یافتن پست: #بهانه

mah3a
mah3a
دلم می خواست برای یکباربرای یکبارهم که شده دستهای
مهربانت رابه امانت برروی شانه هایم بگذاری تا گرمی داشتن
تکیه گاهی مهربان راحس کنم
صدای قدم هایت راکه میشنوم تمام صداهادرنظرم بی معنا
جلوه می کنند
ای بهترین تمام لحظاتم درسکوت روزهای زندگی ام ودرتاریکی
شبهای بی کسی ام ازتوسخن می گویم تمام لحظات دلتنگی ام
بهانه ی تورامیگیرند
برای امدنت لحظه ها نیز لحظه شماری میکنند وبرای دیدن
دوباره ات تمام دیده ها بی تابی
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 23:51
+5
payam65
payam65
خیلی سخته کسی که عاشقش هستی دنبال بهانه باشه تا ازت جدا شه
سخت تر از اون وقتیه که بفهمی خودت بزرگترین بهانه براش بودی
خیلی سخته..................
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 13:34
+3
ronak
ronak
گاه نمیدانم چه پیامی رابهانه کنم

تا از حال آنکه دلم با اوست آگاه شوم،

این بارکه دلتنگی رابهانه کردم فردا را چه کنم!!@Malo0o0os
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 01:59
+5
reza
reza
می خواستم زندگی کنم.راهم را بستند،ستایش کردم گفتندخرافات است. عاشق شدم گفتند دروغ است.گریستم گفتند بهانه است.خندیدم گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید میخواهم پیاده
شوم. دکتر علی شریعتی
دیدگاه  •   •   •  1390/12/25 - 23:39
+3
ronak
ronak
شاعرانه نيست مي روي
و من هنوز در هجاي اول بهانه ام
و من هنوز کودکم براي التماس ماندنت
نرو!
هزار سال پيش شاعرانه بود
ولي همين يکي دو روز پيش
پيش پاي گريه خدا
بهانه را زمين گذاشتم
و منتظر شدم براي ديدنت
ببيني
بيا!
بياي شاعرانه ام
عاشقانه نيست؟
دیدگاه  •   •   •  1390/12/25 - 17:01
+6
سیاهه ای از آسمان
سیاهه ای از آسمان
♥نبودنت بهترین بهانه است برای اشک ریختن ...
ولی کاش بودی تا اشکهایم از شوق دیدارت سرازیر میشد ...
کاش بودی و دستهای مهربانت مرهم همه دلتنگیها و نبودنهایت میشد ...
کاش بودی تا سر به روی شانه های مهربانت می گذاشتم
و دردهایم را به گوش تو میرساندم... بدون تو عاشقی برایم عذاب است
میدانم که نمیدانی بعد از تو دیگر قلبی برای عاشق شدن ندارم...
من زنده ام اما ....♥
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 19:20
+8
مهسا
مهسا
آدم گاهی وقت ها، آرزوهاش را گم می کند...

گاهی وقت ها هم بهانه هاش را...


گاهی هم خودش را...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 03:21
+7
☺SAEED☻
☺SAEED☻
بهانه....
گاهی دلت بهانه هایی می گیرد
که خودت انگشت به دهان می مانی...
گاهی دلتنگی هایی داری
... ... که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت می کنی ...
... گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات...
گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری
انگیزه ای برای فردا نداری
و حال هم که...
گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را
تنگ در آغوش بگیری
و گوشه ای ،گوشه ترین گوشه ای
که می شناسی بنشینی و"فقط" نگاه کنی...
گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود...
گاهی دلگیری...شاید از خودت...شاید
دیدگاه  •   •   •  1390/12/24 - 00:53
+4
علـــــــــــــــــی
علـــــــــــــــــی
آنقدر مرا از رفتنت نترسان


قرار نیست همیشه بمانیم


روزی همه رفتنی اند


ماندن به پای کسی معرفت میخواهد نه بهانه
دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 16:51
+4
mehdy
mehdy
شب که مي رسد به خودم وعده مي دهم که فردا صبح حتما به تو خواهم گفت صبح که فرا مي رسد و نمي توانم بگويم رسيدن شب را بهانه ميکنم و باز شب مي رسد و صبحي ديگر و من هيچ وقت نمي توانم حقيقت را به تو بگويم بگذار ميان شب و روز باقي بماند که چه قدر دوست دارم
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/23 - 12:06
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ