یافتن پست: #دیوانگی

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



می خواهم معنایِ دوست داشتن را... تازه کنم! دارد خاک می خورد زیرِ خروارها بی تفاوتی... دارد مچاله می شود. دارد می میرد. بیچاره مانده است، میانِ غرور و بدبینی و مسمومیتِ آدمها... دارد رنگ می بازد آنقدر که... بی حرمتش کرده اند! می خواهم آنقدر دوستت بدارم، تا مردم بپرسند از تو: این کارها چیست این دیوانه می کند ؟ و تو بگویی با خنده ای و شوقی: دارد برایم دیوانگی می کند... و دوست داشتن نامِ دیگرِ دیوانگی ست. دیوانه ی تنها یک نفر بودن... یک نفر چون تو... دیوانه ی شب تا سحر. گفتن و خندیدن و رقصیدن های
دیدگاه  •   •   •  1394/05/30 - 21:16
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چقدر
زندگی قشنگ می شود
وقتی کسی را داشته باشی
که پا به پای تو
دیوانگی کند!
دیدگاه  •   •   •  1394/03/28 - 18:02
+2
farhad
farhad

من نه عاشق هستم نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من
من نه عاشق هستم نه دلداده به گیسوی بلند و افکار پلید
من به دنبال نگاهی هستم که مرا از پس دیوانگی ام میفهمد




 

دیدگاه  •   •   •  1393/04/11 - 22:04
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اگــــر دیوانگی نـیـسـت پس چیست ؟وقتی در این دنیای بـه این بزرگــــی دلت فقط هــــــــــوای یک نفر را میکند...!...
دیدگاه  •   •   •  1393/03/17 - 21:52
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







...
این سه تا نقطه را برای تو گذاشته‌ ام عشق من!
همیشه اینها نشانه‌ ی سانسور نیست
هزار حرف و تصویر و خاطره در آن خوابیده
مثل من که وقتی نگاهت کنم سه نقطه بیش‌تر نمی‌بینم
تو
من
و خداکه از دیوانگی سر به بیابان گذاشت...






دیدگاه  •   •   •  1393/03/17 - 14:32
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیوانگی را بهانه میکنم

تا مستانه با تو به سرزمین عشق سفر کنم

بالهایت را بگشا

و مرا در بر گیر

تا در لطافت روح و جانت آرام گیرم .
دیدگاه  •   •   •  1393/02/10 - 16:19
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥









دوست داشتن یک نفر"دیوانگی"است.

دوست داشتن توسط یک نفر یک "هدیه"است.

دوست داشتن یک نفر که دوستت دارد یک"وظیفه"است.

اما دوست داشتن توسط کسی که دوستش داری یک"زندگی"است..........

(دوستت دارم گلم)



3 دیدگاه  •   •   •  1393/01/19 - 16:24
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

1f70975c8947be9d5362a4b5c81598ca-425




به رویاهایت زیاد نزدیک نشو

همچو دود می مانند

شاید پراکنده شوند

خطرناکند

شاید همیشگی شوند

آیا در چشمان رویاهایت نگریسته ای

بیمارند

چیزی در نمی یابند

خودخواهند

تنها به خود می اندیشند

به رویاهایت زیاد نزدیک مشو

غیر واقعی اند

باید بروند

دیوانگی اند

می خواهند بمانند


دیدگاه  •   •   •  1392/10/16 - 18:22
+3
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
`☆¯`•.¸☆•.¸ƸӜƷAsiyE ☆¯`•.¸☆
در CARLO
​آزادم

میدوم

باد از لا به لای موهایم میگذرد...

با اسارت بیگانه ام

کسی مرا دوست داشته باشد دیوانگی ام را به جان میخرد

پا به پایم ...

دشت به دشت می آید

آخرین ویرایش توسط AsiyE در [1392/09/26 - 16:36]
دیدگاه  •   •   •  1392/09/26 - 16:35
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
این واژگان هر آنچه که دارند می دهند


تا شعر ها مرا به تو پیوند می دهند!




حتی برای کشتنم این دشمنان هنوز


تنها مرا به جان تو سو گند می دهند!!




با این گدازه ها چه کنم ؟دردهای من


بوی گدازه های دماوند می دهند!



از مادرت بپرس که در وادی شما


یک قلب واژگون شده را چند می دهند؟




دیوانگی مجال غریبی است عشق من!


زنجیرها مدام مرا پند می دهند!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/22 - 18:59
+4
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ