یافتن پست: #خانه

*elnaz* *
*elnaz* *
دلم شکست...

شکستنی است...لعنتی می شکند


فدای سرت قضا بلا بود...از سرم دور شد


گریه ام میگیرد...


مهم نیست آب روشنی است


خانه ات روشن!!!

دیدگاه  •   •   •  1393/02/13 - 22:12
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



کیستی که من

این گونه

به اعتماد

نام خود را

با تو می گویم،

کلید خانه ام را

در دستت می گذارم،

نان شادیهایم را

با تو قسمت می کنم،

به کنارت می نشینم و بر زانوی تو

این چنین آرام

به خواب می روم؟

کیستی که من

این گونه به جد

در دیار رویاهای خویش

با تو درنگ می کنم؟


از :احمد شاملو :)


دیدگاه  •   •   •  1393/01/19 - 17:22
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

من که از اینجا

نمی روم …

تو هم که هیچوقت نمی آیی !

میخواهم بدهم درهای بی دستگیره بسازند

برای این خانه .

دیدگاه  •   •   •  1393/01/19 - 15:35
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



چه فرقی می کند..
در سیرک یا در خانه؟!!
خنده ات که تلخ باشد،
دلت کــه خون باشد،
تو هم دلقکی!!!


دیدگاه  •   •   •  1393/01/13 - 17:47
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آدم‌های قد بلــــــــــــــــند را برای خودشان دوست داشته باشید
نه برای اینکه دستشان به کابینت‌های بالایی آشپزخانه میرسد. :|
دیدگاه  •   •   •  1393/01/8 - 22:13
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



گر از خانه عشق نروی

و بمانی با من

همه گل های دلم را به تو خواهم بخشید

اگر از خانه عشق نروی

عطر نرگس ها را

به تو خواهم پاشید

تاج خورشید را نهم بر سر تو

ماه را می کشم از ابر برون

گر که نزدم اآیی

کوچه را فرش کنم از گل یاس

به تنت می پوشانم

از حریر باور

از گل سادگی و عشق ، لباس.........


دیدگاه  •   •   •  1393/01/7 - 17:21
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در فولكلور آلمان ، قصه ای هست كه این چنین بیان می شود : مردی صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده . شك كرد كه همسایه اش آن را دزدیده باشد ، برای همین ، تمام روز اور ا زیر نظر گرفت. متوجه شد كه همسایه اش در دزدی مهارت دارد ، مثل یك دزد راه می رود ، مثل دزدی كه می خواهد چیزی را پنهان كند ، پچ پچ می كند ،آن قدر از شكش مطمئن شد كه تصمیم گرفت به خانه برگردد ، لباسش را عوض كند ، نزد قاضی برود و شكایت كند. اما همین كه وارد خانه شد ، تبرش را پیدا كرد . زنش آن را جابه جا كرده بود. مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه اش را زیر نظر گرفت و دریافت كه او مثل یك آدم شریف راه می رود ، حرف می زند ، و رفتار می كند! *** پائولو کوئیلو: همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که ما انسانها در هر موقعیتی معمولا آن چیزی را می بینیم که دوست داریم ببینیم
دیدگاه  •   •   •  1393/01/6 - 17:38
+5
mary jun
mary jun
تاریک باد خانه ی مردی ک نمیجنگد برای زنی ک دوستش دارد...
دیدگاه  •   •   •  1393/01/4 - 20:12
+3
mary jun
mary jun
کلاغ....
ب خانه ات برس....
قصه ی من تمام شد....!!!
یکی تمام بود و نبودن هایم را....
یکجا برد....!!!
دیدگاه  •   •   •  1393/01/4 - 19:03
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



پشت چراغ قرمز
روی صندلی عقب
یکدیگر را بوسیدند

آرام ، خیلی کوتاه ...

پیش خودم
تصور کردم ...
که خانه هایشان
چقدر پر است
از درد بوسه
بر لب های بی کسی..


عباس کاظم


دیدگاه  •   •   •  1393/01/4 - 13:26
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ