرد دَه سِم(لطف دوست امد و محکم دستم را گرفت)

اِی دِل تا کَسی چُو خوم نای وَ جوش (ای دل تا کسی مانند خم نجوشد)

اِی دِل تا کَسی چُو خوم نای وَ جوش (ای دل تا کسی مانند خم نجوشد)

حَلقه ی بَندَگی عِشق نَه کِی وَ گوش (و حلقه بندگی عشق را به گوش نکند)
مَحرَمِ نمو هرگز وَ اَسرار (هرگز محرم اسرار نمیشود)
مَحرَمِ نمو هرگز وَ اَسرار (هرگز محرم اسرار نمیشود)
نَخلِ ئومیدِش دوسی نایِر بار(نخل امیدش میوه دوستی نمی گیرد)
نَخلِ ئومیدِش دوسی نایِر بار(نخل امیدش میوه دوستی نمی گیرد)
نَخلِ ئومیدِش دوسی نایِر بار(نخل امیدش میوه دوستی نمی گیرد)