یافتن پست: #باران

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



بهـــﺎﻧﻪ ﻧﯿــــﺎﻭﺭ !ﺭﻓﺘﻨﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﺩﯾﮕــــﺮﯼ ﺑﻮﺩ .ﻧﻪ ﺗﻘﺪﯾﺮ ﺭﺍ ﮔﺮﺩﻥ ﺑﺰﻥ ﻭ ﻧﻪ ﺑﺎﺩﺳﺘﻬﺎﯼ
ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﮐﺎﺭﯼ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ .ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺩﺳﺖ ﺗـــــﻮ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﻬﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺟﺎ ﺧــــﻮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ .ﺑﯿــﺨــﯿــــﺎﻟﺖ ﻣﯿﺸــــﻮﻡ ! ﺑـــﺮﻭ ...!ﺑﻪ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﯽ ﺍﻣﺎﻥ ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﻢ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ :
" ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻣـــــــﻦ ﺑﺎﺷﻢ ﺍﺷــــﮑﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﮐـــﺴـــﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ " ﻣــــﻔـــﺖ ﻓﺮﻭﺧﺖ "ﻧﻤـﯿﺮﯾﺰﻡ
دیدگاه  •   •   •  1393/08/28 - 18:53
کانال،خدا،در،تلگرام
کانال،خدا،در،تلگرام
روش های ایجاد بحث های بیشتر در انجمن انجمن های آنلاین یک محل بسیار عالی برای تبادل نظرات و بحث ها و یک پلتفرم بزرگ برای اشتراک گذاری اطلاعات با کاربران دیگر می باشد اگر شما صاحب انجمن باشید حتما با مشکلاتی از قبیل رقابت با رسانه های اجتماعی و وبلاگ ها و همچنین نگه داشتن کاربران مواجه بوده اید ما در ادامه نوشته،شما را با روش های ایجاد بحث های بیشتر در انجمن ها و پرمخاطب کردن و فعال نگه داشتن انجمن ها آشنا خواهیم کرد کمک به حل مشکلات کاربران و همچنین یادگیری موارد دیگر :امروزه در اینترنت کاربران با محتوای بی ارزش و مشکلات کاربری بمباران شده اند شما باید از طریق انجمن های خود اینت مشکل را حل کنید خدماتی ارائه بدهید که نمونه باشد :شما باید با محصولات و خدمات خود خود را از سایر انجمن ها متمایز کنید،خدمات شما می تواند برگزاری مسابقات و اهدای جوائز باشداین کار رغبت کاربران را برای استفاده از انجمن های شما افزایش خواهد داد از دیگران یاد بگیرید :شما می توانید از تجارب مدیرانی که چندین سال در انجمن ها فعال بوده اند استفاده کنیدآنها کسانی هستند که با صدها کاربر و پر از تجربه های مفید برای شما هستند شادو قدرتمند باشید. گروه خداجونم شکرت
[لینک]
آخرین ویرایش توسط jhmvd در [1395/04/5 - 19:30]
دیدگاه  •   •   •  1393/08/11 - 02:29
+6
sonya
sonya
نميدانم چرا رفتی ...
نميدانم چرا !!! شايد خطا کردم

و تو ... بی آنکه فکر غربت چشمان من باشی
نميدانم کجا؟! تا کی؟! برای چه؟!
ولی رفتی ...

و بعد از رفتنت باران چه معصومانه مي باريد
و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمی خاکستری گم شد
و گنجشکی که هر روز از کنار پنجره با مهربانی دانه برمی داشت ،
تمام بالهايش غرق در اندوه غربت شد

و بعد از رفتن تو آسمان چشمهايم خيس باران بود
و بعد از رفتن تو تمام هستی ام از دست خواهد رفت
و من بی تو هزاران بار در لحظه خواهم مرد

و بعد از رفتنت دريا چه بغضی کرد
ميدانم تو نام مرا از ياد خواهی برد

هنوز آشفته چشمان زيبای توام ... برگرد!
ببين که سرنوشت من چه خواهد شد
و بعد از اين همه طوفان و وهم و پرسش و ترديد
کسی از پشت قاب پنجره آرام و زيبا گفت:
تو هم در پاسخ اين بی وفاييها بگو در راه عشق و انتخاب آن خطا کردم
...
و من در حالتی ما بين اشک و حسرت و ترديد
کنار انتظاری که بدون پاسخ و سردست
و من در اوج پاييزی ترين ويرانی يک دل
ميان غصه ای از جنس بغض کوچک يک ابر

نميدانم چرا !!!
شايد به رسم عادت" پروانگی مان "
برای شادی و خوشبختی باغ قشنگ آرزوهايت دعا کردم



X
دیدگاه  •   •   •  1393/07/6 - 21:03
+6
mohamadjavad
mohamadjavad
مانندباران باش که برای آمدنت لحظه شماری کنند.ولی مواظب باش سیل به راه نیندازی که  ازآمدنت پشیمان شوند
دیدگاه  •   •   •  1393/07/3 - 12:47
+2
*elnaz* *
*elnaz* *
رفتن که بهانه نميخواهد ،

يک چمدان ميخواهد از دلخوريهاى تلنبار شده


و گاهى حتى دلخوشيهاى انکار شده ...


رفتن که بهانه نميخواهد وقتى نخواهى بمانى ،


با چمدان که هيچ بى چمدان هم ميروى !

"ماندن" !

ماندن اما بهانه مى خواهد ،


دستى گرم، نگاهى مهربان، دروغهاى دوست داشتنی،


حرفهای عاشقانه، يک فنجان چاى، بوى عود،


يک آهنگ مشترک، خاطرات تلخ و شيرين ...



وقتى بخواهى بمانى ، 


حتى اگر چمدانت پر از دلخورى باشد


خالى اش مى کنى و باز هم ميمانى ...


ميمانى و وقتى بخواهى بمانى ،


نم باران را رگبار مى بينى و بهانه اش مى کنى براى نرفتنت !

آرى ،


آمدن دليل مى خواهد


ماندن بهانه 


و رفتن هيچکدام ...


"سهراب سپهرى"

دیدگاه  •   •   •  1393/07/2 - 22:35
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هوا که بارانی میشود...
.
.
.
از پنجره اتاقم...

.
.
خیلی راحت تف میکنم رو ملت هیچکیم نمیفهمه !!!:))))))))
دیدگاه  •   •   •  1393/06/26 - 15:47
+6
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی


ببار ای ابر سرگردان که این دل غصه هادارد.
مرو ازآسمان من که باتوقصه هادارد.
بریز ای نم نم باران دلم خون شد زتنهایی.
اسیر دردم ای باران چرا دردم نمی کاهی؟
ببار ای قطره ای مرهم ، زبانم تشنگی دارد.
به این دلخسته ی عاشق که او هم عالمی دارد.








عکس ‏‎Mahshid Na‎‏








دیدگاه  •   •   •  1393/06/23 - 19:47
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



بوی باران شمال




بن بنوشت: شما ره هیچی وارش چک هیته؟
مکان: تنکابن، هتل چالدره
دیدگاه  •   •   •  1393/06/17 - 19:58
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



واران وارانه ، واران وارانه ، عزیزكم گل ریزه ریزه
(باران بارانه، باران بارانه،عزیزم گل پر پره)

وعده ی وهار دای عزیزكم ، یه خو پاییزه
(تو وعده بها ر به من دادی عزیزم، این كه پاییزه)

واران وارانه ، عزیزكم، واران وارانه
(باران بارانه ، عزیزم، باران بارانه)

واوارن وارانه، واران ترم كرد
(باران بارانه ،باران خیسم كرد)

سوزی چاو خمار عزیزكم ، له دین درم كرد
(سبزه روی چشم خمار عزیزم، از دین به درم كرد)

نازنین ، له دین درم كرد
(نازنین ، از دین به درم كرد)

شرطو له داخت عزیزكم هرگز نه خنم
(شرط میبندم كه از غصه تو عزیزم هرگز نخندم )

برگی آزییتی عزیزكم، له ور نكنم
(لباس عذا را عزیزم، از تن بیرون نیاورم)

واران وارانه، عزیزكم، واران وارانه
(باران بارانه، عزیزم، باران بارانه)

واوارن وارانه، واران ترم كرد
(باران بارانه، باران خیسم كرد)

سوزی چاو خمار عزیزكم ، له دین درم كرد
(سبزه روی چشم خمار عزیزم، از دین به درم كرد)

نازنین، له دین درم كرد
(نازنین، از دین به درم كرد)

واران وارانه، عزیزكم، واران وارانه
دیدگاه  •   •   •  1393/06/14 - 12:27
+1
محمد حسن کاظمی
محمد حسن کاظمی
کاش باران بودم!

دقیقا می گذاشتم

روزی که چترت رو جا گذاشتی

می باریدم...!
دیدگاه  •   •   •  1393/06/13 - 15:55
+1
صفحات: 1 2 3 4 5 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ