یافتن پست: #انتخاب

mamad-rize
mamad-rize
در CARLO
وقتی را به قصد رفتن بست , نگفتم : ” عزیزم این کار را نکن .”
نگفتم : ” برگرد و یکبار دیگر به من بده …”
وقتی پرسید دارم یا نه رویم را برگرداندم .
حالا او و من تمام چیزهایی را که نگفتم , می شنوم .
نگفتم : ” متآسفم , چون من هم مقصر بودم .”
نگفتم : ” اختلاف ها را کنار بگذاریم , چون تمام آنچه می خواهیم و و است .”
گفتم : ” اگر راهت را انتخاب کرده ای , من آن را نخواهم کرد .”
حالا او رفته و من تمام چیزهایی را که نگفتم می شنوم . او را در اغوش نگرفتم و اشکهایش را پاک نکردم .
نگفتم : ” اگر تو نباشی زندگی ام بی معنی خواهد بود .”
فکر میکردم از تمامی آن بازی ها خلاص خواهم شد .
اما حالا تنها کاری که میکنم گوش دادن به چیزهایی است که نگفتم .
نگفتم : ” بارانی ات را در آر … درست میکنم و با هم حرف میزنیم .”
نگفتم : ” جاده ی بیرون خانه طولانی و خلوت و بی انتهاست .”
گفتم : “ نگهدار , باشی , خدا به همراهت .”
” او رفت و مرا تنها گذاشت تا با تمام چیزهایی که نگفتم زندگی
دیدگاه  •   •   •  1392/04/11 - 11:34
+6
مهسا
مهسا
بعضی‌ها میشوند ........
بعضی‌‌ها .............................
چه غوغایی به پا می‌کنند این ...........!
ولی‌ همیشه با .........
دیدگاه  •   •   •  1392/04/10 - 21:40
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
• هروقت بین دوتا انتخاب مردد بودی,
شیر یا خط بنداز!
مهم نیست شیر بیفته یا خط...
مهم اینه که;
اون لحظه ای که سکه داره رو هوا می چرخه...
میفهمی دلت بیشتر میخواد شیر بیفته یا خط....!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/10 - 17:37
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اگه قرار باشه بین عشقت و یک ملیون دلار یکی رو انتخاب کنی
خداییش اولین چیزی که با اون یک ملیون دلار میخری چیه؟ :)))
دیدگاه  •   •   •  1392/04/10 - 12:14
+3
saman
saman
گفتم: خدايا سوالي دارم
گفت: بپرس...... ......
گفتم: چرا هر موقع من شادم، همه با من ميخندن، ولي وقتي غمگينم كسي با من نميگريد ؟
گفت: خنده را براي جمع آوري دوست و غم را براي انتخاب بهترين دوست آفريدم.
دیدگاه  •   •   •  1392/04/9 - 16:34
+7
مهسا
مهسا
زمانی حرف بزن که ارزش حرفت بیشتر از سکوتت باشه

و زمانی دوست انتخاب کن ، که ارزش دوستت بیش از تنهاییت باشه . .
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 22:18
+10
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
سلام....
بجه ها واسه نفر اول و دوم کیارو انتخاب کنیم؟؟؟؟؟؟
17 دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 21:13
+13
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو مدرسه ی داداشم تبلیغات ِ انتخابات شورای دانش آموزی بود. داداشم کاندید شده بعد شعار ِ انتخاباتی اش این بوده:
"مدرسه را مختلط میکنم"
من :|
مدیر مدرسه :| :|
رییس ستاد راهیان نور :|
آرمان های امام راحل :|
دیدگاه  •   •   •  1392/04/8 - 20:19
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دختر نمیدانست چه راهی را انتخاب کند... پدرش آخرین حرفش را زده بود..... او باید بین ثروت پدر و عشق بی پول خود ، یکی را انتخاب می کرد. او پسر بی پول را انتخاب کرد.... ولی حالا درمانده و خجالت زده راه خانه پدر را درپیش گرفته. پسر او را بدون ثروت پدر نمی خواست
دیدگاه  •   •   •  1392/04/7 - 14:51
+2
saqar
saqar
در CARLO
فحشهای دانشجویی دانشجوي تهران شمال :
نكته : وقتي مي خونيد اين قسمتو سعي كنيد لباتون تا حد امكان غنچه باشه:
بي ادب , تو واقعا عقلتو از دست دادي . منو ترسوندي بي ...تلفظ : بي ششووور ( اميدوارم ولنتاين كچل شي . بد بد بد)


دانشجوي تهران جنوب:
(.... .... .... ..... ... .. ... ..كلا سانسور شد )


دانشجوي دانشگاه تهران :
وطن فروش مزدور , ليبرال خود فروخته , مخل نظام , تو حق شركت در انتخابات بعدي رو نداري با اون كانديد از خودت نفهم تر , فاشيست تند رو
(توجه داشته باشيد كه موضوع دعوا سياسي بوده)


دانشجوي پزشكي :
در ديكشنري اين بروبچ كلمه ي فحش تعريف نشدست


دانشجوي هنر :
من شعر دوازدهم از هشت كتاب استاد سهراب رو به تو بي ادب بي فرهنگ تقديم مي كنم اميدوارت گيتارت بشكنه و تا اخر عمر يكه و تنها و بي عشق و ژوليت بموني .
وفتي هم كار بالا مي گيره كاريكاتور همديگه رو مي كشن .


دانشجوي الهيات :
يا ايهو الذي فحشو فحشً فاحشتن اي هستيت به عدم مبدل , اي دچار دور تسلسل شده , اي علتت به ممكن الوجود گرويده , فلسفه ي تو دچار تضاد شده و من به خود اجازه ي بحث نمي دم .... *
آخرین ویرایش توسط 28000 در [1392/04/6 - 17:35]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/6 - 17:32
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ