یافتن پست: #زنده

saeed
saeed

پشت دیوارر حیاط


تو سکوت خلوت شب


با صدای نم نم بارون


من در آغوش تو


تو در آغوش من


چه لحظه زیبایی بود تورا بوسیدن


اما زمان کوتاه بود


و یک روز در پشت دیوار حیاط تنها به انتظار نشستم


تکیه بر دیوار زدم و گریه کردم


چون تو دیگر در آغوشم نبودی


تا گرمای تو قلب سردم را دوباره زنده کند


ولی یک خاطره زیبا در پشت حیاط یک ویلا بر جای ماند

دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 20:42
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



به زخمهایم می نگری ... ؟!
درد ندارند دیـــــــــــــــگر ...
روزی که رفتـــــــــــــــی ،
مرگ تمام درد هایم را با خودش بـــــــــــــــرد !
مرده ها درد نـــــــــــــــمی کشند ... !
حرف آخرم این اســـــــــــــــت ...
برنگرد دیـــــــــــــــگر !!
زنده ام نـــــــــــکن ... !


دیدگاه  •   •   •  1392/06/26 - 17:41
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلم میخوادتوی رگام به جای خون عشق تو باشه .
دلـــــــم میخواد تو نفسـم گرمــی مهر تو باشه .
دلم میخواد تو قلب من همیشه عشق تو باشه .
دلم میخواد آتش عشق من و تو تا زنده ایم روشن باشه .
دلم میخواد که قلب من همیشه پیش تو باشه .
دلم میخواد که فصل عشق من و تو واسه همیشه بهار باشه .
دلم میخواد که رو لبات همیشه لبخند باشه .
دلم میخواد که عشقمـــــــون توی جهـــان یکی باشه .
دلم میخواد که دست من فقط تو دست تو باشه .
دلم میخواد که رو دیوار همیشه عکس تو باشه .
دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 21:51
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
.............. اگـــــر هـــنوز جــوان مانده ای به آن معــناست ،


...... که عشـــــق را به زوایای جــــان َصلا زده ای ..


................. ملالِ پیری اگر می ُکـــشد تو را، پیـــداســـت ..


...................... که زیر ســـیلیِ تکـــرار ..


............................................ دست و پا زده ای !


زنده یاد [!]
دیدگاه  •   •   •  1392/06/25 - 12:00
+2
roya
roya

دوست دارم الان یکی بغلم کنه بگه چته دیوونه بیا این یه نخ سیگارو بکش ؟؟؟


منم بگم پاشو برو گمشو کثافت آشغال ناباب …


خیلی صحنه آموزنده و ملودرامی میشه !


دیدگاه  •   •   •  1392/06/23 - 13:31
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



حاتم طایی هیچگاه اسمش را ،
روی درخت یا سنگی حکاکی نکرد !
او حتی با هیچ قلم ، مرکب و رنگی ،
اسمش رو روی در و دیوار کسی ننوشت !
ولی در کمال تعجب ، نامش دنیا رو پر کرد ...
با جوهره محبت نامت را بر دلها بنگار !
بگذار نیکویی ، نامت را زنده نگهدارد ...


دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 22:47
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه پروانه را با دستات می گیری
بدش می خوای ببینی زنده هست؟
انگشتاتو باز کنی …. فرار میکنه
محکم بگیری….می میره
دوست داشتن هم یه چیزی مثل پروانه هست
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 21:54
+2
xroyal54
xroyal54

فروردین : انتظار به پایان رسید و بعد از سالها انتطار و فراز و نشیب و غم و غصه و اشک و نا امیدی، به زودی ازدواج می کنی و به خانه بخت می روی، اما شب عروسی هنگام صرف شام برق می رود و داماد فرار می کند.





اردیبهشت: کسی در این دنیا هست که هر لحظه به تو فکر می کند و بی تو زنده نیست و نفس نمی کشد و قلبش نمی زند و اگر با او تماس نگیری، به کما می رود.او به زودی به خواستگاریت میاید و تو را با اسب سفید به قصر خوشبختی ها می برد.





خرداد : امروز دوست مامانت بعد از سالها زنگ می زنه خونه شما و با مامانت حرف می زنه و تورو واسه پسرش خواستگاری می کنه . البته تا سه سال دیگه نمی تونید ازدواج کنید چون پسره زندانه و سه سال از حبسش مونده.





تیر: تو با هر کسی که ازدواج کنی یکسال نشده پست می دن و باز برمی گردی خونه بابات.





مرداد : تا ۴۳ روز دیگه ازدواج می کنی با پسر مورد علاقه ات و تا ۳۴۲ روز دیگه بچه دار میشین پسره اسمشو می زارین بهرام بعد از ۷۴۰ روز دیگه بچه دومت بدنیا میاد که اونم پسره اسمش می زارین شهرام و ….





شهریور : هر خواستگاری که واست میاد بعلت نامعلومی بعد از سه روز ناپدید میشه و دیگه خبری ازش نمیشه.





مهر : تا یکسال دیگه ازدواج می کنی اما شوهرت معتاد ازآب در میاد و طلاق میگیری بعد از یکسال باز ازدواج می کنی اما اون یکی هم معتاد در میاد و باز طلاق دوباره یکسال صبر می کنی و باز ازدواج می کنی در ازدواج سوم موفق میشی و پسر یک کارخونه دار میلیاردر و فوق العاده زیبا تو رو میگیره و کلی خوشبخت میشی.





آبان :پسری که همیشه در دانشگاه از تو جزوه می گیرد، هیچ فکری در کله اش ندارد و فقط عادت کرده از تو کمک بگیرد، نه قیافه داری، نه اخلاق. چرا این جوری فکر می کنی که باید در دوران دانشگاه ازدواج کنی؟ خلاصه بگم تا آخر عمر واست خواستگار نمیاد الکی منتظر نباش.





آذر:دوتا خواستگار سمج تا ۲ ماه آینده میان خواستگاریت که هر دو دیوانه وار عاشقتن و وقتی می فهمن یک خواستگار دیگه داری با هم دعواشون میشه (دعوای عشقی) و هر دو با ضربات چاقو به قلب هم می زنن و هر دو می میرن. و تو تا آخر عمرت می مونی خونه بابات!





دی: به زودی با نویسنده محبوبت آشنا می شوی و از تو خواستگاری می کند. اما چند ماه بعد با بهانه های مختلف از ازدواج با تو منصرف می شود. تو دلیل این عمل او را نمی فهمی، اما به زودی متوجه می شوی رمانی از او منتشر شده که شخصیت های آن بسیار شبته تو و پدر و مادر و خواهر و برادر و فامیلهایت هستند و در مقدمه کتاب هم توضیح داده که برای دستیابی به این داستان واقعی، مجبور شده به دختری زشت پیشنهاد ازدواج بدهد.





بهمن : امروز همه از این که به زودی ازدواج می کنی خوشحال هستند، چون از دست غرغرهایت راحت می شوند و از این به بعد شوهر بیچاره ات است که باید تو را تحمل کند.





اسفند : عید نوروز بعدی عروسیته و با اونی که سالها منتظرش بودی ازدواج می کنی واسه ماه عسل، با کشتی شخصی داماد میرین به یک ویلا توی یک جزیره زیبا در اسپانیا! اما کشتی وسط راه میخوره به کوه یخ و غرق میشه! شوهرت تو رو سوار یه تخته میکنه و چون اون تخته تحمل وزن دوتاتون رو نداشته ، تخته رو ول میکنه و تو آب یخ میزنه و میمیره !تو هم برمیگردی خونه بابات و تا آخر عمر شوهر گیرت نمیاد!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 21:09
+5
saeed
saeed

مهربونم،


         نازنینم، بهترینم.


                    عشقم، امیدم، جونم.


                                        با توام ، با تو، دنیای من.


میخوام لحظه هام رو با تو بگذرونم. تمام لحظه های که حالا دارم و نمی دونم چند سال، چند ماه، چند هفته، یا چندروز دیگه میتونم و فرصت دارم با تو باشم یا نه؟!


ارزش این لحظه ها رو با هیچ چیز دیگه نمیتونم برابر بدونم.


میخوام تو تمام لحظه هایی که میتونیم داشته باشیم،با تو باشم.


 کنارت،


         همراهت،


                          هم قدم


                            و هم نفس با نفس کشیدنت.


میخوام تا میتونم صدای قلب مهربونت رو بشنوم. تا میتونم نفسهات رو بشنوم و حفظ کنم.


میخوام ضربان قلبت رو بشمارم تا وقتی نیستی، از حفظ بشمارم و ثانیه هام رو با تو تنظیم کنم.


کنارم بمون، تا زنده بمونم. با من باش، تا دووم بیارم.


مراقب چشمات باش، تا امیدوار بمونم. مراقب قلبت باش، تا زنده بمونم. مراقبم باش، تا کنارت بمونم.


گفتم، هزار بار دیگه هم میگم:


دوستت دارم. دوستت دارم. دوستت دارم. دوستت دارم مهتابم . . . تا هر زمان که زنده باشم.

دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 20:42
+5
saeed
saeed
سلام مهربونم ،میدونم بنده خوبی نیستم،میدونم تنهام نذاشتی میدونم با وجود گناهایی که داشتم همیشه مراقبم بودی خدا جونم باز هم تنهام نذار،کنارم باش الان بیشتر از قبل ازت انتظار دارم،چون به غیر از خودم باید مراقب یکی دیگه هم باشی که ازم دوره ولی دلم باهاشه جونم به جونش بنده،بیشتر از خودم یا هر چیز و هر کس دیگه ای دوسش دارم یکی که به خاطر من غرورشو شکست و کاریو انجام داد که دوست نداشت،خدا جونم اگه اون طوریش بشه من نمیتونم زنده بمونم حالا حکمت کاراتو میفهمم کسی که مال من بود و عاشقم برام فرستادی،قول میدم لیاقتشو داشته باشم عشقم دوست دارم خدا جون عاشقتم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/22 - 20:25
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ