یافتن پست: #خسته

sasan pool
sasan pool
دیشب دوباره
گویا خودم را خواب دیدم:
در آسمان پر می‌کشیدم
و لا‌به‌لای ابرها پرواز می‌کردم
و صبح چون از جا پریدم
در رختخوابم
یک مشت پر دیدم
یک مشت پر، گرم و پراکنده
پایین بالش
در رختخواب من نفس می‌زد


آن‌گاه با خمیازه‌ای ناباورانه
بر شانه‌های خسته‌ام دستی کشیدم
بر شانه‌هایم
انگار جای خالی چیزی...
چیزی شبیه بال
احساس می‌کردم!


قیصر امین پور
دیدگاه  •   •   •  1390/11/23 - 16:11
+4
مهسا
مهسا
به غضنفر میگن با ارّه برقی 100 تا درخت قطع کن ، 96 تا قطع میکنه خسته میشه. بهش میگن پاشو روشنش کن 4 تا دیگه بیشتر نمونده ،

میگه مگه روشنم میشه!؟{-33-}{-5-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/23 - 14:47
+4
مهسا
مهسا
تنها چیزی که از من دلجویی می‌کرد امید نیستی پس از مرگ بود. فکر زندگی دوباره مرا می‌ترسانید و خسته می‌کرد. من هنوز به این دنیایی که در آن زندگی می‌کردم انس نگرفته بودم، دنیای دیگر به چه درد من می‌خورد؟؟...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/23 - 00:12
+3
poria
poria
میگن تو بهشت نیم ساعت که درس خوندی مامانت میاد با یه لیوان چایی و یه کیک شکلاتی میگه عزیزم خسته شدی دیگه بسه برو فیسبوکت رو چک کن…
دیدگاه  •   •   •  1390/11/22 - 20:06
+5
mahdi
mahdi
اومدم خونه خسته و کوفته میگم سلام مامان میگه اه اومدی؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ تو راههم نیم ساعت دیگه میرسم....درو باز کن...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/22 - 12:10
+3
hadith
hadith
می دانم روزی با تن خسته و خیس ، سوار بر قطرات درشت باران بر ناوادنهای چشمم فرود می آیی در میان انبوه مژگانم میزبان خواهم بود و در آن لحظه چشمانم را برای همیشه می بندم تا دیگر دوریت را حس نکنم{-35-}
2 دیدگاه  •   •   •  1390/11/21 - 23:03
+3
?
?
به يه لره ميگن خسته نباشي ميگه اگه باشم چه غلطی می کنی ؟؟!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/21 - 21:38
+3
عسل ایرانی
عسل ایرانی
آه!، مردی که دلش از سینه اش بیرون زده ست
حرف هایش را، نگاهش را، چرا پنهان کند؟!!

خسته هرگز نیستم، بگذار بعد از سال ها
باز من پیدا شوم، باز او مرا پنهان کند..."..
دیدگاه  •   •   •  1390/11/21 - 20:29
+5
sasan pool
sasan pool
پشت شیشه برف می بارد
در سکوت سینه ام , دستی
دانه ی اندوه می کارد

مو سپید آخر شدی ای برف
تا سرانجام چنین دیدی
در دلم با[!] ... ای افسوس
بر سر گورم نبا[!]
چون نهالی سست می لرزد
روحم از سرمای تنهایی
می خزد در ظلمت قلبم
وحشت دنیای تنهایی

دیگرم گرمی نمی بخشی
عشق , ای خورشید یخ بسته
سینه ام صحرای نومیدیست
خسته ام , از عشق هم خسته
دیدگاه  •   •   •  1390/11/21 - 15:20
+1
ronak
ronak
یک هیزم شکــــ ـــــــن وقتیـ ــــ خستهـ ـــــ می شهــ ــ کهــ ـ تبرشـــ ـ کند بشهـــــ ــ
نهـــ ــ اینـــ کهــ ـــ هیزمشــ ــــ زیـــاد باشهــــ ـــــــ
تبر ما انسان ها باور هامونه ، نه آرزو هامون ... !
دیدگاه  •   •   •  1390/11/21 - 12:42
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ