یافتن پست: #حوا

Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
طرف می ره انگلیس راننده تاکسی می شه ازش می پرسن سختت نیست فرمون سمت راسته؟ . می گه نه فقط بعضی وقتا حواسم نیس تف می کنم تو صورت مسافر بغلی!... {-33-}
دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 11:28
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

سلام ، حال همه ما خوب است ،
ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور ،

که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند
.
با این همه عمری اگر باقی بود ،
طوری از کنار زندگی می گذرم
که نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد نه این دل ناماندگار بی درمان !
تا یادم نرفته است بنویسم ، حوالی خوابهای ما سال پربارانی بود
.
می دانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازه بازنیامدن است
اما تو لااقل ،
حتی هر وهله ، گاهی ، هر از گاهی
ببین انعکاس تبسم رویا ، شبیه شمایل شقایق نیست !
راستی خبرت بدهم ؛ خواب دیده ام خانه ای خریده ام
بی پرده ، بی پنجره ، بی در ، بی دیوار . . . هی بخند !
بی پرده بگویمت ، فردا را به فال نیک خواهم گرفت
دارد همین لحضه یک فوج کبوتر سپید ،
از فراز کوچه ما می گذرد
باد بوی نامه های کسان من
می دهد
یادت می آید رفته بودی خبر از آرامش آسمان بیاوری ! ؟
نه ری را جان ! نامه ام باید کوتاه باشد ، ساده باشد ،
بی حرفی از ابهام و آینه ،
از نو برایت می نویسم
حال همه ما خوب است

امـــــا تـــــو بــــــاور مــــــکـــن ! ! !

دیدگاه  •   •   •  1392/05/28 - 00:53
+5
xroyal54
xroyal54
حس قشنگیه
یکی نگرانت باشه
یکی بترسه از اینکه یه روز از دستت بده.
سعی کنه ناراحتت نکنه،
وقتی ازش جدا میشی :پیام بده
عزیزدلم رسید؟
قشنگه :یهوبغلت کنه،
یهو.. توی جمع.. درگوشت بگه دوست دارم!
بگه که حواسم بهت هست.
ازت حمایت کنه..
دیدگاه  •   •   •  1392/05/27 - 19:24
+9
xroyal54
xroyal54
ﻣﻦ یه ﺩﺧﺘﺮم
ﺍﮔﻪ ﺧﻮﺩﻣﻮ ﻟﻮﺱ ﻧﮑﻨﻢ
ﺍﮔﻪ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻗﻬﺮ ﻧﮑﻨﻢ ﻭ ﻧﺎﺯ ﻧﮑﻨﻢ
ﺍﮔﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﭼﺸﺎﺕ ﻣﯿﭽﺮﺧﻪ ﺍﺯ ﺣﺴﻮﺩﯼ
ﺩﯾﻮﻧﻪ ﻧﺸﻢ
ﺍﮔﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺩﺍﺩﻧﺎﺕ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻧﺸﻢ
ﺍﮔﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﺮﺳﻢ
ﺍﮔﻪ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺳﺮﺕ ﻧﺬﺍﺭﻡ
ﺍﮔﻪ ﺑﺮﺍﺕ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﮑﻨﻢ
ﺍﮔﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﭘﺎﺳﺘﯿﻞ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ ﭘﯿﺮﻫﻨﺘﻮ ﻧﮑﺸﻢ
ﺍﮔﻪ ﻟﺐ ﻭ ﻟﻮﭼﻪ ﺁﻭﯾﺰﻭﻥ ﻧﮑﻨﻢ ﺗﺎ ﺑﻐﻠﻢ ﮐﻨﯽ
ﺍﮔﻪ ﺑﻬﺖ ﻧﮕﻢ ﺁﻗﺎﻣﻮﻥ
ﺍﮔﻪ ﺑﺮﺍﺕ ﻣﻈﻠﻮﻡ ﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭﻧﯿﺎﺭﻡ
ﺍﮔﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﻭ ﮐﻮﻟﺖ ﻧﺮﻡ ﺑﺎﻻ
ﺍﮔﻪ ﺑﺮﺍﺕ ﻋﺸﻮﻩ ﻧﯿﺎﻡ
ﺍﮔﻪ ﮔﻮﺷﺘﻮ ﻧﭙﯿﭽﻮﻧﻢ ﻭ ﻧﮕﻢ ﺗﻮ ﻓﻘﻂ ﻣﺎﻝ
ﻣﻨﯽ
ﺍﮔﻪ ﻧﺎﻏﺎﻓﻞ ﺩﺳﺘﺎﺗﻮ ﻧﮕﯿﺮﻡ
ﺍﮔﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺎﺭ ﺑﺪﯼ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﺗﺮﺱ ﺑﻬﺖ
ﻧﮕﻢ
ﺍﮔﻪ ﻟﺞ ﺑﺎﺯﯼ ﻧﮑﻨﻢ
ﺍﮔﻪ ...
ﺍﻭﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﯾﻮﻭﻧﻢ ﻭ ﻋﺎﺷﻘﻢ
ﻧﻤﯿﺸﯽ!
ﺗﻮ ﻋﺎﺷﻖ ﺍﯾﻨﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﯾﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﮐﺎﻣﻞ
ﺑﺎﺷﻢ! ﺧﺎﻧﻢ ﺗﻮ!
ﺍما !!!
ﺗﻮ ﭘﺴﺮﯼ!
ﺍﮔﻪ ﺑﺮﺍﻡ ﻏﯿﺮﺗﯽ ﻧﺸﯽ
ﺍﮔﻪ ﺭﻭﻡ ﺣﺴﺎﺱ ﻧﺒﺎﺷﯽ
ﺍﮔﻪ ﺗﻪ ﺭﯾﺶ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ
ﺍﮔﻪ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﻣﻬﺮﺑﻮﻥ ﻧﺒﺎﺷﯽ
ﺍﮔﻪ ﺑﻬﻢ ﺍﺧﻤﺎﯼ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﻧﮑﻨﯽ
ﺍﮔﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺷﺎﻟﻢ ﺭﻓﺖ ﻋﻘﺐ ﻧﮕﯽ ﺍﻭﻧﻮ
ﺑﮑﺶ ﺟﻠﻮ
ﺍﮔﻪ ﺩﺳﺘﻤﻮ ﻣﺤﮑﻢ ﻧﮕﯿﺮﯼ
ﺍﮔﻪ ﻧﮕﯽ ﻫﺮﮐﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩﯼ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﮕﻮ ﺗﺎ


ﺑﺒﺨﺸﻤﺖ
ﺍﮔﻪ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺳﺮﻡ ﻧﺬﺍﺭﯼ
ﺍﮔﻪ ﻗﺮﺑﻮﻥ ﺻﺪﻗﻢ ﻧﺮﯼ
ﺍﮔﻪ ﻧﮕﺮﺍﻧﻢ ﻧﺸﯽ
ﺍﮔﻪ ﺑﻬﻢ ﻧﮕﯽ ﻋﺮﻭﺳﮏ ﻣﻦ
ﺍﮔﻪ ﻧﮕﯽ ﻣﻦ ﻣﻬﻤﻢ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻢ ﺧﻮﺑﯽ
ﺍﮔﻪ ...
ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﻣﻨﻢ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﻭ ﻋﺎﺷﻖ ﺗﻮ ﻧﻤﯿﺸﻢ
ﺗﺎ ﺍﻭﻧﮑﺎﺭﺍﺭﻭ ﺑﺮﺍﺕ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ!
ﻣﻦ ﺗﻮﺭﻭ
ﻣﺮﺩ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ! ﻣﺮﺩ !
ﭘﺲ ﺑﯿﺎ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺑﺎﺵ !
ﺍﺑﺮﻭ ﺑﺮﻧﺪﺍﺭ!
ﺩﻣﺎﻏﺖ ﻋﻤﻞ ﻧﮑﻦ!
ﻟﻮﺱ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻥ !
ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻫﻤﻮﻥ ﺁﺩﻡ ﻭ ﺣﻮﺍﯾﯿﻢ!
ﺑﯿﺎ ﺟﺎﻫﺎﻣﻮﻧﻮ ﻋﻮﺽ ﻧﮑﻨﯿﻢ!
ﻣﻦ ﻟﻄﺎﻓﺖ ﻧﮕﻪ ﻣﯿﺪﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﺻﻼﺑﺖ
ﺗﻮ ﻧﮕﺎﻫﺘﻮ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ ﻭﻏﯿﺮﺗﺘﻮ ﻣﻨﻢ ﻧﺠﺎﺑﺘﻤﻮ
ﺑﯿﺎ ﺳﻌﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﯿﻢ!
ﻣﻦ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﻭﺍﺳﻪ ﺗﻮ!
ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﭘﺴﺮ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﻦ !
دیدگاه  •   •   •  1392/05/25 - 21:30
+6
ساناز
ساناز

من...!فقط برای خودم هستم خود خودم....نه زیبایم و نه عروسکی و نه سر محتاج نگاهی...!برای تو که صورت های رنگ شده را میپرستی نه سیرت های ادم ها را !برای شما هیچ ندارم ... راهت را بگیرو ببر ...حوالی من توقف ممنوع

دیدگاه  •   •   •  1392/05/25 - 16:17
+7
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

حواسم هست که دلتنگی را گاهی نباید گفت
ببخش …
برای “دوستت دارم” راه دیگری بلد نیستم


دیدگاه  •   •   •  1392/05/25 - 11:58
+3
saman
saman
امشب به بر من است آن مایه ی ناز


یارب تو کلید صبح در چاه انداز

ای روشنی صبح به مشرق برگرد


ای ظلمت شب بامن بیچاره بساز 


امشب شب مهتاب حبیبم رو میخوام


حبیبم اکه خواب طبیبم رو میخوام


مست است و هوشیارش کنید


خوا ب است و بیدار ش کیند


گویید فلانی امده ان یار جونی امده


امده حالت احوالت سیه خالت


سفید رویت سیه موی ت


ببیند برووود ...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 08:58
*elnaz* *
*elnaz* *
خدایا منم دختر یک سبد برایت آورده ام التماس میکنم گوشه ای از آغوشت را برویم بگشا !...


دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 00:49
+4
mamad-rize
mamad-rize
در CARLO
آهای خانم های عزیز، به خدا پارک دوبل اصلا سخت نیست...
فقط کافیه حواستون
به جدول و
تیر چراغ برق و
ماشین پشتی و
ماشین جلویی و
روسریتون و
کفش پاشنه بلند و
ناخون مصنوعی و
کلاچ و
ترمز و
گاز و
فرمون و
پسر همسایه که داره بهتون میخنده باشید:)))){-20-}
آخرین ویرایش توسط mamad-rize در [1392/05/23 - 00:32]
دیدگاه  •   •   •  1392/05/23 - 00:31
+6
be to che???!!
be to che???!!

پادشاهي در يك شب سرد زمستان از قصر بيرون رفت
 ديد نگهبان پيري با لباس اندك نگهباني ميدهد
 به او گفت سردت نيست؟
 نگهبان گفت: چرا اما مجبورم طاقت بيارم
 پادشاه گفت: به قصرم ميروم و يك لباس گرم با خودم مياورم
 پادشاه به محض اينكه به قصر رفت سرما را فراموش كرد
 فرداي آن روز جنازه ي يخ زده ي پيرمرد را در حوالي قصر پيدا كردند
 در حالي كه با خط ناخوانا نوشته بود
 من هر شب با همين لباس كم طاقت مياوردم
 اما وعده ي لباس گرم تو مرا از پاي در آورد


 

دیدگاه  •   •   •  1392/05/22 - 23:28
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ