یافتن پست: #تلخ

binam
binam
یکبار
دوبار
سه بار
و بارها و بارها
تلخی خواسته نشدن را چشیدی و باز....؟!
اینجا دوره دوره ی 
مُد و فشن شده
دیگر کسی قلب ساده
دل ساده
نگاه صاف
نوشته های ذلال نمیخواهد
همینکه روی مُد باشی کافیست!!!
میان و شک و تردید مانده ام بفروشم ظاهرم را به مُد
یا دلم را به تنهایی!!!


بینام
دیدگاه  •   •   •  1392/08/13 - 23:55
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ته ریش
ادکلن تلخ
بازوی عضله ای
قد بلند
استین تا خورده
یقه باز




اوووووف صلوات
دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 19:35
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلتنگ که باشی ،


آدم دیگری می‌شوی


خشن‌تر.. عصبی‌تر.. کلافه‌ تر و تلخ‌ تر


و جالبتر اینکه ، با اطرافیان هم کاری نداری


همه اش را نگه میداری و دقیقا سر کسی خالی میکنی ،


که دلـتنگ اش هستی...
دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 19:15
+3
hamed noori
hamed noori
سه قاشق شکر می ریزی

یکی برای من
یکی برای خودت
سومی موهای زنی ست روی سنگ توالت
که سیاه است...
...مثل کابوس هایی که نمی بینمت
که جیغ
می کشم تو را در آغوشی که ندارم

در زیتون های تلخ به دنبال تو می گردم
در چای های شیرین به دنبال تو می گردم
و آن تفاله ی رو آمده
مهمانی ست
که همیشه وقتی من نیستم
از راه می رسد
دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 18:27
+3
binam
binam







دو فنجان قهوه ریخته ام


کنار سینی گل رُزی برای تو


روی صندلی میز کارت نشسته ای با چشمانی خسته


با دیدن گل ، نگاهت رنگ محبت میگیرد


و من کنار تو می نشینم و از دلم حرف ها میزنم


لبخندت خسته است اما همین برایم کافیست


که تو به من گوش میدهی


با نگاهت درکم میکنی


و با لبخندت به من محبت میکنی


نمیدانی چه لذتی دارد همین که فقط تو را نگاه کنم


با زبان نه


با نگاه نه


با تمام وجودم بهت اثبات میکنم که چقدر دوستت دارم


فنجان قهوه را بر میدارم و جرعه ای می نوشم


از تلخی قهوه پلکی بهم میزنم


هیف که رویای شیرینم به تلخی حقیقت و به پلک زدنی تمام شد


تا کی باید شیرینی رویای من با تلخی حقیقت درآمیخته باشد


من که چیزی نمیفهمم از این تنهایی های خشک شده بر نگاه هایم


خدایا من منتظر نشانه هستم


هنوز هم پای قول هایم ایستاده ایم


.


.


.


.


بی نام

دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 18:10
+3
hamed noori
hamed noori
شیـر و رفقـاش نشسته بودن و خوش میگذروندن.....

بین صحبت شیره نگاهی به ساعتش میندازه و میگه:

"آُه! اُه! ساعت 11 شده! باید برم! خانم خونه منتظره!"
گاوه پوزخندی میزنه و میگه: "زن ذلیلو نیگا ! ادعاتم میشه سلطان جنگلی!"...
شیر لبخند تلخی میزنه و میگه:

"توی خونه یه شیـــر منتظرمه ! نه یـه گاوی مثـل تــو !!!!"
دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 12:17
+3
hamed noori
hamed noori
به سلامتي اونايي که هم دل دارن هم معرفت


اما کسي رو ندارن...

به سلامتي اونايي که تک پرن و با هر کسي نميپرن......

به سلامتي تلخي روزگار که خيلي چيزارو ميشه خواست

اما نميشه داشت...

به سلامتي اونايي که غرور دلشون له ميشه

ولي به حرمت رفيقشون فقط خون دلشو ميخورن
دیدگاه  •   •   •  1392/08/10 - 22:50
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
باز هم یک جمعه ی بدون تو ،

باز هم همان تلخکامی قدیمی ؛

و باز هم قلبی مالامال دلتنگی ...

در عصری که بدون تو به غروب متصل می شود ...

اللهم عجل لولیک الفرج
دیدگاه  •   •   •  1392/08/10 - 18:31
+4
✸ Aram ♑ الهه تَــــלּـــهاے ✸
✸ Aram ♑ الهه تَــــלּـــهاے ✸
به سلامتی اون که هر بار پیکمونو بردیم بالا شیرینترین آرزوها رو براش خواستیم . . .



ولی اون تلخ ترین لحظه هارو برامون رقم زد . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/08/10 - 15:58
+7
hamed noori
hamed noori
دو پیک عرق یکی من یکی تو سلامتی کسی که یه روز آرزو بود ولی حالا خاطره شده به سلامتی کسی که به خاطرش همه رو پیچوندم ولی به خاطر یه نفر منو پیچوند ،به سلامتی کسی که هر شب مسته ولی خیلی وقته صدای دینگ پیکشو نشنیده ،به سلامتی خودم که تلخی مشروب رو به جون میخرم که فقط بگم به سلامتی تو.
دیدگاه  •   •   •  1392/08/10 - 14:25
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ