یافتن پست: #حلقه

Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


دستانت رو دور گردنم حلقه کن این دوست داشتنی ترین شالگردن شب های سرد من است ؛ باور کن . . .


2 دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 13:02
+5
mina
mina

سر سفره به یادت می افتم...


بغض می کنم...


اشک در چشمانم حلقه میزند.. .


همه با تعجب نگاهم می کنند...


لبخند می زنم و می گویم :چقدر داغ بود
دیدگاه  •   •   •  1392/04/28 - 14:58
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
لحظه های ناب

عمر ما چون تندبادی رفت و گویی خواب بود

وان بنای آرزوها خانه یی بر آب بود

وه چه شب ها دولت بیدار بر در حلقه زد

لیکن از نا هوشیاری بخت ما در خواب بود

ز دل گوری شنیدم پند قارون را که گفت

در کف دنیا پرستان سیم و زر سیماب بود

روشنی ها در پریشانی بود دل بد مکن

هر کجا ویرانه یی دیدم پر از مهتاب بود

گفت با من مردم چشمم که قحط مردمیست

جست و جو کردم بسی این کیمیا نایاب بود

موج بنیان کن شو و دریای طوفانخیز باش

[!] آن ﮐس که عمری رفت و خود مرداب بود

دولت شب ها و توفیق دعا از دست رفت

لحظه ی معراج ما آن لحظه ی ناب بود.
دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 23:05
+2
saman
saman
در CARLO
چهارشنبه کلیدم رو دانشگاه جا گذاشته بودم
دیروز رفتم ببینم پیدا میشه
یارو گفت مشخصات بده
گفتم چند تا کلید وصله به یه حلقه
گفت خودشه، بیا بگیر !
به ملت بدجوری فشار اومده :D
دیدگاه  •   •   •  1392/04/25 - 16:52
+4
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
-------چهارمین نظر سنجی-------

با آرزوی قبولی طاعات و عبادات همه دوستان و قبولی روزه همه دوستان

امروزم نوبت چهارمین فرد محبوب پاتوقیا تو تیرماهه

که علاوه بر 50 امتیاز به نظرسنجی آخر ماه میرسه

ما هم این انگشتر خوشگل و تقدیمش میکنیم(البته گردن هم میشه انداخت....بند داره)



معرفی فرد منتخب:

ایشون از کاربران خوب سایت هست که از نصف جهان عضو سایته
این دوست ما با 17 رای قابل قبول برنده نظر سنجی ما شدن
من ازشون خواهش میکنم که برای مسابقه هفته بعد از عکس خودشون استفاده کنه

فرد منتخب کسی نیست جزززززززززززززززز
این چهره

sara



:::::::::تشویق::::::::::

15 دیدگاه  •   •   •  1392/04/25 - 13:12
+18
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
یاد دارم یک غروب سرد سرد
می‌گذشت ازکوچه‌مان یک دوره گرد
دوره گردم.. دار قالی می‌خرم
دسته دوم،جنس عالی می‌خرم
گر نداری کوزه خالی می‌خرم
کاسه و ظرف سفالیمی‌خرم
اشک در چشمان بابا حلقه بست
عاقبت آهی زد و بغضش شکست
اولسال است و نان در خانه نیست
ای خدا شکرت، ولی این زندگی است؟
سوختم،دیدم که بابا پیر بود
خواهر کوچکترم دلگیر بود
بوی نان تازه هوشم راربود
اتفاقا مادرم هم روزه بود
خم شده آن قامت افراشته
دست خوش رنگش ترکبرداشته
مشکل ما درد نان تنها نبود
فکر می‌کردم خدا آنجا نبود
بازآواز درشت دوره‌گرد
پرده اندیشه‌ام را پاره کرد:
دوره گردم ..دارقالی می‌خرم
دسته دوم جنس عالی می‌خرم
خواهرم بی روسری بیروندوید
آی آقا، سفره خالی می‌خری؟؟؟
آی آقا، سفره خالیمی‌خری؟؟؟
اثری از زنده یاد قیصر امینپور
دیدگاه  •   •   •  1392/04/21 - 19:17
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
گر توانی از محبت حلقه در گوشم کنی / حیف باشد که مرا چون شمع خاموشم کنی / من که از یاد تمام آشنایان رفته ام / وای بر من گر تو هم روزی فراموشم کنی
دیدگاه  •   •   •  1392/04/21 - 11:00
+6
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
چند وقت پیش یه شب ، داشتم میخوابیدم که یهو یه پشه اومد صاف نشست
نوک دماغم !
یه نیگا بهش انداختمو گفتم : سلام
گفت : علیک ..
گفتم : چیه؟
گفت: میخوام نیشت بزنم
گفتم : بیخیال ... این دفه رو کوتا بیا
گفت: تو بمیری راه نداره . گشنمه .
گفتم : الان میتونم با مشتم لهت کنم .
گفت : خودتم میدونی که تا بیای بزنی جا خالی دادمو مشتت میخوره وسط دماغت !
...
به نظر حرفش منطقی میومد !
گفتم : خیلی پستی
..ی دفه آهی بلند از ته دلش کشید و ساکت شد ...
گفتم چی شد؟؟
گفت : حاضری ؟
گفتم: تا جوابمو ندی نمیذارم بزنی ...
وقتی اصرارمو دید . دستمو گرفت و گفت : دنبالم بیا
گفتم کجا؟؟؟
گفت: مگه نمیخای جواب سوالتو بدونی ؟پس هیچ نگوو و دنبالم بیا
...ازجام بلند شدم و باهمدیگه راه افتادیم و رفتیم رفتیم و بازهم رفتیم...
گفت: هنوزم اصرار داری بدونی یا همینجا کارو تموم کنم ؟؟
گفتم : اینهمه راه اومدم تا جواب سوالمو بگیرم ... بریم
یهو یه لبخند زد و با دست زد به پشتم و گفت: این پشتکارته که
منو کشته !
راستش از شما چه پنهون ،یه جورایی ازش خوشم اومده بود .
به این فکر میکردم که اونقدا هم بچه بدی نیس !
تو این(باقیش تو دیدگاه)
1 دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 23:50
+3
saman
saman
در CARLO
آه ای دل غمگین که به این روز فکندت ؟

فریاد که از یاد برفت آن همه پندت

ای مرغک سرگشته کدامین هوس آموز

بی بال و پرت دید و چنین بست به بندت ؟

ای آهوی تنهای گریزان پریشان

خون می چکد از حلقه ی پیچان کمندت

ای جام به هم ریخته صد بار نگفتم

با سنگدلان یار مشو می شکنندت

آه ای دل آزرده در این هستی کوتاه

آتش به سرم می رود از آه بلندت

جان در صدف شعر گهر کردی و گفتی

صاحبنظرانند ، پشیزی بخرندت

ارزان ترت از هیچ گرفتند و گذشتند

امروز ندانم که فروشند به چندت ؟

جان دادی و درسی به جهان یاد گرفتی

ارزان تر از این درس محبت ندهندت .
دیدگاه  •   •   •  1392/04/12 - 16:37
+6
mamad-rize
mamad-rize
در CARLO
از هایی که



مثه های اول میشه



و بعد ....
دیدگاه  •   •   •  1392/04/11 - 11:10
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ