یافتن پست: #تنگ

xroyal54
xroyal54

خطا از من است ، می دانم …
از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نعبد “
اما به دیگران هم دلسپرده ام
از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نستعین “
اما به دیگران هم تکیه کرده ام
اما رهایم نکن
بیش از همیشه دلتنگم
به اندازه ی تمام روزهای نبودنم …
خدایا ؛؛ رهایم نکن .....

دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 22:52
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

خون دل
مرغی به باغ رفت و یک میوه کند وخورد نگه ز دست چرخ به پایش رسید سنگ خونین به لانه آمد وسر زیر پر کشید غلتید چون کبوتر با بازکرده چنگ بگریست مرغ خرد که برخیزو سرخ کن مانند بال خویش مرا نیز بال و چنگ نالید و گفت خون دل است نه رنگ وزیب صیاد روزگار به من عرصه کرد تنگ آخر تو هم ز لانه پی دانه بر پری از خون پر تو نیز بدینسان کنند رنگ در سبز گر روی کندت دست جور پر بر بام گر شوی کندت سنگ فتنه لنگ آهسته میوه بکن از شاخی و برو در باغ و مرغزار مکن هیچگه درنگ میدان سعی و کارشما راست بعد از این ما رفتگان به نوبت خود تاختیم خنگ پروین اعتصامی

دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 22:31
+4
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


میگن به هرچی بخندی سرت میاد!!!! خدایا من به دلتنگی کی خندیدم!!!!


دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 17:59
+6
roya
roya

485269_176630099157985_1303508106_n.jpg


دلتنگی های من به تو رفته اند…


آرام می آیند در سینه می نشینند..


دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 17:33
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پاک میکنم....مینویسم....پاک میکنم

املایم بد نیست!

از تکرار اسمش لذت می برم...

برایش مینویسم....دلتنگشم...

میدانم که نمیخواند!!!

ولی...

میدانم که میداند.....
دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 15:47
+4
roya
roya

صبح یعنی مست صدای تو


 


ظهر یعنی انتظار تو


 


عصر یعنی دلتنگم برای تو


 


شب یعنی یاد تو


 


و تو یعنی تمام لحظه های من


 



دیدگاه  •   •   •  1392/05/10 - 14:53
+3
be to che???!!
be to che???!!
تمام اسم هاي تو موبايلم رو به اسم تو تغيير دادم! حالا هر روز بهم زنگ ميزني، يكبار هم نه، چند بار، تازه تغيير صداهم ميدي! من كه ميدونم تو هم دلت تنگ منه.!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 14:49
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

بوسه
شب دو دلداده در آن کوچه ی تنگ

مانده در ظلمت دهلیز خموش
اختران دوخته بر منظره چشم
ماه بر بام سراپا شده گوش

در میان بود به هنگام وداع
گفتگویی به سکوت
و به نگاه
دیده ی عاشق و لعل لب یار
دل معشوقه و غوغای نگاه
عقل رو کرد به تاریکی ها
عشق همچون گل مهتاب شکفت،
عاشق تشنه لب بوسه طلب
هم چنان شرح تمنا می گفت
سینه بر سینه ی معشوق فشرد
بوسه ای زان لب شیرین بربود
دختر از شرم سر انداخت به زیر ناز می کرد،ولی راضی بود!
اولین بوسه ی جان پرور عشق
لذت انگیزتر از شهد و شراب
لاجرم تشنه ی صحرای فراقبه یکی بوسه نگردد سیراب
نوبت بوسه ی دوم که رسید،دخترک دست تمنا برداشت
عاشق تشنه که این ناز بدید
بوسه را بر لب معشوق گذاشت!
فریدون [!]

دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 12:51
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
كالری چیست؟
موجودیست كصاااافط كه شبها به كمد لباسها حمله كرده و درز لباسها را تنگ می كند
بیشعور نفهم <img src=(" title=":((" />(
دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 12:30
+4
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO

!בلت تنگ یڪ نفر ڪہ باشـב

تمام تلاشت را ہم ڪہ بڪنے تا خوش بگذرב ؛
 
،و لحظہ اے  فراموشش ڪنے 

،فایـבه نـבارב ..... تو בلت تنگ است 
لت براے ہماטּ یڪ نفر تنگ است
...تا نیایـב..... تا نباشـב
 !!.... ہیچ چیز בرست نمیشوב

دیدگاه  •   •   •  1392/05/7 - 12:26
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ