یافتن پست: #رفته

نیوشا
نیوشا
به نظرم غیر از دست تقدیر یه چیزی هم هست به اسم شست تقدیر عجیب حس میکنم به سمتمون گرفته شده، جهتش هم تغيير نميكنه !!!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/3 - 04:04
+7
ali
ali
سال هاست که تو رفته ای

از این دیار...

و من

مجنون وار سر به بیابان گذاشته ام

اما پیدایت نکرده ام

حالا ده سال از آن تاریخ گذشته است

برای خودم کسی شده ام!!

اگر به کسی نگویی

دیری است که رئیس اداره مجنونانم...!

و امروز دستور دادم

چشم هایت را

روی دیوار نقاشی کنند

تا دیگر به فکر فرار نیفتی!!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/2 - 23:42
+1
mah3a
mah3a
خدايا هرگزنگويمت; كه بيا دست ما بگير , عمريست گرفته ای مبادا رها كنی.
دیدگاه  •   •   •  1390/12/2 - 21:32
+2
ronak
ronak
ذش فخ ئشد یشق قخخاث فشذهشف حثداشدشئ

.

.

.

.

سخنی گهربار از دکتر علی شریعتی فقط بنده خدا یادش رفته بود Alt+Shift رو بزنه ...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/2 - 18:50
+3
حمید
حمید
ببين چطوري تلفن رو تو دستش گرفته!

سوتی اوباما!
2 دیدگاه  •   •   •  1390/12/2 - 18:34
+3
حمید
حمید
عمم جوراب مشكي پوشيده جورابش رنگ پس داده فكر ميكنه كبود شده ، ميگه دست نزنيد پام درد ميكنه ! رفته دكتر،دكتره دست زده ديده رنگه . عمه متوهمي داريم... {-7-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/2 - 18:10
+3
ronak
ronak
لره با گوش پانسمان شده داشته میرفته، [!] ازش میپرسه خدا بد نده چي شده؟ ميگه گوشم درد ميكرد رفتم كشيدمش ![!] می گه همين كارها رو ميكنين كه براتون حرف در میارن! لااقل پرش ميكردي
دیدگاه  •   •   •  1390/12/2 - 17:47
+5
hadith
hadith
همیشه از فاصله ها گله میکنیم شاید یادمان رفته که
در مشق های کودکی برای فهمیدن کلمات
کمی فاصله هم لازم بود!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/2 - 17:27
+4
شاهین
شاهین
اقا لایک خونم اومد پایین لایک کنید تا بفرستمش{-34-}
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/2 - 17:16
+4
darya
darya
زن پاشو محکمتر روی گاز فشار داد ، باید خودشو سریع میرسوند...... نه!!! صدای برخورد ماشین با سپر گلگیر روبرویی.... ماشین کاملا نو بود و چند روز بیشتر نبود که اونو تحویل گرفته بودند. چطوری باید جریان تصادف و به شوهرش توضیح میداد.... خدایا!!! باید مدارکش رو حاضر میکرد. در حالی که از یه پاکت قهوه ای رنگ بزرگ مدارکش رو بیرون میکشید، تکه کاغذی از توی اون زمین افتاد. روی اون با خطی کلفت و شتاب زده نوشته شده بود: عزیزم در صورت تصادف یادت باشه، که من تو رو دوست دارم نه ماشین رو! زن اروم گرفت و با لبخندی از ماشین پیاده شد. وقتی پیرهنمون با اتو میسوزه ، قشنگترین ظرف کریستالمون میشکنه، دیوارهای خونه خط خطی میشه یادتون باشه هیچکدوم ارزش شکستن دلی رو نداره
دیدگاه  •   •   •  1390/12/2 - 17:09
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ