یافتن پست: #دست

Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi


دستانت رو دور گردنم حلقه کن این دوست داشتنی ترین شالگردن شب های سرد من است ؛ باور کن . . .


2 دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 13:02
+5
saman
saman
در CARLO

جوانی از بیکاری رفت باغ وحش پرسید:استخدام دارید؟


یارو گفت مدرک چی داری؟ گفت دیپلم!


یارو گفت یه کاری برات دارم،


حقوقشم خوبه پسره قبول کرد.


یارو گفت :


ما اینجا میمون نداریم میتونی بری توی پوست میمون


تو قفس تا میمون برامون بیاد!


چند روزی گذشت یه روز جمعه که شلوغ شده بود،


پسره توی قفس پشتک وارو میزد


از میله ها بالا پائین میرفت.


جوگیر شد زیادی رفت بالا از اون طرف افتاد تو قفس شیره!


داد زد کمککککککککک


شیره افتاد روش دستشو گذاشت رو دهنش گفت،


آبرو ریزی نکن من لیسانس دارم..!

دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 12:34
+3
saman
saman
در CARLO

امروز یه سر رفتم محله قدیممون


همه خونه ها و مغازه ها و آدما رو یه دل سیر نگاه کردم


ولی هیچ حس خاصی بهم دست نداد …


آخه ما هنوزم تو همون محله زندگی میکنیم …:|

دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 12:17
+4
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

باز باران بارید. خیس شد خاطره ها. مرحبا بر دل ابری هوا.چشممان روشن.اشک در بارش باران گم شد. ( گفتی بیا باران را به بیقراری دلها تعارف کنیم چتر به دست گرفتیم و راه افتادیم گفتی دیگر از صدای صاعقه نمی ترسم حالا خوب می دانم این صدای مهیب ‍؛ همان لحن خیس و ساده باران است که گاهی از هیاهوی ابرها خسته می شوند می آیند روی زمین تا کمی گلها را تماشا کنند و اگر هم دستشان رسید از درخت بی سایه ای سیب سکوت بچینند آنوقت از مرگ واژه ها در زمین به آسمان شکایت کند گفتی باران را دوست دارم

دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 11:38
+5
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

گفتمش : دل می خری ؟ پرسید چند؟ گفتمش : دل مال تو، تنها بخند ! خنده کرد و دل زدستانم ربود تا به خود باز آمدم او رفته بود دل ز دستش روی خاک افتاده بود جای پایش روی دل جا مانده بود

دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 11:25
+4
saman
saman
در CARLO

میدونستین خرچنگها تو عروسیاشون نمیتونن دست بزنن


فقط بشکن ریز میزنن!


برید حال کنید با این اطلاعاتی که در اختیارتون میزارم !!

دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 10:18
+7
saman
saman
در CARLO
آخ چه حالی میده دستش بخوره به پایه میز بغلی و میز بره کنار
.

.

.

.

.

.


اونوقت تصورشو بکن؛ آخه اینم روشه ..!!!!!؟


دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 09:26
+5
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
قسم به اون پسری که عشقش جلوی چشمش اُتو خورد و رفت خونه با صدایی خواب آلود زنگ زد گفت ببخشید عشقم خواب بودم گوشی رو سایلنت بود...

قسم به اون دختری که با وعده ازدواج بکارتشو از دست داد و عکس عشقشو تو گوشی رفیق فابریکش دید ...

قسم به اون پسری که با عشقش تو فیس بوک ریلیشن زد اما فرداش همون برادرای فیسبوکیش رفتن تو خط طرف ....

قسم به اون دختری که هنوز تنهاست چون نتونسته فراموش کنه ...
و

قسم به اون جفتی که اولین شب بعد ازطلاق رو دارن تنهایی با چشم خیس تو اتاق تاریک و خالی از هم سحر میکنند ...
اینجا زمین است ،

مطمئن باش که یک روز دوباره همدیگر رو مبینیم ...!!
4 دیدگاه  •   •   •  1392/04/29 - 00:27
+10
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
از استادی پرسیدند : آیا قلبی که شکسته باز هم میتواند عاشق شود ؟
استاد گفت : بله
پرسیدند : آیا شما تاکنون از لیوان شکسته آب خورده اید ؟
استاد پاسخ داد : آیا شما به خاطر لیوان شکسته از آب خوردن دست کشیده اید ؟
دیدگاه  •   •   •  1392/04/28 - 23:27
+4
مهسا
مهسا

اي خدااااا ، هوا چقـــــــــد گرمه ! {-31-}

اگه قراره اين دنيا مثه جهـــــنم داغ باشه اون دنيا مديوني مارو نفرستي بهـــــشت {-6-}

اصن ميدونيد چيه من از موي بلند متنفـــــــــــرم {-15-}

بعد عروسي آرزو(دختر عمـــوم) ميرم كچل ميكنم{-7-}

اگه هم كچل نكردم الان ازاين پستم اسكرين بگيرين با مدرك دستمو بگيرين ببرين كچلـــــــم كنين {-26-}{-15-}

دیدگاه  •   •   •  1392/04/28 - 19:33
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ