آه، بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاد در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پر زدن چلچه هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
باز می پرسمت از مساله و دوری عشق
و سکوت تو جواب همه ی مساله هاست
(نجیب زاده)
خداحافظ گل لادن .تموم عاشقا باختنببین هم گریه هام از عشق .چه زندونی برام ساختنخداحافظ گل پونه .گل تنهای بی خونهلالایی ها دیگه خوابی به چشمونم نمی شونهیکی با چشمای نازش دل کوچیکمو لرزوند یکی با دست ناپاکش گلای باغچمو سوزوندتو این شب های تو در تو . خداحافظ گل شب بوهنوز آوار تنهایی داره می باره از هر سوخداحافظ گل مریم .گل مظلوم پر دردمنشد با این تن زخمی به آغوش تو برگردمنشد تا بغض چشماتو به خواب قصه بسپارماز این فصل سکوت و شب غم بارونو بردارمنمی دونی چه دلتنگم از این خواب زمستونیتو که بیدار بیداری بگو از شب چی می دونی تو این رویای سر دم گم .خداحافظ گل گندمتو هم بازیچه ای بودی . تو دست سرد این مردمخداحافظ گل پونه . که بارونی نمی تونی ...طلسم بغضو برداره .از این پاییز دیوونه خداحافظ .....!
به تو عادت کرده بودم ای به من نزدیک تر از من ای حضورم از تو تازه ای نگاهم از تو روشن به تو عادت کرده بودم مثل گلبرگی به شبنم مثل عاشقی به غربت مثل مجروحی به مرهم لحظه در لحظه عذابه لحظه های من بی تو تجربه کردن مرگه زندگی کردن بی تو من که در گریزم از من به تو عادت کرده بودم از سکوت و گریه شب به تو حجرت کرده بودم با گل و سنگ و ستاره از تو صحبت کرده بودم خلوت خاطره هامو با تو قسمت کرده بودم خونه لبریز سکوته خونه از خاطره خالی من پر از میل زوالم عشق من تو در چه حالی