*elnaz* *
وقــتــی بـــه جـآی عــَـزیــزم بـهـم میگــی عَــزیـــز یــعـنــی یـــــه عـَـزیـــزِ ِ بــی صـــآحـب عــَزیـــــــزی کــــه هــنـوز عَـزیـزه ولــــی مـــآل تــو نــیـسـت شـــنـیـدنــش کـــــه درد دآره گــفـتـنـشـو نــمــی دونم . .
*elnaz* *
وقتی عقیده عقده خوانده شود , و نور چراغ در آب مهتاب تلقی گردد , متانت زمین زیر برف یخ میزند ... . آنگاه نان از یتیم خانه میدزدیم و میفهمیم که : دزد اشتباه چاپی درد است !!! ....................
♥ نگار ♥
نبودنت بهترین بهانه است برای اشک ریختن
ولی ای کاش بودی تا اشکهایم از شوق دیدارت سرازیر میشد
کاش بودی ودستهای مهربانت مرهم همه دلتنگیهاونبودنهایت میشد
کاش بودی تا سر به روی شانهای مهربانت میگذاشتم
ودردهایم را به گوش تو میرساندم
بدون تو زندگی برایم عذاب است
بدون تو این خانه دگر صفایی ندارد
میدانم که نمیدانی بعداز تو دیگر چشمهایم سو برای دیدن ندارن
کاش میدانستی که چقدر دوستت دارم وبی تاب نگاه مهربانت هستم
♥ نگار ♥
اینجا فقط واژه می فروشم و سکوت میخرم
چه تجارت دردناکی ست تنهایی !