*elnaz* *
به نقطه ای خیره میشوی دود سیگــآر در فضـآ میپیچــد همراه بـآ پیکــ هـآ قورتــ میدهــی بغضــ لعنتــی رآ پـآک میکنـــی اشکهــآیت رآ کنترل میکنــی لرزشــ دستـآنت رآ امــآ نـ ه چشمهـآیت دروغـ نمیگویند آنهـآ رآ چه میکنی؟