یافتن پست: #احساس

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﻗﺎﺏ ﻋﮑﺲ ﺑﭽﮕﯿﺎﻣﻮ ﺩﯾﺪﻩ
4-3) ﺳﺎﻟﮕﯽ(
ﺑﻬﻢ ﻣﯿﮕﻪ:ﻧﺮﻩ ﺧﺮ ﺑﺒﯿﻦ ﻗﺒﻠﻨﺎ ﭼﻪ ﻧﺎﺯ ﺑﻮﺩﯼ :ﺍ
ﻻ ﻣﺼﺐ ﺍﻧﻘﺪ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺗﺶ ﻭﺳﯿﻌﻪ ﮐﻪ ﺗﻮ
ﺣﻠﻘﻢ ﺟﺎ ﻧﻤﯿﺸﻪ
:ﺍ
|:
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 19:01
+1
saman
saman
دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت:مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته بهم بدی، این هم پولش.بقال کاغذ رو گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد، بعد لبخندی زد و گفت:چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می دی،می تونی یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری.ولی دختر کوچولو از جای خودش تکون نخورد، مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلات ها خجالت می کشه گفت: "دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلاتهاتو بردار"دخترک پاسخ داد: "عمو! نمی خوام خودم شکلاتها روبردارم، نمی شه شما بهم بدین؟"بقال با تعجب پرسید:چرا دخترم؟ مگه چه فرقی می کنه؟و دخترک با خنده ای کودکانه گفت: آخه مشت شما ازمشت من بزرگتره!

نتیجه گیری....

داشتم فکر میکردم حواسمون به اندازه یه بچه کوچولو هم
جمع نیس که بدونیم ومطمئن باشیم که مشت خدا از مشت ما بزرگتره
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 15:26
+4
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
پا بند کفش های سیاه سفر نشو،یا دسته کم به خاطره من،دیرتر برو...هی پا به پا نکن که بگویم سفر به خیر،مجبور نیستی بمانی،ولی نرو... همیشه زنده میمونن با یاده تو ترانه هام،منو ببخش اگه بازم اشکام چکید رو نامه هام،دیگه تموم شد فرصتم خاطره هام پیشت باشه،تموم خاطراته خوب خدانگدارت باشه....
این شعر واسه سلطان احساس
مجید خراطهاست
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 00:10
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو به احساست بیاموز نفس نکشد

هوای دل ها آلـوده است

اینجا فاصله یک عشق تا عشق بعدی یک نخ سیگار است...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/7 - 15:51
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO
پسری که این سر شهر میکوبه میاد دنبال تو،
پسری که بدون ترس ومحکم،همه جا دستاشو دورت حلقه میکنه،
پسری که دستات رو تو چراغ قرمز خیابونا محکم تر میگیره،
پسری که تو بیرون رفتن های دست جمعی ساکت تر از همیشه است،
پسری که وقتی داری حرف می زنی تو صورتت لبخند میزنه،
پسری که موهاتو از جلوی چشات میزنه کنار،
پسری که وقتی تو خودتی قلقلکت میده؛
این پسر نیست،این دیوثه :))
بس که با این و اون بوده حرفه ای شده،گردنشو بزن
زیادی هم احساساتی نشو :)))
3 دیدگاه  •   •   •  1392/04/7 - 15:30
+7
parisa
parisa
قشنگ حرف میزد

قشنگ دل میبرد

ولی نمیدونست من دیگه اون دختر احساساتی قدیم نیستم

نمیدونست یه قلب ساختم از سنگ
2 دیدگاه  •   •   •  1392/04/7 - 00:26
+3
mohamad
mohamad
این روزها پر طرفدارترین بازی در بین آدمها بازی با "احساسات" است !!!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/6 - 22:21
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هی دختر خانوم.....!!!

اگه می بینی اون عوضیه زن داره بازم دنبالته...

تو آدم باش...

بدون یکی با تمام وجود چشمش به دره تا همسرش بیاد...

همه احساسشو به پاش بریزه...

حرفای دروغشو که بوی خیانت میده باور نکن...

آره...تو آدم باش...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/4 - 22:07
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دقت کردین آدم وقتی همه سوالای امتحانو بلده،
یه احساس دستپاچگی و هول شدن بهش دست میده ؟
اصن دستخط آدم از نستعلیق به میخی سومری تغییر حالت میده !
آدم دوست داره مثل قارچ خور از روی سوالا بپره
و سریع پاسخنامه رو ببره بکوبه تو صورت مراقب !
حالا هیبت نفر اول بلند شدن و برگه رو تحویل دادن بماند
دیدگاه  •   •   •  1392/04/4 - 11:24
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
شکسپیر میگه :
لحظه ای که به شدت احساس تنهایی میکنی ...
مطمئـــن باش یکی دلتـنگــتـــــــه ... !!! ا
لان من همچین حسی دارم !
کی دلتنگمه ... ؟
خب بیاید بگید لامصبا ...
بزارین شفاف سازی شه
منم ازین حال و روز در بیام ... !!!
کصافطا!!!!!!!!!!!!!!!!
:))))
دیدگاه  •   •   •  1392/04/3 - 16:12
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ