یافتن پست: #خاطره

Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
تنهایی

زنی است در انتهای شب

تنهایی

تندیس سرباز گمنام است

در میدان خالی

تنهایی

صدایی بی صورت است

بر مغناطیس فضا

تنهایی

خاطره ای گمشده

میان غریبه هاست

تنهایی

قوچ غمگینی است

که از نژادش

شاخ هایی بر دیوار مسافر خانه ها

باقی است...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/26 - 11:25
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
اجازه ندادی تو تنهایی دلم
یه بلایی بیارم سردله خل وچلم
نذاشتی حس کنم دریا رو
ساحل و رنگ خوش فردا رو
بشینم یه آسمون گریه کنم
چشمامو جای ابربهارهدیه کنم
من موندم و یه خاطره رنگه تو
بسه برام شنیدنه آهنگه تو
گفتی ببین حال منم خرابه
زندگیم مثه قایقی روی آبه
گفتم حاله منم رفیقه حالته
دیدم یه غمی ته فنجون فالته
دیدگاه  •   •   •  1392/04/23 - 18:56
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
در دل هر واژه گل آتشست
حرف به حرف تو به هرنامه یی
خواندم و دیدم که چه هنگامه یی
نامه ی تو قاصد دنیای عشق
بر دلم آموخت الفبای عشق
هر الفش قد مرا راست کرد
با دل من هر چه دلش خواست کرد
از ب ی تو بوسه گرفتم بسی
نامه نبوسیده به جز من کسی
پ چو نوشتی دل من پر گرفت
آتش عشق تو به دل در گرفت
دال تو بر دل غم دوری نهاد
صاد تو دل را به صبوری نهاد
سین تو سرمایه سود منست
سین همه ی بود و نبود منست
سور و سرورم همه از سین تست
سین اثر سینه ی سیمین تست
شین تو در خاطره شوق آورد
ذال او ما را سر ذوق آورد
لام تو یادیست ز لبهای تو
وان نمکین خنده ی زیبای تو
میم بود شمه یی از موی تو
زانکه معطر بود از بوی تو
نون تو از ناز حکایت کند
های تو از هجر شکایت کند
واو تو پیغام وصال آورد
جان و دل خسته به حال آورد
از سخنت بر تن من جان رسید
حیف که این نامه به پایان رسید
بوسه به امضای تو بگذاشتم
یاد زمانی که تو را داشتم
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 13:55
+5
saman
saman
در CARLO

کیا یادشونه؟
1 دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 11:20
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
..آی آدم ها!
شما را به کیش مهر می خوانم،
به کیش یک لبخند،
به کیش نگاه بی پیرایه کودکان،
به کیش زن و زیبایی و زمین،
به کیش زندگی،
ایمان بیاورید به پرتو گرم و روشن خورشید!
ایمان بیاورید به میل سبز گیاه برای روییدن!
ایمان بیاورید به شوق ساقهء شکستهء علف برای بقا!
ایمان بیاورید به کرمی که در پیله می بالد، پروانه می شود ،
می رود و خاطره سبک بالهایش را بر جا می گذارد!
ایمان بیاورید به گل واشده قاصدک!
ایمان بیاورید به ایمان!
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 00:23
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
در این ترانه سوزی و
در این غزل شکستگی
طلوع کن طلوع کن
بر این ستاره مردگی
که از تو تازه می شود
این خلوت سر خورده گی
طلوع کن طلوع کن
که بودنم تازه کنی
دست مرا بگیریو
با بوسه اندازه کنی
طلوع کن طلوع کن
ایینه پر می شود
از جوانیه خاطره ها
تن تو و شرم منو
خاموشیه حنجره ها
اشاره کن که من به تو
به یک اشاره می رسم
رنگین کمان من تویی
که به ستاره می رسم
من به تو شک نمی کنم
طلوع کن طلوع کن
از تو به پایان می رسم
شروع کن شروع کن
دیدگاه  •   •   •  1392/04/20 - 00:18
+3
saman
saman
در CARLO


ديگر دير است!


خيلی دير!



برای اينكه يادت بيافتد دوستم داری...



ديگر دير است!



برای اينكه بفهمی عاشقم بوده ای



ديگر دير است !



و دير يعنی حالا كه با خاطره هايت



... بيشتر از حضورت



خو گرفته ام...



دير يعنی حالا




كه آرامم بی تو



دير آمدی بانو ...!
آخرین ویرایش توسط saman در [1392/04/18 - 11:39]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/18 - 11:36
+6
saman
saman
در CARLO
برایت خواهم نوشت

از ابهام لحظه ها

از تردید

از حجم مرگ آور نبودنت

از کسانی‌ که رد می‌‌شوند و بوی تو را می‌‌دهند

... برایت خواهم نوشت

از حدیث تلخ بغض‌های تا ابد

از قناعت به یک خاطره ، یک یاد

از صبوری من و جای خالی‌ تو و شب‌های من

برایت خواهم نوشت

حتی تو هم برای من نبودی...
آخرین ویرایش توسط saman در [1392/04/17 - 17:41]
دیدگاه  •   •   •  1392/04/17 - 17:40
+8
saqar
saqar
همسر آينده ام :

مي تواني خوشحال باشي، چون من دختر كم توقعي هستم !

اگر مي گويم بايد تحصيلكرده باشي،
فقط به خاطر اين است كه بتواني خيال كني بيشتر از من مي فهمي ...!

اگر مي گويم بايد خوش قيافه باشي، فقط به خاطر اين است كه همه با ديدن ما بگويند”داماد سر است!” و تو اعتماد به نفست هي بالاتر برود !

اگر مي گويم بايد ماشين بزرگ و با تجهيزات كامل داشته باشي، فقط به اين خاطر است كه وقتي هر سال به مسافرت دور ايران مي رويم توي ماشين خودمان بخوابيم و بي خود پول هتل ندهيم !

اگر از تو خانه مي خواهم، به خاطر اين است كه خود را در خانه اي به تو بسپارم كه تا آخر عمر در و ديوارآن، خاطره اش را برايم حفظ كنند و هرگوشه اش يادآور تو و آن شب باشد !

اگر عروسي آن چناني مي خواهم، فقط به خاطر اين است كه فرصتي به تو داده باشم تا بتواني به من نشان بدهي چقدر مرا دوست داري و چقدر منتظر شب عروسيمان بوده اي !

اگر دوست دارم ويلاي اختصاصي كنار دريا داشته باشي، فقط به خاطر اين است كه از عشق بازي كنار دريا خوشم مي آيد… جلوي چشم همه هم كه نمي‌شود !
دیدگاه  •   •   •  1392/04/17 - 17:21
+10
saman
saman
در CARLO
هم پرسه خاطراتم

من هنوزم پا به پاتم

هواتو داره باز این دل تنها

این لحظه ها خالی از منه

می پرسی چرا عاری از منه

نداره ارزشی بی تو این دنیاااااااااااا

چشمای تو همه رویام

نباشی پیش من بی تو تنهام

نزار از دست بره توی غم این ماااااااا

میتونی که بگیری دستای عاشقمو

تا بگذره از چشمام رد غم و اشکو

دوباره بیااااااااااااا

می تونی که بتابی رو تن این شب سرد

رد بشیم از این پاییز خسته و سرد

تا اوج بهارررررررررررر

با من بمون تا همیشه

نزار ویرون بشم مثل شیشه

تموم قصه رو به دلت بسپار

برگرد ازین غم ممتد

نزار بگن عشقش دیگه جا زد

نزار بشه خاطره آخرین دیدارررررررر

میتونی که بگیری دستای عاشقمو

تا بگذره از چشمام رد غم و اشکو

دوباره بیااااااااااااا

می تونی که بتابی رو تن این شب سرد

رد بشیم از این پاییز خسته و سرد...
دیدگاه  •   •   •  1392/04/17 - 15:32
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ