zahra
تركه از ساختمون ده طبقه ميفته پايين، همه جمع ميشن دورش، ازش ميپرسن: آقا چي شده؟ ميگه: والله منم تازه رسيدم!!!
رضا
به چشمای خودت قسم دیگه بهت نمی رسم وصال تو خیالیه وای كه دلم چه حالیه بازیای عروسكی آخ كه چه حیف شد...................
مهسا
وقتی که من را دور می زنی یادت باشد عشق را در میدان من آموختی دوباره به من ! خواهی رسید.
رضا
فیلم یعنی رنگ ظلمت روی بوم
سعی در تشویش اذهان عموم
بحث ما البته دوغ و ماست نیست
غصه ی این فیلم گرچه راست نیست
در زمانی دور تر از ماد ها
در نزاعی سخت با جلاد ها
عده ای رفتند حج حاجی شدند
عده ای ماندند و اخراجی شدند
Hossein Behzadi
یادتون میاد وقتی صبحا برا مدرسه رفتن دیرمون میشد و دوان دوان می رفتیم مدرسه صدای دعای صف مدرسه رو از دور می شنیدیم قلبمون می اومد تو حلقمون!؟