saeed
خیلی دوست دارم یکی از استادام رو درحال خنده تو خیابون ببینم، برم
پیشش بگم "چیز خنده داری هست بگو ما هم بخندیم...
reza
خداوندا رفیقم را تو یاری کن پناهش باش و درحقش توکاری کن، الهی هرچه میخواهد نصیبش
کن ، خدایا بر لبش لبخند جاری کن
به یاد هم بودن قشنگ ترین هدیه ایست که نیاز به با هم بودن نداره
reza
عاشقم اهل همین کوچه ی بن بست کناری
که تو از پنجره اش پای به قلب من دیوانه نهادی
تو کجا،کوچه کجا، پنچره ی بازکجا
من کجا ،عشق کجا، طاقت آغاز کجا
تو به لبخند و نگاهی
من دلداده به آهی
بنشستیم، تو در قلب و من خسته به چاهی
گنه از کیست؟
ار آن پنجره باز؟
از آن چشم گنه کار؟
از آن خنده معصوم؟
از آن لحظه دیدار؟
maryam
خسته ام از تظاهر به ایستادگی از پنهان کردن زخم هایم زور که نیست ! دیگر نمیتوانم بی دلیل بخندم و با لبخندی مسخره وانمود کنم همه چیز رو به راه است....!
............اصلأ دیگر نمیخواهم که بخندم میخواهم لج کنم ، با خودم ، با تو ، با همه ی دنیا...! چقدر بگویم فردا روز دیگریست و امروز بیاید و مثل هر روز باشی....؟؟!
خسته ام .... از تو .... از خودم....از همه ی زندگی ..... میخواهم بکشم کنار !
از تو ... از خودم..... از همه ی زندگی .....
نیوشا
☺گاهی اوقات فکر کردن به بعضیها ناخوداگاه لبخندی روی لبانت مینشاند
دوست دارم این لبخندهای بیگاه و این بعضی ها را☻
sasan pool
رنج را آشفته در لبخند پنهان میکنم
تا دلش غمگین نگردد هر که با ما میپرد
maryam
نگران اشکهايم نباش !
از لبخندم بترس
که معنايش اشکهاي فرداي توست............!