یافتن پست: #تلخ

*elnaz* *
*elnaz* *
این روزها تلخ می گذرد ، دستم می لرزد از توصیفش ! همین بس که : نفس کشیدنم در این مرگِ تدریجی، مثل خودکشی است....


دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 21:01
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



تلخ است

همه فکر کنند سرت شلوغ است

و تنها خودت بدانی چقدر

تنهایی . .




دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 19:14
+2
korosh
korosh

تعویض تاریخی بعد از 16 سال / مهدی دوباره پیراهن 17 را پوشید و بازوبند را بست


پرسپولیس نیوز : پیراهن شماره ۱۷ پرسپولیس پس از سالها دوباره به مهدی مهدوی‌کیا رسید.


پس از تعویض فرشاد پیوس و ورود مهدی مهدوی‌کیا به جای وی، پیوس پیراهن شماره 17 خود را از تن خارج کرده و بر تن مهدوی‌کیا کرد تا پس از سالها این پیراهن دوباره بر تن مهدوی‌کیا برود.
 


به گزارش سایت رسمی باشگاه پرسپولیس در سال 1376 و در دربی خاطره انگیزی که با نتیجه سه بر صفر به سود پرسپولیس خاتمه یافت فرشاد پیوس برای آخرین بار پیراهن شماره 17 پرسپولیس را به تن کرد و در نیمه اول بازی مهدی مهدوی کیا ستاره نوظهور فوتبال ایران به جای او به میدان آمد.

در آن بازی فرشاد پیوس پیراهن شماره 17 را از تن در آورد و به مهدوی کیا تقدیم کرد و مهدوی کیا با این شماره پیراهن در همان بازی دروازه تیم استقلال را باز کرد. آن تعویض امروز پس از 16 سال تکرار شد. مهدوی کیا که از ابتدای بازی با شعارهای پرهیجان هواداران تشویق می شد کنار خط طولی زمین ایستاده بود و وقتی کمک داور پرچم تعویض را بالا برد ، شماره 17 توجه همه را به خود جلب کرد. این داستانی بود که در روز اعلام شماره پیراهن بازیکنان پرسپولیس سربسته به آن اشاره کرده بودیم و آن اتفاق رخ داد. مهدوی کیا به میدان آمد و فرشاد پیوس پیراهن شماره 17 خود را مثل 16 سال پیش از تن در آورد و به کیای دوست داشتنی تقدیم کرد.


اتفاق دیگر اما ورزشگاه آزادی را به لرزه در آورد. محمد پنجعلی خط دفاعی را ترک کرده و به سمت مهدوی کیا آمده بود . کاپیتان پنجعلی که در دهه 60 برای سپردن بازوبند به محمد مایلی کهن خط دفاعی را رها کرده بود این بار آمده بود تا هر طور که شده بازوبند را به مهدوی کیا بدهد. بازیکن اخلاق سال گذشته فوتبال ایران در میان بزرگان پرسپولیس حاضر به بستن بازوبند نبود اما اصرار پنجعلی باعث شد که مهدوی کیا بازوبند را بر بازو ببندد و پس از آن بود که شعار خداحافظ مهدی مهدوی کیا بار دیگر در ورزشگاه آزادی طنین انداز شد تا خاطره تلخ بازی پرسپولیس و سپاهان برای همیشه از یاد مهدوی کیا و هواداران پرسپولیس برود.


 


 


دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 18:05
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



تمام قندهای توی دلم را اب کردم برای تو...

تویی که چایت را همیشه تلخ میخوری...!!!


دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 18:01
+3
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
چه بي تابانه ميخواهمش آنکه دوريش آزمون تلخ زنده به گوريست...
دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 17:38
+2
زهرا
زهرا

گاهی دلم تنگ تو می شود … به تمام دلایلی که نیستی … و به اجبار آروم می گیرم … چه اجبار تلخی ...!

دیدگاه  •   •   •  1392/09/2 - 17:38
+6
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

سالهاست که دیگر فرهاد چایش را تلخ مینوشد …


دیدگاه  •   •   •  1392/09/2 - 13:37
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
نمایش تلخ ...
این روز ها به تظاهر میگذرد ...

تظاهر به بی خیالی ...

تظاهر به شادی ...

تظاهر به این که مهم نیست ...

اما چه سخت میکاهد از جانم این نمایش ...!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/1 - 14:38
+2
محمد
محمد
 
همچو مردابی که رنگین است از سرخی خون وقت غروب
میتراود لحظه های تلخ و مرده در دلم
می نشیند بار غصه از نگاه غافلم
من که چون تک شاخه ی یک تک درختم
درمیان کوچه های تنگ غربت تیره بختم
من که در دروازه های خستگی تنها نشستم
از تمام روز های عمر رفته گیج و خسته ام
میزنم سدی به بغض در گلویم
نشکند تا نشنود دشمن صدای گریه ام را
دیدگاه  •   •   •  1392/08/30 - 18:43
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه سری مردا هستنツ

تیپ های سنگین خاصی میزنن اکثرا مشکی پوشن.

اودکلن خاص ، مثلا لالیک میزنن
مشروب فقط ویسکی و ودکا یا سنگین تر ...

قهوه رو بدون شیر و شکر میخورن ؛ تلخه تلخ !

همونایی که تنها کافه و رستوران میرن .

از دور که نگاشون میکنی ابروهاشون گره خورده تو هم ، همش فکر میکنن ...
ولی وقتی نزدیک میری و باهاشون صحبت میکنی با نگاه و آرامش خاصی باهات
حرف میزنن !

اینا بهترین آدما برا درد و دلن .

همونایی که راجبه همه چیز اطلاعات دارن و نگفته میفهمن ...

اما این مردا یه زمان مثل بقیه مردای معمولی بودن !!!

اسپورت میپوشیدن ، با صدای بلند میخندیدن ، فوتبال میدیدن ، چشم چرونی میکردن و ... خلاصه عین خیالشون نبود و رنگی بودن !

تا اینکه یه روز، یه زن تو زندگی شون اومد .

عاشق شدن ...
زنی که زندگیشون رو عوض کرد ، تنهاشون گذاشت و رفت !!!

از اون روز این مردا خیلی عجیب و خاص شدن .

خلاصه این مردا از دور خیلی خوب و جذابن ولی اگه بخوای وارد زندگیشون بشی ...

وقتی بهشون بگی دوست دارم ، غصه رو تو چشاشون میبینی ... !

انتظار نداشته باش بهت بگن منم دوست دارم !!!

مکالمه های تلفنیشون کوتاه و مختصره و اکثرا زیاد حرف نمیزنن ... برا قرارشون عجله و هیجان ندارن !

این مردا دیگه خیلی سخت اعتماد میکنن !

اگه بهشون دروغ بگی ، سعی نمیکنن ثابت کنن و مچ بگیرن و ...

بلکه یه لبخند کوچیک با چشای خمار میزنن و آروم پا میشن و میرن .

وقتی رفتن دیگه هیچ وقت برنمیگردن .

حالا حالا ها گذشت ندارن و اصلا فکر نکن دل رحمن ... !

این مردا بزرگترین دردای دنیا رو تحمل کردن ... یادت نره دیگه هر دردی
براشون درد نیست...!

و در اخر...

این مردا خیلی دیر به دست میان ولی وقتی اومدن برای همیشه میمونن .
دیدگاه  •   •   •  1392/08/28 - 19:13
+7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ