یافتن پست: #درد

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



هر کجا نیست عزاخانه تو ، زندان است

خاک هر لطمه زنت ، درد مرا درمان است

کفن عاشق تو ، پیرهن سینه زنیست

منکر گریه به تو ، پست تر از حیوان است.




دیدگاه  •   •   •  1392/08/12 - 18:51
+4
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
شعورى که استامینوفن واسه تسکین درداى آدم داره خيلى از آدما ندارن....
والا
دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 21:40
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
حرف دلت را امروز بگو ... اگر امروز گفتی می شود حرف دل ... بگذاری برای فردا می شود درد دل ... (عرفا)
دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 19:43
+4
binam
binam

امشب ای ماه به درد دل من تسکینی

 


        آخر ای ماه تو هم درد من مسکینی



http://www.dl.radiobaran.ir/Music/Fereydoun%20Asraei%20-%20Khodahafez%20Nagoo.jpg


دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 18:23
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من که به هیچ دردی نمیخورم …
این دردها هستند که چپ و راست به من میخورند …
دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 18:07
+4
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
من خیـــــــــرهـ نشستـــهـ ام ..

من خیره نشسته ام به نام تـــــــــو من اینجا آتش گرفته ام ..



و تو خیره به غبــــــــارهای بلند شده از خاکستــــــرم خیره شده ای ..





سکــــــــــــوت کرده ای ..



با خودت می گویی: خیـــــــالی نیست.. می سوزد و می رود و ..



نمی دانی چه دردی دارد این سوختن ..



نمی دانی ..



و بــــــــاز هم نمی دانی ..



نمی دانی که همه را بیرون کرده ام جز تو.. فقط تو مانده ای ..



دیرم شده اما باز چشم به راه تو مانده ام.. چشم به جاده سفید و ..



می دانم که نمی شود این دم رفتن دوباره ببینمت ..



خستــــــهـ ام ..<img src=" />


و تــــــو اندازه این خستگی ها را نمیدانیかわいい のデコメ絵文字
دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 15:59
+9
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
هَـمیشه بـآید کَسـی باشد
کـــہ مــَعنی سه نقطه‌هاے انتهاے جمله‌هایَتـــ را بفهمد

هَـمیشه بـآید کسـی باشد

تا بُغض‌هایتــ را قبل از لرزیدن چـآنه‌ات بفهمد

بـآید کسی باشد

کـــہ وقتی صدایَتــ لرزید بفهمد

کـــہ اگر سکوتـــ کردے، بفهمد...

کسی بـآشد

کـــہ اگر بهانه‌گیـر شدے بفهمد

کسی بـآشد

کـــہ اگر سردرد را بهـآنه آوردے برای رفتـن و نبودن

بفهمد به توجّهش احتیآج داری

بفهمد کـــہ درد دارے

کـــہ زندگی درد دارد


بفهمد کـــہ دلت برای چیزهاے کوچکش تنگــ شده استــ

بفهمد کـــہ دِلتــ براے قَدمــ زدن زیرِ باران...

براے بوسیـدَنش...

براے یک آغوشِ گَرمــ تنگ شده است


همیشه باید کسی باشد

همیشه...
دیدگاه  •   •   •  1392/08/11 - 15:56
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گذشته ام دردمیکند.....خدایا؟
مرگم می آید
میشود فردابرای زندگی بیدارم نکنی؟
....... من خسته است.........
دیدگاه  •   •   •  1392/08/10 - 20:05
+4
hamed noori
hamed noori
ﺎﺭﻭ ﻣﯿﺮﻩ ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺴﺌﻮﻟﺶ ﻣﯿﮕﻪ :

ﺩﻛﺘﺮﺟﻮﻥ ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﺑﺎﺩﻭﺗﺎ ﺩﺍﻓﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎﺕ
ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﯾﻪ ﺩﻭﺍﯾﯽ ﺑﺪﻩ ﻛﻪ ﺭﻭﺳﻔﯿﺪ ﺑﺸﻢ
ﺟﻠﻮﺩﻭﺗﺎﺷﻮﻥ ..
ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﯾﻪ ﺷﯿﺸﻪ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﺪﻩ ﻭ ﻣﯿﮕﻪ :...
ﯾﻪ ﻗﺎﺷﻖ ﺍﺯﺍﯾﻨﻮ ﺑﺨﻮﺭﯼ ﻭﺍﺳﻪ ﺟﻔﺘﺸﻮﻥ ﻛﺎﻓﯿﻪ !
ﻓﺮﺩﺍﺻﺒﺢ ﯾﺎﺭﻭ ﺑﺎ ﺣﺎﻝ ﺧﺮﺍﺏ ﻣﯿﺎﺩ ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ ﻭ
ﻣﯿﮕﻪ :
ﺩﻛﺘﺮ ﺩﺳﺘﻢ ﺑﻪ ﺩﺍﻣﻨﺖ ﯾﻪ ﺩﺍﺭﻭ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﺭﺩ ﻭ
ﻛﺘﻒ ﺩﺭﺩ ﺑﻬﻢ ﺑﺪﻩ !!!
ﺩﻛﺘﺮﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﻣﯿﮕﻪ : ﻣﮕﻪ ﭼﯿﻜﺎﺭﻛﺮﺩﯼ؟ ﭼﺮﺍ ﺩﺳﺖ
ﺩﺭﺩ؟
ﯾﺎﺭﻭ ﻣﯿﮕﻪ : ﺩﻛﺘﺮﺟﻮﻥ ﻫﻤﻪ ﺷﯿﺸﻪ ﺭﻭﺧﻮﺭﺩﻡ ،ﺍﯾﻦ
ﺩﻭﺗﺎ ﻫﻢ ﻧﯿﻮﻣﺪﻥ ﺑﯿﺸﺮﻓﺎﺍﺍ ((
دیدگاه  •   •   •  1392/08/10 - 16:03
+4
بهناز جوجو
بهناز جوجو

با خدا باید بنشینیم دو تایی دور میزی ترجیحا گرد. . . متقاعدش کنم که تنهایی چقدر درد بزرگی ست تا لبخند بزرگی شاید بر صورتِ گرد ِ زمین نقاشی کند. . .

دیدگاه  •   •   •  1392/08/10 - 15:49
+7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ