یافتن پست: #دست

mamad-rize
mamad-rize
در CARLO
من به اون دسته از کسایی که هنوز به "عشقشون" میگن "عجقم" ...
بسته های آموزشی بالا بالا رو پیشنهاد می دم!
باشد که رستگار شوند ..!{-54-}


دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 20:22
+10
AmirAli
AmirAli
شماره هایی که در طول روز بهم اس میدن :
Takhfif
Vitrin
Mosabeghe
Pishvaz
دهکده ابی پارس
هایپر استار : دستمال توالت ۲۹۵۰ت هندوانه کیلو ۶۵۰ت
مامانم : کجایی ؟
دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 19:55
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



برای تمام شیرزنان مهرآور وطنم ایران




من زنم ...
با دست هایی که دیگر دلخوش به النگو هایی نیست
که زرق و برقش شخصیتم باشد
من زنم....
و به همان اندازه از هوا سهم میبرم که ریه های تو
میدانی ؟

درد آور است من آزاد نباشم که تو به گناه نیفتی
قوس های بدنم به چشم هایت بیشتر از تفکرم می آیند
دردم می آید

باید لباسم را با میزان ایمان شما تنظیم کنم
دردم می آید

ژست روشنفکریت تنها برای دختران غریبه است
به خواهر و مادرت که میرسی قیصر می شوی
دردم می آید در تختخواب با تمام عقیده هایم موافقی
و صبح ها از دنده دیگری از خواب پا میشوی
تمام حرف هایت عوض میشود
دردم می آید نمی فهمی
تفکر فروشی بدتر از تن فروشی است
حیف که ناموس برای تو ...... است نه تفکر
حیف که فاحشه ی مغزی بودن بی اهمیت تر
از فاحشه تنی است
من محتاج درک شدن نیستم
دردم می آید خر فرض شوم
دردم می آید آنقدر خوب سر وجدانت کلاه میگذاری
و هر بار که آزادیم را محدود میکنی
میگویی من به تو اطمینان دارم
اما اجتماع خراب است
نسل تو هم که اصلا مسول خرابی هایش نبود
میدانی ؟
دلم از مادر هایمان میگیرد
بدبخت هایی بودند که حتی میترسیدند باور کنند
حقشان پایمال شده
خیانت نمیکردند ..
نه برای اینکه از زندگی راضی بودند
نه ...
خیانت هم شهامت میخواست ...
نسل تو از مادر هایمان همه چیز را گرفت
جایش النگو داد ...
مادرم از خدا میترسد ...
از لقمه ی حرام میترسد ...
از همه چیز میترسد
تو هم که خوب میدانی
ترساندن بهترین ابزار کنترل است
دردم می آید ...
این را هم بخوانی میگویی اغراق است
ببینم فردا که دختر مردم زیر پاهای
گ.ش.ت -ا.ر.ش.ا.د به جرم موی بازش کتک میخورد
باز هم همین را میگویی
ببینم آنجا هم اندازه ی درون خانه ، غیرت داری ؟
دردم می آید که به قول شما تمام زن های اطرافتان خرابند ...
و آنهایی هم که نیستند همه فامیل های خودتانند ....
دردم می آید
از این همه بی کسی دردم می آید



سیمین دانشور


دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 19:22
+3
محمد
محمد
روی دستش، پسرش رفت، ولی قولش نه! نیزه ها تا جگرش رفت، ولی قولش نه! این چه خورشیدِ غریبی ست که با حالِ نزار،پای نعشِ قمرش رفت، ولی قولش نه! باغبانی ست عجب! آن که در آن دشتِ بلا،به خزانی ثمرش رفت ، ولی قولش نه! شیر مردی که در آن واقعه هفتاد و دو بار،دستِ غم بر کمرش رفت، ولی قولش نه! جان من برخیِ " آن مرد " که در شط فرات، تیر در چشمِ ترش رفت، ولی قولش نه! هر طرف می نگری نامِ حسین است و حسین،ای دمش گرم!! سرش رفت، ولی قولش نه!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 19:10
+3
محمد
محمد
.. بیـــــا یکــبــــــار دیگـــــــــــر دستــــــــانــتــــ را در دستـــــم بگــــــــذار
..... و صــــــــــورتـــ بــــــر صــــــورتـــم بگـــــــذار ...
................... بیـــــــا..
................................ کــــه بــدجـــــور دلــــــم هـــوایــتـــــ را کـــــرده
..................!!!!!!!!!!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 19:07
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻭﺍﻗﻌﯽ … ﺣﺘﻤﺎ ﺑﺨﻮﻧﯿﺪ … !!
ﻗﺎﺿﯽ ﺣﮑﻢ ﺭﻭ ﺍﻋﻼﻡ ﮐﺮﺩ : ﺍﻋﺪﺍﻡ ...
ﺣﻀﺎﺭ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ !!! ﺍﻣﺎ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﮐﻪ ﺳﺮﺗﺎ ﭘﺎ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻭ ﻟﺮﺯ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ, ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﺴﺖ ﺣﺮﻓﯽ ﺑﺰﻧﻪ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺻﺪﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍن رو هﻢ ﻧﻤﯿﺸﻨﯿﺪ !!!
ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺭﻭ ﺩﺳﺘﺒﻨﺪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﺩﻥ ... ﺩﺍﺷﺖ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ ... ﻫﺮ ﺷﺐ ﮐﺎﺑﻮﺱ ﻣﯿﺪﯾﺪ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ...
ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺑﻨﺪ : ﺑﯿﺎ ﺑﯿﺮﻭﻥ, ﻭﻗﺘﺸﻪ !!! ﺗﺮﺳﯽ ﮐﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺭﻭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ, ﭘﺎﻫﺎﺷﻮ ﻗﻔﻞ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ... ﺟﺎﺋﯽ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺪﯾﺪ ... ﺍﻓﮑﺎﺭﺵ ﭘﺮ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﺻﺪﺍﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ !!! ﭼﺸﻤﺎﺷﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ... ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﺳﮑﻮ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ...
ﻗﺎﺿﯽ گفت : ﺣﺮﻓﯽ ﻧﺪﺍﺭﯼ؟ ... ﺍﻣﺎ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺣﺮف ﺪﺍﺷﺖ ولی ﺑﻐﻀﺶ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﯿﺘﺮﮐﯿﺪ ... ﮐﻼﻩ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﺭﻭﯼ ﺳﺮﺵ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﺗﺎ ﺟﺎﺋﯽ ﺭﻭ ﻧﺒﯿﻨﻪ !!!
ﻣﺴﺌﻮﻝ, ﻃﻨﺎﺏ ﺭﻭ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﺩﻭﺭ ﮔﺮﺩﻧﺶ ... ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯽ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﺵ !!! ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻧﺪﺍﺷﺖ !!! ﺗﻮ ﺩﻟﺶ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﮐﻤﮏ ﺧﻮﺍﺳﺖ, ﮐﻪ ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﺵ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﺪ ...
ﺩﺍﺩﺳﺘﺎﻥ : ﺑﯿﺎﺭﯾﻨﺶ ﭘﺎﺋﯿﻦ !!! ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﭘﺎﺋﯿﻦ . ﺩﮐﺘﺮ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺑﺮﺭﺳﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﮔﻔﺖ : ﺁﻗﺎﯼ ﺩﺍﺩﺳﺘﺎﻥ !!! ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﺱ !!!
ﮔﺮﻭﻫﯽ, ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺭﺳﯿﺪﮔﯽ ﺷﺪﻥ !!! ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺑﯿﻬﻮﺵ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ...

ﭘﺲ ﺍﺯ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻃﻨﺎﺏ ﺭﻭ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﮐﻠﯿﭙﺲ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻥ !!! ﺑﻌﻌﻌﻠﻪ !!! ﻭ ﺑﺪﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﯾﮏ ﮐﻠﯿﭙﺲ ﺟﺂﻥ ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﻭ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ حتمی ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ !!!!!!
ﺩﺧﺘﺮﻫﺎﯼ ﻣﺤﺘﺮﻡ : ﻗﺪﺭ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﻭ ﮐﻠﯿﭙﺲ ﻫﺎﺗﻮﻧﻮ ﺑﺪﻭﻧﯿﻦ .... !!!

^_^

چیه؟؟؟ میدونم اولش احساساتی شدی.... ولی بعدش شروع کردی فوش دادن !!!! هرچی گفتی هم خودتی .... :) :) :)

دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 18:56
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻣﺮﺩﻡ ﺳﺎﻝ ﺑﻪ ﺳﺎﻝ ﻣﯿﺮﻥ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﮐﻪ ﻭﯾﺰﺍﺷﻮﻥ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﺸﻪ ، ﻣﻨﻢ ۳ ﻣﺎﻫﯽ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺧﻂ ﺍﯾﺮﺍﻧﺴﻠﻢ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﻢ ﺗﺎ ﯾﻪ ﻭﻗﺖ ﺍز دستش ندم<img src=(" title=":((" />
دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 17:59
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من به اون دسته از کسایی که هنوز به “عشقشون” میگن “عجقم”
و چیتال میتونی عسیییییییسم …
بسته های آموزشی بالا بالا رو پیشنهاد می دم!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 17:47
+5
بهناز جوجو
بهناز جوجو

پشت پا خوردم ز هر کس که گفت یار منه چون که دیدم روز و شب در پی آزار منه هرکه دستی از محبت حلقه کرد برگردنم دیدم این دست محبت .حلقه دار منه

دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 11:20
+4
AmiR
AmiR
قطعه سوم وپایانی ترانه
رفتن

حرفات که قلبمو شکست
دستات که مال من نبود
دلت که مال من نبود
هیچ کسی به انداره تو با رفتنش داغونم نکردش
هنوز از رفنت زیاد نمیگذره که حالم اینجوری شده
حالا که رفتی برو بسلامت کورشم اگه نتونم ببیننم خوشبختی تو
تو خاطراتی ه از من داریو پاک کرد ولی من نه همشو نگه میدارم
از اون بوسه اول و دوستدارم گفتنت تا اون آخرش که بی صدا گذاشتیو رفتی
حالا من اینجا تکو تنها نشستم روبه رو ی عکست همراه با سیگاری که اسمتو روش نوشتم تا با کشیدن اون استم تو ذره ای از وجود من بشه
عشقم
دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 00:59
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ