یافتن پست: #خدا

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیدمش از دور که می رفت اشک سردی رو چشاش بود
اون نمیخواست بره اما زنجیر اجبار به پاش بود
می شنیدم هق هقش رو که می گفت تا فردا به درود
لحظه ها تلخ بود اما چشم من منتظرش بود
به سلامتی ای همه کس
میدونم که برمیگردی
میدونم دلت همینجاست از دلم سفر نکردی
خیلی زود رفت لب جاده اما من او نو میدیدم
خداحافظ گفتنش رو خیلی روشن می شنیدم ...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 17:13
+4
mamad-rize
mamad-rize
در CARLO
خداااااااااااااااااااایاااااااااا…….
بدجور دلم گرفته… میای باهم قدم بزنیم؟؟
سیگار از من باران از تو….
آخرین ویرایش توسط mamad-rize در [1392/05/24 - 16:26]
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 16:25
+9
be to che???!!
be to che???!!


“100% فمينيستي (آقايون نخونن)”



چرا مردها داراي وجدان پاكي هستند؟

به اين دليل كه هيچ گاه از آن استفاده نمي كنند

چرا روانكاوي مردها خيلي سريع تر نسبت به خانم ها انجام مي پذيرد؟
زيرا هنگاميكه زمان بازگشت به دوران كودكي فرا مي رسد، مردها همان جا قرار دارند

شباهت آقايون با آگهي هاي بازرگاني چيست؟
شما نمي توانيد يك كلمه از حرف هاي آنها را باور كنيد و هيچ چيز براي زماني بيش از 60 ثانيه دوام نمي آورد

ورزش كنار درياي آقايون چيست؟
هر موقع خانمي را مي بينند شكم هايشان را تو مي دهند

به يك مرد با نصف مغز چه مي گويند؟
با استعداد

خدا بعد از خلق مرد ها چه گفت؟
من مي تونم كارمو بهتر از اين انجام بدم

در آمريكا به يك مرد باهوش و با استعداد چه مي گويند؟
توريست

يك وضعيت غير قابل كنترل چيست؟
صد و چهل و چهار مرد در يك اتاق

براي درست كردن پاپ كُرن به چند مرد نياز است؟
سه تا، يك نفر ماهيتابه را بر روي گاز نگه ميدارد و دو نفر ديگر گاز را تكان مي دهند تا گرما به تمام سطح ماهيتابه برسد

آقايون لباس هايشان را چگونه دسته بندي مي كنند؟
"كثيف" و " كثيف اما قابل پوشيدن"

تنها يك مرد مي تواند يك ماشين ارزان قيمت 2 ميليون توماني بخرد و
يك سيستم صوتي 4 ميليون توماني بر روي آن نصب كند

شما به مردي كه همه چيز دارد چه مي دهيد؟
زني كه به او نشان دهد چگونه مي تواند از آنها استفاده كند

چرا مردان تنها در نيمي از زندگي خود با بحران مواجه هستند؟
زيرا آنها در تمام طول زندگي خود در دوران نوجواني به سر مي برند

آينده نگري يك مرد چگونه مشخص مي شود؟
به جاي يك بطري 2 بطري مشروب بخرد

فرق يك شوهر جديد با يك هاپوي جديد در چيست؟
بعد از يك سال هاپو هنوز هم از ديدن شما به هيجان مي آيد

نازكترين كتاب دنيا چه نام دارد؟
چيزهايي كه مردان در مورد زنان مي دانند



 

دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 14:21
+3
be to che???!!
be to che???!!
گاهي ارزش داره از همه چيزت بگذري 

تا لبخند رو به لباي يكي هديه كني  

گاهي ميتوني با يه كار كوچيك همون لبخند رو بكاري رو لباش  

گاهي مهم اينه كه بخواي بخندوني  

اون وقت خدا هم ميخنده  

گاهي از خودت بگذر ... فقط گاهي ...


 

دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 14:17
+4
saman
saman
ما گدايان خيل سلطانيم شهربند هواي جانانيم
بنده را نام خويشتن نبود هرچه ما را لقب دهند آنيم

گر برانند و گر ببخشايند ره به جاي دگر نميدانيم
چون دلارام ميزند شمشير سر ببازيم و رخ نگردانيم
دوستان در هواي صحبت يار زر فشانند و ما سر افشانيم

مر خداوند عقل و دانش را عيب ما گو مكن كه نادانيم

هر گلي نو كه در جهان آيد ما به عشقش هزاردستانيم
تنگچشمان نظر به ميوه كنند ما تماشاكنان بستانيم
تو به سيماي شخص مينگري ما در آثار صنع حيرانيم
هرچه گفتيم جز حكايت دوست در همه عمر از آن پشيمانيم
سعديا بي وجود صحبت يار همه عالم به هيچ نستانيم

ترك جان عزيز بتوان گفت ترك يار عزيز نتوانيم
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 12:26
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
باز هم لحظه ی تلخ رفتنت فرا رسید از تمام بودنت، چند غزل به ما رسید باز من ماندم و عشقی که اسیرش هستم عشق من معجزه ای بود که از خدا رسید!
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 11:54
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
از کاربرانی که چراغه On بودنشون روشنه
نه میسیج میدن...
نه لایک میکنن...
و نه کامنت میزارن...
تقاضا میشود چراغای اضافه رو خاموش کنند اصرافه
حرومه بخدا
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 11:38
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خدایا


آسمانت متری چند؟؟؟



"زمینت"دیگربوی زندگی نمی دهد
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 11:16
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه چیزی میگم نصیحت نیست به خدا اما رو حرفم فکر کن
رفیق . . .
زیادى خوبى نکن !!!
انسان است، فراموشکار است !!!
از تنهایى اش که در بیاید تنهایى ات را دور میزند !!!
پشت مى کند به تو , به گذشته اش !!!
حتی روزى میرسد که به تو میگوید: شما
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 11:11
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گفتی : بمان ، می خواستم اما نمی شد
گفتی : بخوان ، بغض گلویم وا نمی شد
گفتم که : می ترسم من از سحر نگاهت
گفتی : نترس ای خوب من ، اما نمی شد
گفتی : نگاهم کن - ببین - آهسته دیدم
راهی نبود از مرز می شد تا نمی شد
دست دلم پیش تو رو شد آه ، ای عشق
راز نگاهم کاشکی افشا نمی شد
در ورطه ای از عشق و عقل افتاده بودم
چون عشق تو در حجم عقلم جا نمی شد
می خواستم ناگفته هایم را بگویم
یا بغض می آمد سراغم ، یا نمی شد
گفتی که : تا فردا خداحافظ ولی ، آه
آن شب نمی دانم چرا فردا نمی شد ؟
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 11:07
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ