رضا
من بهارم تو زمين من زمينم تو درخت من درختم تو بهار ناز انگشتای بارون تو باغم میكنه ميون جنگلا تاقم میكنه تو بزرگي مث شب اگه مهتاب باشه يا نه تو بزرگي مث شب خود مهتابي تو اصلا، خود مهتابي تو تازه، وقتي بره مهتاب و هنوز شب تنها بايد راه دوري رو بره تا دم دروازهي روزـ مث شب گود و بزرگي مث شب تازه، روزم كه بياد تو تميزي مث شبنم مث صبح تو مث مخمل ابري مث بوي علفي مث اون ململ مه نازكي: اون ململ مه كه رو عطر علفا، مثل بلاتكليفی هاج و واج مونده مردد ميون موندن و رفتن ميون مرگ و حيات مث برفايی تو تازه آبم كه بشن برفا و عريون بشه كوه مث اون قلهی مغرور بلندی كه به ابراي سياهي و به بادای بدی میخندی…
ronak
همیشه اول راهیم راز گم شدن همینه،اونکه کوله بارو بسته ته راهو نمیبینه،یه نگاه اشتباهی یه هراس بی نشونه،همه خاطره های پشت سر رو میسوزونه،روزای زندگی گاهی مثل یک زندون سرده،گاهی که بغضای کهنه قلبامونو دوره کرده،دوباره عاشقی و غم دوباره حسرت دیروز،دوباره شراره های یه گذشته نفس سوز
رضا
ای ستاره ها که بر فراز آسمان با نگاه خود اشاره گر نشسته اید ای ستاره ها که از ورای ابرها بــر جهان ما نظاره گر نشسته اید آری این منم که در دل سکوت شب نامه های عاشقانه پاره میکنم ای ستاره ها اگر بمن مدد کنید دامن از غمش پرازستاره میکنم ای ستاره ها چه شد که در نگاه من دیگر آن نشاط و نغمه و ترانه مرد؟ ای ستاره ها چه شد که بر لبان او آخرآن نوای گرم عاشقانه مرد؟ جام باده سرنگون و بسترم تهی سرنهاده ام به روی نامه های او سر نهاده ام که درمیان این سطور جستجو کـــنم نشـانی از وفـــــای او ای ستاره ها مگر شما هم آگهید از دورویی و جفای ســاکنان خاک کاین چنین به قلب آسمان نهان شدید ای ستاره ها،ستاره های خوب وپـــــا ک منکه پشت پا زدم به هرچه هست و نیست تا که کام او ز عشق خود روا کنم لعنت خــدا بمن اگر به جز جفا زین سپس به عاشقان با وفا کنـم ...
حمید
به سلامتي مگس كه يادمون داد زياد كه دور كسي بگردي آخرش ميزنه تو سرت
ali
عاشقِ تمامِ کلماتی هستم که تو با آن جمله میسازی تا به دورغ بگویی دوستم داری . . . .
gha3m
من از نسل کوروشم ، که من ماندم و ماهیانه 45 هزار تومان یارانه !!! من از نسل ستارخان و باقرخانم ، که فقط ترافیک خیابانش برایم مانده !!! از دریای کاسپین ، فقط ویلاهای ساحلی اش مانده برایم ...!!! از خلیج فارسش ، فقط رای گیری هایش !! از آذربایجانش ، برایم جک هایش مانده ...! از سکه های دوره هخامنشی ، برایم ریال ماند !! از آزادی بیان ، برایم دیوار های دستشویی های عمومی ماند ...! ابراز احساساتم شد اس ام اس ، زندگی ام گره خورده به زندگیه مجازی ، فریادم شد دکمه های کیبرد ، ترسم شد از ماشین پلیس !! من از نسل کوروش بودم !!