Danial
لحظه قشنگیه وقتی اونی که عاشقشی از پشت بغلت میکنه...
دستاشو حلقه میکنه دورتو..
نفسای گرمش میخوره به گردنت و آروم زیره گوشت زمزمه می کنه : " دوستت دارم
Mitra Mohebbi
وقتی فیلم عروسیم رو از آخر به اول می بینم خیلی حال می ده
زنم حلقه اش رو در میاره می ده به من و می ره خونه باباش !
sasan pool
برای دیدنت ،
گشتم همه گل فروشی های شهر را ،
گل ها همه رنگ باخته ...
یک دسته بوسه آورده ام !
.......................................
مرد
اگر
بودم،
نبودنت را غروبهایِ زمستان
در قهوهخانههایِ دوری
سیگار میکشیدم
نبودنت
دود میشد
و مینشست رویِ بخارِ شیشههایِ قهوهخانه
بعد تکیه میدادم
به صندلی
چشمهایم را میبستم
و انگشتانم را دورِ استکانِ کمر باریکِ چایِ داغ حلقه میکردم
تا بیشتر از یادم بروی
نامرد اگر بودم
نبودنت را
تا حالا باید
فراموش کرده باشم
مرد نیستم اما
نامرد هم نیستم
عاشقم
و نبودنت
پیرهنم شده است
........................................
مرد
اگر
بودم،
نبودنت را غروبهایِ زمستان
در قهوهخانههایِ دوری
سیگار میکشیدم
نبودنت
دود میشد
و مینشست رویِ بخارِ شیشههایِ قهوهخانه
بعد تکیه میدادم
به صندلی
چشمهایم را میبستم
و انگشتانم را دورِ استکانِ کمر باریکِ چایِ داغ حلقه میکردم
تا بیشتر از یادم بروی
نامرد اگر بودم
نبودنت را
تا حالا باید
فراموش کرده باشم
مرد نیستم اما
نامرد هم نیستم
عاشقم
و نبودنت
پیرهنم شده است
sasan pool
باور کن..
غلو یا بلوف نیست..
کم نیاوردم..
کوتاه آمدم....
........................................................
حـلـقـه ی ازدواج به دستـــــ ندارم مثـه تــو . . مـن ،
بـــــــ همین حلقه های دود سیگارم بیشتر خوشم عزیز...
.........................................................................
من از برای مصلحت در حبس دنیا مانده ام
حبس از کجا، من از کجا، بال که را دزدیده ام
............................................................
چــیزی نیـست ،
کـه مــرا سـر ِشـوق بیــاورد ...
جــز تــو ،
کـه تــو هـم
نیــستـی ...!
.....................................................
mah3a
آقا ما تف شما آبشار نیاگارا
آقا ما بدبخت حقیر، شما کوروش کبیر
آقا ما واشر ،شما ارباب حلقه ها
آقا شما برج العربی ما طرح مسکن مهر
ما مینیمم نسبی، شما ماکسیمم مطلق
... آقا ما مداح شما دی جی
اقا ما قیژقیژ دیال آپ شما امواج وایرلس
ولی بازم بدم میاد ازت...
امید
گفتم : میری؟
گفت : آره
گفتم : منم بیام؟
گفت : جایی که من میرم جای دو نفره نه سه نفر
گفتم : برمی گردی؟
فقط خندید.
اشک توی چشمام حلقه زد
سرمو پایین انداختم
دستشو زیره چونم گذاشتو سرمو بالا آورد
گفت : میری؟
گفتم : آره
گفت : منم بیام؟
گفتم : جایی که میرم جایه یه نفره نه دو نفر
گفت : برمیگردی؟
گفتم : جایی که میرم راه برگشت نداره
من رفتم اونم رفت
ولی
اون مدتهاست که برگشته
وبا اشک چشماش
خاک مزارمو شست وشو میده…