![♥ نگار ♥](http://bia2uni.ir/i/avatars/thumbs1/1459580076857295.png)
![](http://bia2uni.ir/themes/arash_new/imgs/status/user_status_15.png)
به من بگو این قرارهای ناتمام ... کی تمام میشوند!!!!
بوسه
شب دو دلداده در آن کوچه ی تنگ
مانده در ظلمت دهلیز خموش
اختران دوخته بر منظره چشم
ماه بر بام سراپا شده گوش
در میان بود به هنگام وداع گفتگویی به سکوت
و به نگاه دیده ی عاشق و لعل لب یار
دل معشوقه و غوغای نگاه عقل رو کرد به تاریکی ها
عشق همچون گل مهتاب شکفت،عاشق تشنه لب بوسه طلب
هم چنان شرح تمنا می گفت سینه بر سینه ی معشوق فشرد
بوسه ای زان لب شیرین بربود
دختر از شرم سر انداخت به زیر ناز می کرد،ولی راضی بود!
اولین بوسه ی جان پرور عشق لذت انگیزتر از شهد و شراب
لاجرم تشنه ی صحرای فراقبه یکی بوسه نگردد سیراب
نوبت بوسه ی دوم که رسید،دخترک دست تمنا برداشت
عاشق تشنه که این ناز بدید بوسه را بر لب معشوق گذاشت!
فریدون [!]
ازین سوتی ها ندید صلوات " />
)" title="
)" />)
رﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺑﮕﯿﺮﻡ
ﮔﻔﺘﻢ : ﺁﻗﺎ ﯾﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﻭﯾﻨﺴﺘﻮﻥ ﺑﺪﻩ
ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺩﺍﺭ ﮔﻔﺖ : ﻻﯾﺖ ﺑﺎﺷﻪ؟
ﯾﻬﻮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻡ ﮔﻔﺖ :
ﺁﺭﻩ ﻻﯾﺖ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﭽﻢ ﮔﻠﻮﺵ ﺍﺫﯾﺖ ﻧﺸﻪ
ﺑﺪﻡ ﺩﺳﺘﺸﻮ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻭ ﺷﻮﻧﻢ ،
ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻣﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﯾﻠﮑﺲ
ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﻡ ، ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ ﺑﻪ ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﮔﻔﺘﻢ :
ﭘﺲ ﺍﯾﻦ ﭘﺎﺳﺘﯿﻞ من ﭼﯽ ﺷﺪ |: ؟