یافتن پست: #دور

zahra
zahra
تركه از ساختمون ده طبقه ميفته پايين، همه جمع ميشن دورش، ازش ميپرسن: آقا چي شده؟ ميگه: والله منم تازه رسيدم!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/21 - 14:14
+2
-1
رضا
رضا
به چشمای خودت قسم دیگه بهت نمی رسم وصال تو خیالیه وای كه دلم چه حالیه بازیای عروسكی آخ كه چه حیف شد...................
1 دیدگاه  •   •   •  1390/10/21 - 09:59
+1
مهسا
مهسا
وقتی که من را دور می زنی یادت باشد عشق را در میدان من آموختی دوباره به من ! خواهی رسید.
2 دیدگاه  •   •   •  1390/10/21 - 01:38
+4
ronak
ronak
بعله !! باید هم به دوربین مجهز باشه :)))
دیدگاه  •   •   •  1390/10/21 - 01:11
+3
silk
silk
@smrnboy روز میلاد تو، روز صدور شناسنامه عشق است عشق من تولدت مبارک
دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 23:42
+3
Hossein Behzadi
Hossein Behzadi
دوره دبیرستان معلممون تعریف می کرد داشت برگه امتحان نهایی رو صحیح می کرد به سوال 6 که رسید نوشته بود جواب در صفحه بعد... زد صفحه بعد دید نوشته جواب 6 در صفحه بعد، خلاصه چند صفحه اینو اسگل کرده تا رسید به برگه آخر، ته برگه نوشته بود : آخه من اگه جواب سوال 6و بلد بودم که همون اول می نوشتم‬{-18-}
دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 21:12
+2
hamidreza
hamidreza
در facetoop
یاد گرفتم که……۱٫ با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند.۲٫ با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه می کند .۳٫ از حسود دوری کنم چون حتی اگر دنیا را هم به او تقدیم کنم باز هم از من بیزار خواهد بود۴٫ تنهایی را به بودن در جمعی که به آن تعلق ندارم ترجیح دهم … !!! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *شماره عوضی نبود …صدا اشتباه نبود …صدا همان صدا بود …چیزی دیگر انگار عوض شده بود ….چیزی شبیه دل …
دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 14:22
ebrahim
ebrahim
دوره زمونه ای شده که به دختر لبخند بزنی , خودش رو تو لباس عروسی تصور میکنه... و به یه پسر لبخند بزنی , خودش رو تخت خونشون
دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 13:18
+2
رضا
رضا
فیلم یعنی رنگ ظلمت روی بوم

سعی در تشویش اذهان عموم

بحث ما البته دوغ و ماست نیست

غصه ی این فیلم گرچه راست نیست

در زمانی دور تر از ماد ها

در نزاعی سخت با جلاد ها

عده ای رفتند حج حاجی شدند

عده ای ماندند و اخراجی شدند
دیدگاه  •   •   •  1390/10/20 - 13:06
+1
Hossein Behzadi
Hossein Behzadi
یادتون میاد وقتی صبحا برا مدرسه رفتن دیرمون میشد و دوان دوان می رفتیم مدرسه صدای دعای صف مدرسه رو از دور می شنیدیم قلبمون می اومد تو حلقمون!؟
دیدگاه  •   •   •  1390/10/19 - 23:08
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ