♥ نگار ♥
چند وقت پیش یكی از استادهای تعطیلم به خاطر تاخیرم
بدجوری حالمو گرفت.منم كه می دونین حساس!!!
جلسه ی بعدش با چند تا از رفیقام رفتیم جلو نشستیم تا حال
استاد رو خلاصه بگیریم.
وسط كلاس برگشتم می گم:استاد!شرمنده ولی زیپتون بازه
بعدش یه نگاه به من كرد و یه نگاه به شلوارش.رنگش عینهو
لبو شده بود.با تعجب گفت:كو بسته است كه؟
منم با كمال خونسردی جواب دادم:استاد!زیپ شلوارتون نه كه
زیپ كیفتون!!!
با این حرفم كلاس خورد به هم و خلاصه اوضایی بود.اگه
اینهمه هوادار تو كلاس نداشتم حتما تا الان دخلم اومده بود.
بدجوری حالمو گرفت.منم كه می دونین حساس!!!
جلسه ی بعدش با چند تا از رفیقام رفتیم جلو نشستیم تا حال
استاد رو خلاصه بگیریم.
وسط كلاس برگشتم می گم:استاد!شرمنده ولی زیپتون بازه
بعدش یه نگاه به من كرد و یه نگاه به شلوارش.رنگش عینهو
لبو شده بود.با تعجب گفت:كو بسته است كه؟
منم با كمال خونسردی جواب دادم:استاد!زیپ شلوارتون نه كه
زیپ كیفتون!!!
با این حرفم كلاس خورد به هم و خلاصه اوضایی بود.اگه
اینهمه هوادار تو كلاس نداشتم حتما تا الان دخلم اومده بود.