پاتوق دانشجویان ایران - جستجو در پست ها

به رشتیه میگن بهترین خاطره زندگیت چیه ؟ میگه : اومدم خونه دیدم زنم با یه نفر رو تخته ! پریدم بکشمش که تخت شکست ! انقدر سه تایی خندیدیم !!

دیدگاه •

•

• 1390/11/27 - 14:26

+3

عسل ایرانی

زندگی ، وزن نگاهی است که در خاطره‌ها می ماند

سهراب

دیدگاه •

•

• 1390/11/27 - 02:45

+8

مهسا

تشبیهات پرستاری: زندگی مثل سوزن تو باسنه هر چی بیشتر سفت بگیری بیشتر دردت میاد نخند شل کن {-20-}

2 دیدگاه •

•

• 1390/11/26 - 21:26

+6

دیدگاه

sasan pool

گفتی سوزن بزار یک خاطره با حال بگم.پارسال من مریض شدم رفتم آمپول بزنم دو تا خانوم آمدن یکی زد برای من داشت برای اون یکی شرح میداد که چجوری بزنم من هم به این خانوم دومی گفتم خانوم یاد گرفتی؟گفت آره گفتم فایده نداره من که هستم برو یک سوزن بگیر عملی هم یاد بگیری.از خنده مرد الان هر دفعه که میرم آمپول بزنم اون هست من میبینه می خنده. {-33-} {-33-}

1390/11/26 - 21:35

مهسا

{-11-} {-11-} {-11-}

1390/11/26 - 21:38

mehdy

در تب عشق

نه! گریه نمیکنم ...
یک چیزی رفته توی چشمم...
فکرکنم یک خاطره است ...

دیدگاه •

•

• 1390/11/25 - 17:49

+7

zahra

در باز می شود سری برمیگردد کسی نیست و ماجرا هر شب تکرار می شود باد با خاطره ات همبازیم شده ...

دیدگاه •

•

• 1390/11/24 - 22:45

+3

محمد

در ...نمکدون...

تهرانیه ميره مكه ، جلوي كعبه داشت اشك مي ريخت و مي گفت: خدايا! منو ببخش ،توبه! بهت قول ميدم ديگه واسه تركا جك نگم. خدايا منو ببخش .... خلاصه تو همين حال و هوا بود كه يه ترك ميزنه رو شونه اش ميگه: داداش؟گيبله كودوم وره؟؟؟؟ ، تهرانيه با ناله داد ميزنه: خداياااااااا!!!!! خاطره كه مي تونم تعريف كنممممم؟؟

دیدگاه •

•

• 1390/11/23 - 22:31

+6