♥ نگار ♥
از سوسک می ترسیم.....از له کردن شخصیت دیگران مثل سوسک نمی ترسیم.
از عنکبوت می ترسیم...از اینکه تمام زندگیمون تار عنکبوت ببندد نمی ترسیم.
از شکستن لیوان می ترسیم..............................از شکستن دل آدمها نمی ترسیم.
از اینکه بهمون خیانت کنند می ترسیم...........از خیانت به دیگران نمی ترسیم.
nahid
چه تلخ محاكمه مي شوند پاييز و زمستان كه براي جان دادن به درخت ، جان مي دهند و چه نا عادلانه كمي آنطرف تر همه چيز به اسم بهار تمام ميشود. جاودانه باد سايه دوستاني كه شادي را علتند نه شريك، و غم را شريكند نه دليل.
ali rad
چه ۱۳ باشد،چه یک روز دیگر... وقتی سهم من از تمام این روزها "نبودنت" باشد نـحـس است روزها..
peyman
چقدر سخته تو چشای كسی كه تمام عشقت رو ازت
گرفته و به جاش یه زخم همیشگی رو به قلبت هدیه داده زل بزنی و به جای اینكه لبریز كینه و نفرت بشی حس كنی كه هنوز دوستش داری چقدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیوار تكیه بدی كه یه بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده چقدر سخته تو خیال ساعتها باهاش حرف بزنی اما وقت دیدنش هیچ چیز جز سلام نتونی بگی چقدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشك گونه ها تو خیس كنه اما مجبور باشی بخندی تا نفهمه هنوز دوستش داری
محمد
دقت کردین وقتی دعواتون با یکی تمام شد تازه جواب های خوب به ذهنتون میرسه
saeed
وقتى كه میگى دیگه برا همیشه فراموشش كردى ،
و هیچ احتیاجى بهش ندارى ،
و تمام فحشهاى دنیا رو نصیبش میكنى ؛
درست زمانیه كه
بیشتر از همیشه دلت براش تنگ شده !...
reza
نمیدانم زندگی چیست؟؟ اگر زندگی شکستن سکوت است سالهاست که من سکوت را شکسته ام۰ اگر زندگی خروش جویبار است سالهاست که من در چشمه ی جوشان زندگی جوشیده ام اما این نکته را فراموش نمی کنم که زندگی بی وفاست زندگی به من آموخت که چگونه اشک بریزم اما اشکانم به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم
پرسید : به خاطر کی زنده هستی؟ با اینکه دوست داشتم با تمام وجود داد بزنم به خاطر تو... گفتم به خاطر هیچ کس پرسید : پس به خاطر چی زنده هستی؟ با اینکه دلم می خواست داد بزنم به خاطر دل تو... گفتم بخاطر هیچ چیز پرسیدم : تو بخاطر چی زنده هستی؟ در حالیکه اشک توی چشماش جمع شده بود گفت:بخاطر کسی که بخاطر هیچ چیز زندست
payam65
وقتی.....
وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم.
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم.
وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم.
وقتی او تمام کرد
من شروع کردم.
وقتی او تمام شد
من آغاز شدم.
و چه سخت است.
تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است،
مثل تنها مردن !