یافتن پست: #درد

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

نخست ثانیه ها ...

کمی بعد دقیقه ها ...

ساعت ها ...

روزها ...

به خودت که می آیی
؛
می بینی ...

سال هاست درد می کشی وُ چیزی حس نمی کنی ...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 20:55
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سر زنگ هندسه میگم این درسا بسه..

('_')
_//
_\/

('_')
\\
\/

/('_')\
_||
_\/

هووووووووووو
بیا وسطططط
آهاااان
باز باز باز...
باز منو کاشتی رفتی تنها گداشتی رفتی
دروغ نگم ب جز من یکی دیگ داشتی رفتی...
دستااا شلهههههههههههههههههه..

('_')
_//
_\/

('_')
\\
\/

/('_')\
_||
_\/

جونی جونم یار جونم بیا دردت به جونم ، شب مهتاب لب دریا سی تو آواز می خونم ، جونی جونم یار جونم

_/\
_|
_/\
(.-.)
چیه خوو حوصلم سر رفته
(͡๏̯͡๏)
<;)(>
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 20:29
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به من نگو سیگار نكش ...

بپرس برای كدام دردم سیگار میكشم...

بپرس اصلا چرا سیگاری شدم ...؟!

مطمئن باش اون موقع خودت برام كبریت میكشی...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 19:27
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سیگار بكش...

مست كن ...

بغض كن ...

گریه كن ...

دق كن ...

ولی با آدمای بی ارزش درد و دل نكن ...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 19:26
+1
*elnaz* *
*elnaz* *
خوابیدی بدونه لالایی و قصه....بگیر اسوده بخواب بی دردو غصه...دیگه کابوسه زمستون نمی بینی...توی خواب گلهای حسرت نمیچینی....دیگه خورشید چهرتو نمی سوزونه...جای سیلی های باد روش نمی مونه..دیگه بیدار نمیشی با تگرونی...یا با تردید ک بری یا ک بمونی............................
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 19:08
+3
amir reza
amir reza
آخر ای دوست نخواهی پرسید
که دل از دوری رویت چه کشید
... سوخت در آتش و خاکستر شد
وعده های تو به دادش نرسید
داغ ماتم شد و بر سینه نشست
اشک حسرت شد و بر خاک چکید
آن همه عهد فراموشت شد
چشم من روشن روی تو سپید
جان به لب آمده در ظلمت غم
کی به دادم رسی ای صبح امید
آخر این عشق مرا خواهد کشت
عاقبت داغ مرا خواهی دید
دل پر درد فریدون مشکن
که خدا بر تو نخواهد بخشید

فریدون [!]..
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 17:30
+3
roya
roya
درد ، مرا انتخاب کرد
من ، تو را
تو ، رفتن را
آسوده برو ! دلواپس نباش
من و درد و یادت تا ابد با هم هستیم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 12:54
+3
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
نخستین بار گفتش از کجایی؟

بگفت از دار ملک آشنایی!

بگفت:آنجا به صنعت در چه کوشند؟

بگفت:انده خرند و جان فروشند!

بگفتا:جان فروشی در ادب نیست!

بگفت:از عشق بازان این عجب نیست!

بگفت: از دل شدی عاشق بدینسان؟

بگفت: از دل تو می گویی من از جان

بگفتا عشق شیرین بر تو چون است؟

بگفت: از جان شیرینم فزون است

بگفتا: هر شبش بینی چو مهتاب؟

بگفت: آری چو خواب آید کجا خواب

بگفتا: دل زمهرش کی کنی پاک؟

بگفت: آنگه که باشم خفته در خاک

بگفتا:گرخرامی در سرایش؟

بگفت:اندازم این سر زیر پایش

بگفتا: گر کند چشم ترا ریش؟

بگفت: این چشم دیگر آرمش پیش

بگفتا: گر کسیش آرد فرا چنگ؟

بگفت:آهن خورد ور خود بود سنگ

بگفتا: چونی از عشق جمالش؟

بگفت:آنکس نداند جز خیالش...

بگفتا: گر بخواهد هر چه داری؟

بگفت: این از خدا خواهم به زاری!

بگفتا: گر به سر یابیش خشنود؟

بگفت: از گردن این وام افکنم زود!

بگفت: آسوده شو کاین کار خام است

بگفت: آسودگی بر من حرام است

بگفتا:روصبوری کن در این درد

بگفت: از جان صبوری چون توان کرد؟!

بگفت: از صبر کردن کس خجل نیست

بگفت: این دل تواند کرد دل نیست!!

بگفتا در غمش می ترسی از کس؟

بگفت: از محنت هجران او بس...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/19 - 12:05
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



میگوند خوش بحالت
.

از وقتی رفته حتی خم به ابرو نیاورده
نمیدانند بعضی دردها
کمر خم میکنند نه ابرو


دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 22:33
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
زیادے" دوستـــت داشتم!!!!

میدانـــے اشتباه از کجاست؟؟؟؟

از تو نیــست!!!!

اشتباه از "مــن" است...

هر جا رنجیـــدم به رویت نیاوردم

"لبخنـــد" زدم

فکر کردے درد ندارد

"محکــــم تر" زدے..
دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 21:58

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ