یافتن پست: #اه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



کشک بادمجان

وعده غذایی: ناهار شام
زمان پخت : 40 دقیقه
نوع غذا: خوراک ایرانی
زمان آماده سازی مواد: 30دقیقه

مناسب برای 6 نفر
بادمجان متوسط : 8 عدد
کشک غلیظ : 2 فنجان
گردوی چرخ کرده : یک فنجان
نعناع داغ : 2 قاشق سوپخوری
سیر داغ : 3 قاشق سوپخوری
گوشت چرخ کرده : 150 گرم
روغن : به میزان لازم
زردچوبه : یک قاشق چایخوری
پیاز رنده شده : یک قاشق سوپخوری
نمک و فلفل : به میزان لازم

کشک بادمجان؛ فصل مشترک سفره‌های سراسر ایران
بادمجان‌ها را پوست گرفته و آنها را 4-3 قطعه کنید. کمی نمک روی آنها بپاشید و در روغن سرخ کنید.
کشک را با دو لیوان آب داغ به‌بادمجان ‌‌ها اضافه کنید و بگذارید با شعله ملایم بپزند.
پیاز را کمی در روغن تفت دهید و گوشت چرخ کرده را با پیاز سرخ کنید.
نمک، فلفل و زردچوبه را به آن اضافه و صبر کنید گوشت با یک فنجان آب داغ بپزد و آبش کشیده شود.
کشک بادمجان را در دیس بکشید، گوشت را روی آن بریزید.
یک قاشق سیرداغ و گردوی چرخ کرده را هم روی آن بریزید. سپس چند قاشق کشک را جدا بر روی آن ریخته، سیر داغ و نعناع داغ را هم روی کشک بریزید.
دیدگاه  •   •   •  1393/06/26 - 13:30
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



سیب زمینی برگر

وعده غذایی: ناهار شام
زمان پخت : 20 دقیقه
نوع غذا: پیتزا و ساندویچ

سیب‌زمینی نیمه‌ آماده (به فرم وافل) : 16 عدد
گوشت چرخ‌ کرده گوساله یا بوقلمون : 450 گرم
ادویه مخلوط : 2 قاشق چایخوری
گوجه‌ فرنگی گیلاسی : 4 عدد
سس خردل، کچاپ : به میزان لازم
خامه ترش و خیارشور : به میزان لازم
پنیر پیتزا : به مقدار لازم

برگری جدید و خوشمزه
فر را با دمای 400 درجه فارنهایت روشن کنید. کف سینی فر یک لایه فویل بگذارید. سیب‌زمینی‌ها را با فاصله درون سینی بچینید و به مدت 18 تا 20 دقیقه در فر بپزید تا کاملا برشته و طلایی شوند.

سیب زمینی ها را از فر خارج نموده و فر را خاموش کنید. کباب‌پز را روشن کنید. در این مرحله، در یک کاسه متوسط، گوشت و ادویه را با یکدیگر مخلوط کنید. آنها را در دست به شکل مینی‌برگر حالت دهید و 16 عدد درست کنید.

برگرها رادر تابه، روی حرارت ملایم سرخ کنید و سپس آنها را روی دستمال کاغذی حوله‌ای بچینید تا روغنشان گرفته شود. برگرها را روی سیب‌زمینی‌ها قرار دهید. روی آن پنیر و یک نیمه گوجه‌فرنگی بگذارید. این برگرها را با سس خردل، کچاپ، خامه ترش و خیارشور سرو کنید.
دیدگاه  •   •   •  1393/06/26 - 13:17
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺩﯾﺸﺐ ﺳﻮﺍﺭ ﭘﻮﺭﺷﻪ ﺑﻮﺩﻡ
ﺩﺍﺷﺘﻢ ﯾﻪ ﺍﻫﻨﮓ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﺪﺍﺩﻡ
ﯾﻬﻮ ﯾﮑﯽ ﭘﺮﯾﺪ ﺟﻠﻮﯼ ﻣﺎﺷﯿﻦ
.
.
.
.
.
ﻫﯿﭽﯽ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺗﺮﻣﺰ ﺯﺩﻡ
ﻟﺤﺎﻓﻢ ﭘﺎﺭﻩ ﺷﺪ
دیدگاه  •   •   •  1393/06/26 - 13:01
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



یه فک و فامیل داریم اصلا ازدواج غیر فامیلی تو کتشون نمیره !!

یعنی در این حد بگم که دو تا پدربزرگام با هم برادرن و دو تا مادربزرگامم خواهرن! یعنی مامان و بابای من هم دختر عمو

پسر عمو ان هم دختر خاله پسر خاله! ( واقعا من از همین تریبون خدارو شکر میکنم که سالمم ! ) این فقط یه گوششه

یکی از عمو هام با دختر عمش ازدواج کرد.. بعد داداشه اون ،یعنی پسر عمشون ، اومده با عمم ازدواج کرده.. یعنی الان

دختر عمم هم دختر عمه ی دختر عمومه هم دختر داییش! جدای از دختر عمو و پسر عموم که با هم ازدواج کردن و دختر خاله

و پسرخالمم که با هم ازدواج کردن ، یکی از پسر خاله هام اومده دختر عممو گرفته ! اینم یه گوشش.. یه طرف دیگه

داداشه یه زن عموم اومده با خواهر یه زن عموی دیگم ازدواج کرده..

همین قدرشو من بلدم.. بقیشو هرچی مامانم میگه نمیفهمم دیگه!!

یعنی فامیل شده گره کور!!
دیدگاه  •   •   •  1393/06/25 - 20:18
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







پسر : الو گلابـے ?؟

دختر : سلام کثافت !!

بعد هردو از تـہ دل میخندטּ : )

پسر : خوبـے کج و کولـہ ی مـن ?؟

دختر : بہ تو چـہ عشقـم : d خوبـم تو خوبـے ?؟

پسر : خـــر نفهـم حالـﭡـو میپرسـم میگـے بہ تو چہ ?؟

شیطونہ میگہ بزم شل و پلش کنمـ ـا ! !!

دختر : گفـﭡــم کہ خوبـم الاغ تو خوبـے ?؟

پسر: فدای خنده هاﭞ شـم کہ مثل شـﭡـر میخندی نفسـم ^_^

دختر : مـــــــــرگ شـﭡـر خودتـے روانـے ♥

پسر : دلـم واسـﭞ تنگ شده بود آشغال دوست داشـﭡـنـے ♥

دختر : منـم : (

پسر : خوب دیگہ بسہ خیلی باهاﭞ حرف زدم پررو شدی : D

دختر : کوفـﭡـﭞ شہ باهاﭞ حرف زد م : )

پسر: مواظب خانمـے الاغ من باش !i!

دختر : چشـܢܢ اقای بی ادب : d

پسر : دوسـﭞ دارم دیوونـہ |♥|

دختر: منـم دوسـﭞ دارم آقاهـہ |♥|

و بعدخداحافظـے با خنده : )))

حتـے تا چـن لحظه بعد از این که تماسشوטּ تمو م میشـہ

خنده رو لب هردو شونـہ (^_ ^))
این یعنـے یـہ قسمـﭞ از دوسـﭞ داشـﭡـن | کـہ میشـہ حسش کرد .... ♥






دیدگاه  •   •   •  1393/06/25 - 20:01
+5
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
دیروز با ی پسره ای دعوام شد . اعصابم خورد شد .گفتم گیره عجب خری افتادیما . گفت خودت گیره عجب خری افتادی . نخندین . گناه داره واسش دعا کنید:))) موجود جالبیه
دیدگاه  •   •   •  1393/06/25 - 13:40
+1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
غضنفر یه قصاب میاره واسه کشتن گوسفند ... بهش میگه :
میخوام برام تیک تیکش کنی برای کباب،قورمه و دیزی . کله پاچشم تمیز کن بچه ها دوس دارن . روده و معدشم بزار کنار برا سیرابی . پوستشو با خودت نبریا ! میخوام سجاده درست کنم . پشکلاشم برا باغچه. آشغالشم برا گربه. با استخوناشم سوپ میپزیم .
به اینجا که میرسه گوسفنده یه نگاهی به غضنفر میندازه میگه : میخوای صدامم ضبط کن بزار برا زنگ موبایلت ... ؛-)
دیدگاه  •   •   •  1393/06/25 - 13:23
+1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
انقد بدم میاد تو مهمونیا تا اهنگ خوشگلا باید برقصن رو میزارن
.
.
.
.
.....
.
.
.همه منو نگاه نگاه میکنن
والا
دیدگاه  •   •   •  1393/06/24 - 21:22
+3
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﯽ ﻣﯿﮕﻔﺖ :
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻥ ﮐﻼﺱ ﯾﮏ
ﺑﺎﺩﮐﻨﮏ ﺑﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﯾﮏ ﺳﻮﺯﻥ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﯾﮏ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻓﺮﺻﺖ
ﺩﺍﺭﯾﺪ ﺑﺎﺩﮐﻨﮑﻬﺎﯼ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﺘﺮﮐﺎﻧﯿﺪ ﻫﺮﮐﺲ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﯾﮑﺪﻗﯿﻘﻪ
ﺑﺎﺩﮐﻨﮑﺶ ﺭﺍ ﺳﺎﻟﻢ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺩﺍﺩ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺷﺮ ﻭﻉ ﻭ ﺑﻌﺪﺍﺯ ﯾﮑﺪﻗﯿﻘﻪ ﻣﻦ ﻭ ﭼﻬﺎﺭ ﻧﻔﺮ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺎ
ﺑﺎﺩﮐﻨﮏ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺷﺪﯾﻢ .
ﺳﭙﺲ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻥ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﻫﻤﯿﻦ
ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﻼﺱ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﺮﭘﺎ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﻫﻤﻪ ﮐﻼﺱ ﺑﺮﻧﺪﻩ
ﺷﺪﻧﺪ ﺯﯾﺮﺍ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺑﺎﺩﮐﻨﮏ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻧﺘﺮﮐﺎﻧﺪ ﭼﺮﺍﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ
ﺑﻮﺩ ﺑﻌﺪﺍﺯ ﯾﮏ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻫﺮﮐﺲ ﺑﺎﺩﮐﻨﮑﺶ ﺳﺎﻟﻢ ﻣﺎﻧﺪ ﺑﺮﻧﺪﻩ
ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﭽﻨﯿﻦ ﻫﻢ ﺷﺪ !.
ﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺩﺭﺍﯾﻦ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﻗﯿﺐ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ ﻭ ﻗﺮﺍﺭ
ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺎ ﺑﺮﻧﺪﻩ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺎﺯﻧﺪﻩ.
ﻗﺮﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﺨﺮﯾﺐ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺗﻀﻤﯿﻦ
ﮐﻨﯿﻢ .
ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯿﻢ ﺑﺎﻫﻢ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ .ﺑﺎﻫﻢ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﮐﻨﯿﻢ . ﺑﺎﻫﻢ ﺷﺎﺩ
ﺑﺎﺷﯿﻢ . ﺑﺎﻫﻢ …ﺑﺎﻫﻢ …
ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺑﺎﺩﮐﻨﮏ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﺑﺘﺮﮐﺎﻧﯿﻢ؟
دیدگاه  •   •   •  1393/06/24 - 17:37
+1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
طرف باباش مي ميره داشت گريه ميکرد، تلفنش زنگ ميخوره!
جواب که ميده گريه هاش بيشتر ميشن!
ميگن: کي بود جريان چيه؟
میگه: پشت هم داریم بد میاریم!! خواهرم بود! اونم باباش مُـرده!!
دیدگاه  •   •   •  1393/06/24 - 16:44
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ