یافتن پست: #دلتنگی

رضا
رضا
مرا اينک تو آرام و کمی هم مهربانانه میان سینه ات بنشان و بنگر حال شیرینم پس از صید همین مستی به آرامی و ارامی درون آبی چشمان زیبایت نوازش کن خطوط قرمز دل را که از دلتنگی رویت دمادم رنگ می بازد و رؤیای دوچشمت را به امواج نگاه تشنه ام بسپار که از مدّ تا به جزر آن تلاطمها از عشق توست مرا اينک میان سینه ات بنشان کنار ساحل آرامش اين عشق
دیدگاه  •   •   •  1390/11/5 - 21:14
+7
رضا
رضا
مرا اينک تو آرام و کمی هم مهربانانه میان سینه ات بنشان و بنگر حال شیرینم پس از صید همین مستی به آرامی و ارامی درون آبی چشمان زیبایت نوازش کن خطوط قرمز دل را که از دلتنگی رویت دمادم رنگ می بازد و رؤیای دوچشمت را به امواج نگاه تشنه ام بسپار که از مدّ تا به جزر آن تلاطمها از عشق توست مرا اينک میان سینه ات بنشان کنار ساحل آرامش اين عشق
دیدگاه  •   •   •  1390/11/5 - 19:47
+3
Hossein Behzadi
Hossein Behzadi
میگن پســـــــــــــرا برایِ هضمِ دلتنگیهاش...گریه نمی کنه قدم میزنه !!! آره راست میگن، به جایه گریه میره قدم میزنه ، بعد در حینِ قدم زدن چشمم یه یکی دیگه می افته...کلاً بیخیاله دلتنگیهاش میشه...میگه بیخیاله دلتنگی و میره دنباله عشق و حالش...واسه همین میره قدم میزنه که فرصتهایِ جدید رو از دست نده..!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/5 - 00:32
+3
رضا
رضا
از کجا آمده ای؟ که چنین نمناکی! زیــر بــاران بــودی ای خــیـال ابـدی! بــی تــو مـن تنهایم تـو چــرا غـمـگـیـنی؟ من اگـر می گریم تــرس فــردا دارم تـرس بی تو ماند تـو چرا می گریی؟ ای صدای قدمت نبض دلتنگی من مـن اگـر دلـتـنـگم تـو چـرا تـنـهـایـی؟ روبه رویم بنشین حرف دل با من گو مـن اگر خاموشم تـو چـرا دلـتـنگی؟ سایه ات زد فریاد من برا ی غم تو می گریم مـن مـســافــر هـسـتـم آمدم تا بروم سفرم تاابدیت جاریست
دیدگاه  •   •   •  1390/11/3 - 10:33
mina_z
mina_z
ویلیام شکسپیر میگه : زمانی که فکر می کنی تو 7 تا آسمون 1 ستاره هم نداری یکی یه گوشه دنیا هست که واسه دیدنت لحظه شماری می کنه... به دریا شکوه بردم از شب دشت، وز این عمری که تلخ تلخ بگذشت، به هر موجی که می گفتم غم خویش؛ سری میزد به سنگ و باز می گشت .! .پازل دل یکی رو بهم ریختن هنر نیست ..... هر وقت با تیکه های شکسته ی دل یک نفر یک پازل دل جدید براش ساختی هنر کردی من غروب عشق خود را در نگاهت دیده ام.... من بنای ارزو ها را زهم پاشیده ام.... آنچه باید من بفهمم این زمان فهمیده ام.... در دل خود من به عشق پوچ تو خندیده ام فقط کسی معنی دل تنگی را درک می کند که طعم وابستگی را چشیده باشد پس هیچوقت به کسی وابسته نشو که سر انجام آن وابستگی دلتنگیست
دیدگاه  •   •   •  1390/11/2 - 18:01
+7
ronak
ronak
دیگه به نبودت عادت کرده بودم خو دمو با خیالت راحت کرده بودم دو باره زد به سرم شعر دلتنگی بگم برای دل خو دم شعر غریبی رو بگم گو نمو تر بکنم شوق اشکا مو ببینم او مدی دلتنگی ها همه رفتن شوق وصال و جا گذاشتن تا او مدم با آغوشت جون بگیرم خیال تازه ای رو پیش چشمای تو دیدم دوباره نوا زشو دوست داشتنو عاشقی سر کار گذاشتن دل تو شب ها ی بی قراری دو باره لحظه ناب رسیدن دو باره تشنه ی شوق بو سیدین چه خیال ساده و خوبی پیش چشما ی تو بودن و دل فریبی
دیدگاه  •   •   •  1390/11/1 - 23:07
+5
ronak
ronak
دلم گرفته به اندازه وسعت تمام دلتنگی های عالم شیشه قلبم آنقدر نازك شده كه با كو چكترین تلنگری میشكند دلم می خواهد فر یاد بزنم ولی واژه ای نمی یابم كه عمق دردم را در فریاد منعكس كند فریادی در اوج سكوت كه همیشه برای خودم سر داده ام دلم به درد می اید وقتی سر نوشت را به نظاره مینشینم كاش می شد پرواز كنم پروازی بی انتها تا رسیدن به ابدییت................... كاش می شد در میان هجوم بی رحمانه درد خودم را پیدا كنم نفرین به بودن وقتی با درد همراه است بغض كهنه ای گلویم را میفشارد به گوشهای پناه میبرم كاش این بار هم كسی اشكهایم را نبیند
1 دیدگاه  •   •   •  1390/11/1 - 22:28
+3
رضا
رضا
نمی دانی كه دلتنگی چه عطر كهنه ای دارد
نمی دانی كه ياس عشق چه اندوهی به جان دارد
نمی دانی كه اين شوريده عشق
چگونه در صدای سادۀ باران
تو را در خويش می خواند
تو با من باش ..
2 دیدگاه  •   •   •  1390/11/1 - 11:43
+5
مهسا
مهسا
به دلتنگی هایمـــ دست نزن می شكند بغضــمـــــ یك وقت !! آنگاه غرقـــــ می شوی در سیلابـــــ اشكهایی كه بهانه ی روانــــــ شدنش هستی !
دیدگاه  •   •   •  1390/10/30 - 00:48
+2
مهسا
مهسا
@ela دلـَـــــــــــــم... ساعـت دلتنگیستـ ... کـہ تــــــــــــو را وقت و بے وقت... زنگـ مے زنــــــــــــد...!!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/29 - 23:12
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ