یافتن پست: #افسانه

محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
من پذیرفتم که عشق افسانه است این دل درد آشنا دیوانه است می روم شاید فراموشت کنم با فراموشی هم آغوشت کنم می روم از رفتن من شاد باش از عذاب دیدنم آزادباش گر چه تو تنها تر از ما می روی آرزو دارم ولی عاشق شوی آرزو دارم بفهمی درد را تلخی بر خوردهای سرد را...
دیدگاه  •   •   •  1390/10/27 - 23:14
مهسا
مهسا
افسانه ها را رها كن دوری و دوستی كدام است؟ فاصله هايند كه عشق را می بلعند تو اگر نباشی ... ديگری جايت را پر ميكند! به همين سادگی!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/27 - 16:39
عسل ایرانی
عسل ایرانی
زن خوب تو دنيا مثل دايناسوره که نسلش منقرض شده ، . . ولي مرد خوب مثل سيمرغ ، که از اول هم افسانه بوده.:D:D:D:D:D
دیدگاه  •   •   •  1390/10/24 - 04:18
+7
fatemeh
fatemeh
حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانه ای / گفت یا باد است یا خواب است یا افسانه ای / گفتمش احوال عمرم را بگو تا چیست عمر / گفت یا برقی است یا شمعی است یا پروانه ای / گفتمش مردم نمی دانی چرا دل بسته اند ؟ / گفت یا مستند یا کورند یا دیوانه ای
دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 02:26
+3
-2
رضا
رضا
مرگ من روزی فرا خواهد رسید...............
1 دیدگاه  •   •   •  1390/10/18 - 11:50
+1
رضا
رضا
روزی ما دوباره کبوترهایِ مان را پیدا خواهیم کرد و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت. *** روزی که کم ترین سرود بوسه است و هر انسان برایِ هر انسان برادری ست. روزی که دیگر درهایِ خانه شان را نمی بندند قفل افسانه یی ست و قلب برای زنده گی بس است. روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است تا تو به خاطرِ آخرین حرف دنبالِ سخن نگردی. روزی که آهنگِ هر حرف، زنده گی ست تا من به خاطرِ آخرین شعر رنجِ جُست و جویِ قافیه نبرم. روزی که هر لب ترانه یی ست تا کم ترین سرود، بوسه باشد. روزی که تو بیایی، برایِ همیشه بیایی و مهربانی با زیبایی یکسان شود. روزی که ما دوباره برای کبوترهایٍ مان دانه بریزیم... *** و من آن روز را انتظار می کشم حتی روزی که دیگر نباشم
دیدگاه  •   •   •  1390/10/14 - 20:32
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ