یافتن پست: #زخم

alireza
alireza
سلام به همگی بچه ها من داداش علیرضا هستم علیرضا امروز غروب تصادف کرده تو جاده دماوند الان بیمارستانه خاستم بگم اگه میون شما کسی با هاش خیلی قاطیه به هش یه سر بزنه
14 دیدگاه  •   •   •  1392/09/27 - 23:42
+6
mohammadsh91
mohammadsh91
انگار داروخانه هم میداند زخم خورده روزگاریم .که همیشه باقیمانده پولمان را چسب زخم میدهد.
دیدگاه  •   •   •  1392/09/27 - 11:08
+3
mohammadsh91
mohammadsh91
ماشقایق های باران خورده ایم.سیلی ناحق فراوان خورده ایم.ساقه احساسمان خوشکیده است .زخم ها از تیغ طوفان خورده ایم.سلامتی اونای که بنفش میپوشن
دیدگاه  •   •   •  1392/09/27 - 10:50
+4
محمد
محمد
گمان نمی کنم این دستها به هم برسند
دو دل شکسته ی ما در انزوا به هم برسند
ضریح و نذر را رها کن بعید می دانم
دو دست دور به زور دعا به هم برسند
کدام دست رسیده به دست دلخواهش
که دستهای ژر از زخم ما به هم برسند
فلک نجیب نشسته است و موذیانه به فکر
که پیش چشم من چرا این دو به هم برسند
نشانی ده بالا یادمان باشد
مگر در دور در ان دورها به هم برسند
دیدگاه  •   •   •  1392/09/21 - 23:30
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


موج عشق تو اگر شعله به دل ها بکشد


رود را از جگر کوه به دریا بکشد



گیسوان تو شبیه است به شب؛ اما نه،


شب که اینقدر نباید به درازا بکشد!



خودشناسی قدم اول عاشق شدن است


وای بر یوسف اگر ناز زلیخا بکشد!



عقل یکدل شده با عشق، فقط می‌ترسم


هم به حاشا بکشد، هم به تماشا بکشد!



زخمی کینه من! این تو و این سینه‌ من


من خودم خواسته ام کار به اینجا بکشد!



یکی از ما دو نفر کشته به دست دگری است


وای اگر کار من و عشق به فردا بکشد!


دیدگاه  •   •   •  1392/09/21 - 18:05
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پس از ورود خیل کثیری از دوستان فیسبوکی و کلوبی به [!] و ترک فیس بوک به زودی زخم بستر جایگزین زخم باسن خواهد شد



من الله التوفیق
دیدگاه  •   •   •  1392/09/19 - 18:10
+2
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
واحدهای پولی ایران :
ریال ، تومان ، چسب زخم ، رنگارنگ ، آدامس شیک و خورده ندارم !
دیدگاه  •   •   •  1392/09/16 - 20:53
+6
*elnaz* *
*elnaz* *
ترانه هامو گوش بده وقتي كه بارون مي زنه // وقتي كه اشك آدما معني فرياد منه
ترانه هامو گوش بده وقتي دلت پر از غمه // وقتي تو سُفرت شب و روز يه چيزي مثل نون كمه
با من بخون از مادري كه توي درد هاش سوخته بود // از اون جووني كه واسه نون شبش كليش رو فروخته بود
از پدري بخون كه صد هيچ باخته بود به سرنوشت // از بچه اي كه گشنه بود ولي مشق بابا نون داد مي نوشت


ياس
اين زندگي نفس كش مي خواد // هر مشكلي طرفت مياد
تو رو مي كشونه به سمت خودش // پاره نمي شي فقط كش مياي
سه شدي جسم بيخودي // که دیگه الكي حرص نمي خوري
مثل شلاقي كه تا ده تا بخوري دیگه بقيشو حس نمي كني
هر كي پرسيد سلام چطوري ؟؟؟ // جواب يك كلام دكوري
شكر يعني داغوني // ممكنه از زندگي هر آن ببري
داري فرار مي كني از اونا كه تو رو زير ميز دور زدن
با يه لبخند تلخ گفتي که اينم از اين ، اين نيز بگذرد
پدرت قطعا مرده // واسه زخمات مرهم درده
واسه اينكه جلوت سر بلند بشه // جلو أرباب سر خم كرده
مادرت كه ماوراي با مرام // كه تنها رفيق ماجراست
تو استرس آيندته // تا يه روزي دور از جون از پا درآد
مشكل تو پوله كه چشمات به جاي اشك با خون ترن
هرچند پولدارايي رو مي شناسم كه از من و تو داغون ترن
همه درگيريم // همه از حقيقت ها در ميريم
از قصه هامون فقط جوك ساختيم // مست كرديم و خنديديم
خوب دنیا خوبه هم خشن // درد هر كي قدر جنبشه
فقط اميدوارم كه تك به تك اينا رو هم جمع نشه
چون كه وقتي نقطه ای رسيد // كه سرسخت و عقده اي بشي
خشم توي شريانته // اون زمان وقت فريادته


همخوان (آمّين) اينقدر فرياد مي زنم تا گوش دنيا كر بشه // اينقدر مي گم كه شايد چشم خدا هم تر بشه
اينقدر مي گم كه صدام برسه به كل زمين // دعا كنيم بارون بياد دعا كنيم آمّين


ياس
صابخونه يه برگه از كيف // در اورد گفت ما رو خسته كردين
بزنين به چاك // نذارين برگردم من با حكم جلب قطعي
گفتيم حاجي مكه رفتي
مرگ هر كي كه دوست داري شب عيدي نذار حيرون و در به در شيم
ولی گفت دست من نيست
مادر زار مي زد // اساس خونه رو بار مي زد
صابخونه اي كه با حكم تخليه // هي خودش رو باد مي زد
پدر خسته بود از اين شانس // سرشكسته و پريشان
هر از گاهي بهم چشمك مي زد // كه بهم بگه نترس من اينجام
درس و مشقي ، نه // جمع و تفرق ، نه
ضرب و تقسیم ، نه // زنگ تفريح ، نه
بن بست يه مغز تعطيل // تو فكر ترك تحصيل
آدم همين وقت هاست كه مي تونه همه رو بشناسه // بشمار سه رفت اون كه همش مي گفتي جاش روي تخم چشماته
رفاقت ها بوي خيانت مي دن //نه نگو توي قيافت ديدم
يكي راست حسيني بهم بگه كه معني رفيق رو كيا فهميدن
اي كاش كه بتونم دليل نامردي ها رو بدونم همين // تا دو نفر رو با هم آشنا كرديم
تيم شدن كه بد منو بكوبن زمين
قلبتو ، عشقتو ، حستو ، وقتتو هزينه كن
كه آخرم بره با يكي ديگه تنهايي بشه نصيبمون ؟
زندگيت يه جزيره بود / قدم زدم در مسير تو / كه با لبخند بهم بگي همه اينا وظيفه بود ؟؟؟
يزيدتـــــــــو
............
دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 20:06
+8
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

سلامتی همه اونایی که قبلا بودن دیگه نیستن چون الان اونی نیستن که بودن...
سلامتی همه اونایی که صداشون اروممون میکنه نگاهشون دیونه...
سلامتی رد پاهای روی قلبمون...
سلامتی همه اونایی که واسه رفتن اومده بودن...
سلامتی زخمهای بجا مونده رو دلها
سلامتی همه اونایی که ارزو بودن ولی رویا شدن...
سلامتی اونایی که هر چقدرم نامرد باشن بازم دلمون گیرشونه...
در اخر سلامتی اونایی که دلشون گیر یه بی معرفت مثل منو تو...
سلامتی دلتووووووووووون...

دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 18:45
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

من كه داشتم می رفتم


ولی....



زخم خوردن



از تو مبتلای دوباره ام كرد

دیدگاه  •   •   •  1392/09/14 - 17:36
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ