یافتن پست: #درد

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



همیشه یک بهانه برای درد دل هست

هیچوقت دلی بی بهانه نمی تپد

نمیدانم بهانه ها دلگیرند ؟

یا دلها بهانه گیرند ؟


دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 21:20
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
خسته از هر چی که بود،خسته از هر چی که هست
راه میافتم که برم،مثل هر شب مست مست
باز دلم مثل همیشه خالیه،باز دلم گریه تنهایی میخواد
بر میگردم تا ببینم کسی نیست،می بینم غم داره دنبالم میاد
می بینم غم داره دنبالم میاد،مستی ام درد منو دیگه دوا نمیکنه
مستی ام درد منو دیگه دوا نمیکنه،غم با من زاده شده منو رها نمیکنه
منو رها نمیکنه ، منو رها نمیکنه
دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 19:05
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



همه می دانیم
وقتی
یک احمق
یک سنگ
ته چاه می اندازد
صدتا عاقل آن را نمی توانند
دربیاورند
اما شاید باورتان نشود
من همان احمقی هستم
که ته چاه
کسی افتاده ام
که صد تا عاقل نمی توانند
من را راضی کنند
که او به دردم نمی خورد
نمی دانم
شاید عاشق شده ام


دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 18:53
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
الهی بکامم شرابی فرست
شرابی زجام خطابی فرست
مرا کشت رنج خمار الست
دگر باره از نو شرابی فرست
دلم تا صفا یابد از زنگ غم
بدردی کشانت که تابی فرست
شد افسرده جانم درین خاکدان
زمهرت بدل آب و تابی فرست
زسر جوش خمخانهٔ حب خویش
بجام شرابم حبابی فرست
بلب تشنهٔ چشمهٔ معرفت
بساقی کوثر که آبی فرست
بعصیان سرا پای آلوده ام
زجام طهورم شرابی فرست
بمعمار میکن حوالت مرا
امیری بملک خرابی فرست
بدل تخم امیدگشتم بسی
بدین کشتزارم سحابی فرست
زدریای غفران و ابر کرم
مرا رحمت بی حسابی فرست
دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 18:23
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
این پست را ســــــکوت می کنم تو بنویس !

تــــــــو بنویس ...

از دلتنگی هایت از دردهایت، از حــــرف هایت ...
از هرچه دلت می گوید
دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 11:56
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به مامانم میگم موهام میریزه،
میگه کمتر برو اینترنت !!! 
خواستم بگم اگهدردی،مرضی،سرطانی چیزی دارین بگین از مامانم بپرسم دلیلش چیه !!!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 11:48
+1
nazli
nazli



من درد دارم ... درد !!

در دلم ...

در دست هايم ...

در چشــم هايم !!

باز هم دمش گــــرم صندلـي !!

کنارم ماند ... پشتم ماند !

جا خـــالي نداد ...

يعنــي تو فقط " دو پايه " کم داشتـــي؟؟



دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 00:46
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
یک شبی مجنون نمازش را شکست

بی وضو در کوچه لیلا نشست

عشق آن شب مست مستش کرده بود

فارغ از جام الستش کرده بود

سجده ای زد بر لب درگاه او

پُر ز لیلا شد دل پر آه او

گفت یا رب از چه خوارم کرده ای

بر صلیب عشق دارم کرده ای

جام لیلا را به دستم داده ای

وندر این بازی شکستم داده ای

نیشتر عشقش به جانم می زنی

دردم از لیلاست آنم می زنی

خسته ام زین عشق،دل خونم نکن

من که مجنونم تو مجنونم نکن

مرد این بازیچه دیگر نیستم

این تو و لیلای تو... من نیستم

گفت ای دیوانه لیلایت منم

در رگ پنهان و پیدایت منم

سالها با جور لیلا ساختی

من کنارت بودم و نشناختی

عشق لیلا در دلت انداختم

صد قمار عشق یکجا باختم

[!] آواره صحرا نشد

گفتم عا قل می شوی اما نشد

سوختم در حسرت یک یا ربت

غیر لیلا بر نیامد از لبت

روز و شب او را صدا کردی ولی

دیدم امشب با منی گفتم بلی

مطمئن بودم به من سر می زنی

در حریم خانه ام در می زنی

حال این لیلا که خوارت کرده بود

درس عشقش بی قرارت کرده بود

مرد راهش باش تا شاهت کنم

صد چو لیلا کشته در راهت کنم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/16 - 23:08
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺩﺧﺘﺮﻩ تکست ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺧﺮﺑﺰﻩ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﺩﻟﺪﺭﺩ ﺩﺍﺭﻡ.
ﻣﻨﻢ ﺑﺮﺍﺵ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻋﺴﻞ ﺑﺨﻮﺭ ﺧﻮﺏ ﻣﻴﺸﻪ.
ﺍﻭﻧﻢ ﻛﻠﻲ ﺗﺸﻜﺮ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ..
ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﯾﻪ ندیدمش.. Im ﺧﻴﻠﻲ ﻧﮕﺮﺍﻧﺸﻢ!!!
ﺧﺪﺍﻱ ﻣﻦ ﺧﺪﺍﻱ ﺧﻮﺏ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻢ ...
ﻳﻌﻨﻲ ﺍﻻﻥ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﺱ؟
دیدگاه  •   •   •  1392/06/16 - 21:51
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
این روزها همه آدمها درد دارند …

درد پول

درد عشق

درد تنهایی

این روزها چقدر یادمان میرود زندگی کنیم !


دیدگاه  •   •   •  1392/06/16 - 21:37
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ