یافتن پست: #خدا

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خدایا !

همه ی خنده های تلخ امروزم را میدهم

یکی از گریه های شیرین کودکی ام را

پس بده...
دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 11:06
+1
saman
saman
 همه ی زندگیمون درد

همه ی زندگیمون غم



جلوی آینه نشستم



وسط فکرای درهم



واسه چی ادامه میدم ؟



نمی دونم یا نمی گم



دیگه هیچ فرقی نداره



بغل ِ تو با جهنم



جلوی آینه نشستم



خوابم و بیدارم انگار



پشت سر کابوس رفتن



روبروم دیواره دیوار



پشت سر حلقه ی آتیش



روبروم یه حلقه ی دار



غم ِ اولین سلام و آخرین خدانگهدار



خسته ام ، یه تیکه سنگم



خالی ام ، یه تیکه چوبم



مثه یه قایق ِ متروک



توی دریای جنوبم



جلوی آینه نشستم



به نبودن مشت می کوبم



دارم از توو پاره می شم



به همه می گم که خوبم!



با تو سرتا پا گناهم



همه چی گندم و سیبه



هوا بدجور سرده انگار



دستای همه توو جیبه



باغمون گل داده اما



هر درختش یه صلیبه



ماهیه بیرون از آبم



حالم این روزا عجیبه



جلوی آینه نشستم



بی سوالم ، بی جوابم



نه چشام وا میشه از اشک



نه می تونم که بخوابم



مثه گنجشک توی طوفان



مثه فریاد زیر آبم



مثه آشفته ی موهات



مثه چشم تو خرابم



داشتی انگاری می ترکید



درد دنیا توو سرم بود



منو توو هوا رها کرد



هر کسی بال و پرم بود



روزای بدم که رفتن



وقت روز بدترم بود



این شبانه ، این ترانه



گریه های آخرم بود


دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 09:00
*elnaz* *
*elnaz* *
خدایا منم دختر یک سبد برایت آورده ام التماس میکنم گوشه ای از آغوشت را برویم بگشا !...


دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 00:49
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

این خوبی ها که در ما است کار خدا است : کنفوسیوس .

دیدگاه  •   •   •  1392/05/24 - 00:07
+2
be to che???!!
be to che???!!
• ترم اول (ترم جو گيريدگي):
الو سلام ماماني. منم هوشنگ.
واي ماماني نمي دوني چقدر اينجا خوبه. دانشگاه فضاي خيلي نازيه. واي خدا خوابگاه رو بگو.
وقتي فكر مي كنم امشب روي تختي مي خوابم كه قبل از من يه عالمه از نخبه ها و دانشمنداي اين مملكت توش خوابيدن و جرقه اكتشافات علمي از همين مكان به سرشون زده؛ تنم مور مور ميشه...
راستي اينجا تو خوابگاه يه بوي مخصوصي مياد كه شبيه بوي خونه اصغر شيره اي همسايه بغليمونه.
دانشجوهاي سال هاي بالاتر ميگن اين بوي علم و دانشه!
لامصب اينقدر بوي علم و دانش توي فضا شديده كه آدم مدهوش ميشه!!!
پريشب يكي از بچه ها به خاطر Over Dose از دانش رفت بخش مسمويت بيمارستان!

 

 

• ترم دوم (ترم عاشق شدگي):
آه اي مريم. اي عشق من. همه زندگي من.!!!!!!!
مي خواهم درختي شوم و بر بالاي سرت سايه بيفكنم تا بر شاخسار من نغمه سرايي كني.!!!!!!
مي خواهمت با تمام وجود عزيزم.!!!!!
همه
پول و سرمايه من متعلق به توست.!!!!!!!
بدون تو اين دنيا رو نمي خوام. كي ميشه اين درس من تموم شه تا بيام باهات ازدواج كنم ...
امروز يك ساعت پشت پنجره كلاستون بودم و داشتم رخ زيبايت را كه همچون پروانه اي در كلاس مي درخشيدي تماشا مي كردم...

 

• ترم سوم (ترم افسردگي):
الو مامان سلام.
مريم منو ول كرد و گذاشت رفت!
مامان جون افسرده شدم آخه اولين عشقم بود حالا هم دارم ميميرم از غصه.
اي خدا بيا منو بكش و راحتم كن.
مامان من اين زندگي رو نمي خوام ...
ديگه خسته شدم از دنياي وانفسا

 

• ترم چهارم (ترم زرنگ شدگي):
الو سلام مهشيد جون خوبي عزيزم؟
منم پژمان! كجايي نفس؟ نيستي؟
دلم تنگ شده واست. گنجشك كوچولوي من. بيا ببينمت قربونت برم ...
مهشيد جون من پشت خطي دارم. مامانمه. بعداً بهت زنگ ميزنم ...
الو به به سلام چطوري ندا جون؟
آره بابا داشتم با مامانم صحبت مي كردم!
پيرزن دلش تنگ شده واسم! جوجوي من حالت خوبه؟
به خدا منم دلم يه ذره شده واست.
باشه عزيزم فردا ساعت 11 پارك پشت دانشكده دارو...

 


• ترم پنجم (ترم مشروطه گي):
الو سلام استاد!
قربون بچه ات! دارم مشروط ميشم، 2 نمره بهم بده.
به خدا ديشب بابابم سكته كرد، مرد.
مامانم هم از غصه افتاد پاش شكست الان تو آي سي يو بستريه.
منم ضربه روحي خوردم شديد، دچار فراموشي شدم اصلاً شما رو هم يادم نمياد ...
اگه اين مورد مشروط پشروطه ما اوكي بشه قول ميدم جبران كنم ...


• ترم ششم (ترم ولخرجيدگي) :
الو مامان من خونه مي خوام!
راستي اون 50 تومني كه 3 روز پيش فرستادي تموم شد.
دوباره بفرست. خرج پروژه ام شد!!!




• ترم هفتم (ترم پاتوقيده گي):
خودتون ديگه سير تا پيازشو حدس بزنين ديگه ...




• ترم هشتم (ترم فارغ التحصيلگي):
الو سلام خانم.
واسه اين آگهي كه توي روزنامه داديد تماس گرفتم.
فرموده بوديد آبدارچي با
مدرك ليسانس و روابط عمومي بالا ...
اي واي بر من؛ كي ميره اينهمه راهــــو ...


! ! ! ! ! ! ! ! ! ! !

دیدگاه  •   •   •  1392/05/23 - 23:29
+5
be to che???!!
be to che???!!

تو اس ام اس:


پسر :عزيزم اي كاش الان پيشم بودي بغلت مي كردم


دختر :واي اره عزيزم 
سر قرار:


پسر :عزيزم حالا تنها شديم بيا بغلم دختر :به خدا اگه بهم دست


بزني جيغ ميزنم:))))))



خو مگه ازار داري كصافط  ؟

دیدگاه  •   •   •  1392/05/23 - 23:26
+3
saman
saman

ساغرم شکست ای ساقی
رفته ام ز دست ای ساقی
در میان توفان بر موج غم نشسته منم  
در زورق شکسته منم ای ناخدای عالم
تا نــام من رقم زده شد  
یکباره مهر غم زده شد

بر سرنوشت آدم
تو تشنه کامم کشتی
در سراب ناکامیها
ای بلای نافرجامیها

نبرده لب بر جامی
میکشم به دوش از حسرت
بار مستی و بد نامیها
ساغرم شکست ای ساقی
رفته ام ز دست ای ساقی
حکایت از که کنم
شکایت از چه کنم
که خود به دست خود آتش

بر دل خون شده ی نگران زده ام
بر موج غم نشسته منم  
در زورق شکسته منم  
ای ناخدای عالم

دیدگاه  •   •   •  1392/05/23 - 18:06
+2
saman
saman
کشت تقدیر تو ما را به که باید گفت؟


مردم از درد خدا را به که باید گفت؟


سرنوشتم اگر این است که می بینم


حکم تغییر قضا را به که باید گفت؟


آی خط خوردگی صفحه ی پیشانی!


این همه خط خطا را به که باید گفت؟


مو به مو حادثه بارید به هر بندم


تیر باران بلا را به که باید گفت؟


هر نفس آهی و هر آینه اشکی شد


وضع این آب و هوا را به که باید گفت؟


هر دمی دردی و هر ثانیه سالی بود


شرح این ثانیه ها را به که باید گفت؟


هذیان بود و شب و تاب و تب تردید


درد و درمان و دوا را به که باید گفت؟


چه کنم این همه اما و اگرها را


این همه چون و چرا را به که باید گفت؟


آفرین بر تو و نفرین به خودم گفتم


جز تو نفرین و دعا را به که باید گفت؟


شکوه از هر چه و هر کس به خدا کردم


گله از کار خدا را به که باید گفت؟!


(قیصر امین پور)

دیدگاه  •   •   •  1392/05/23 - 18:02
+1
saman
saman

خوش آن که حلقه‌های سر زلف وا کنی



ديوانگان سلسله‌ات را رها کنی



کار جنون ما به تماشا کشيده‌است



يعنی تو هم بيا که تماشای ما کنی



کردی سياه، زلف دو تا را که در غمت



مويم سفيد سازی و پشتم دو تا کنی



تو عهد کرده‌ای که نشانی به خون مرا



من جهد کرده‌ام که به عهدت وفا کنی



من دل ز ابروی تو نبرم به راستی



با تيغ کج اگر سرم از تن جدا کنی  **



گر عمر من وفا کند، ای ترک تندخوی



چندان وفا کنم که تو ترک جفا کنی  **



سر تا قدم، نشانه تير تو گشته‌ام



تيری خدا نکرده مبادا خطا کنی  **



تا کی در انتظار قيامت، توان نشست



برخيز تا هزار قيامت به پا کنی  **



دانی که چيست حاصل انجام عاشقی؟



جانانه را ببينی و جان را فدا کنی  ** 



شکرانه ‌ای که شاه نکويان شدی به حسن



می‌بايد التفات به حال گدا کنی  **



حيف آيدم کز آن لب شيرين بذله‌گوی



الا ثنای خسرو کشورگشا کنی  **



آفاق را گرفت، فروغی فروغ تو


وقت است اگر به ديده افلاک جا کنی  **
دیدگاه  •   •   •  1392/05/23 - 17:08
+1
saman
saman

هاتفی از گوشه میخانه دوش


 گفت ببخشند گنه می بنوش


 لطف الهی بکند کار خویش


مژده رحمت برساند سروش


این خرد خام به میخانه بر


تا می لعل آوردش خون به جوش


 گر چه وصالش نه بکوشش دهند


 هر قدر ای دل که توانی بکوش


لطف خدا بیشتر از جرم ماست


 نکته سر بسته چه دانی خموش


 گوش من و حلقه گیسوی یار


روی من و خاک در می فروش


رندی حافظ نه گناهیست صعب


 با کرم پادشه عیب پوش

دیدگاه  •   •   •  1392/05/23 - 16:47
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ