یافتن پست: #سکوت

مهسا
مهسا
زمانی حرف بزن ... که ارزش حرفت ، بیشتر از سکوتت باشد ! و زمانی دوست انتخاب کن ... که ارزش دوستت ، بیشتر از تنهاییت باشد !
دیدگاه  •   •   •  1390/11/16 - 13:30
+4
رضا
رضا
صدای پچ‌پچِ غم... خواب من به هم خورده است دو ساعت است که اعصاب من به هم خورده است صدای پچ‌پچِ غم... هیس! هیس! ساکت باش سکوت، در دلِ بی‌تاب من به هم خورده است تو قابِ عکس مرا دیده‌ای، نمی‌دانی نشاطِ چهره‌ی در قابِ من به هم خورده است غم تو را نسرودم وگرنه می‌دیدی که وزن، در غزلِ ناب من به هم خورده است هجای چشم تو را وزن‌ها نمی‌فهمند دو ساعت است که اعصاب من به هم خورده است...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 12:16
+1
رضا
رضا
یه غروب بی رمق یه راه دور،یه کویر سوت و کور بازم از پشت افق راهی شده،یه مسافر صبور کوله بارخستگی رو شونه هاش،موج غربت تو صداش جاده های ساکت و بی رهگذر،تا قیامت زیرپاش سر راهش نه ولی یه انتظار،ته یه چشم بیقرار تو دلش مونده فقط یه خاطره،یه عذاب موندگار وقتی تو سینه ی شب راهی می شد،کسی گریه شو ندید کسی از پشت سکوت پیدا نشد،ضجه هاشو نشنید جاده انگارکه تمومی نداره جاده از هر قدمش غم می باره چه غریبه اون مسافرصبور که تو جاده های غم پا میذاره شاید این قصه بمیره تو سکوت یا کسی نگذره از این برهوت شاید این جاده به جایی نرسه سهم این پرنده شاید قفسه اما این غریبه ی خسته هنوزافق رفتن و روشن می بینه توی جاده های تاریک خیال هنوزم خواب رسیدن می بینه
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 11:54
+1
رضا
رضا
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری رد می شی بر می گرده و
نگات می کنه بدون براش مهمی
اگه یکی رو دیدی که وقتی داری میرفتی بر می گرده و با عجله می یاد
سمت تو بدون براش عزیزی
اگه یکی رو دیدی وقتی داری می خندی بر می گرده و نگات می کنه
بدون براش قشنگی
اگه یکی رو دیدی وقتی داری گریه می کنی بر می گرده و میاد باهات
اشک می ریزه بدون دوست داره
اگه یکی رو دیدی وقتی داری با یکی دیگه حرف می زنی ترکت می کنه
بدون عاشقته
اگه یکی رو دیدی وقتی داری ترکش می کنی برات فقط سکوت می کنه
بدون دیوونته
اگه یکی رو دیدی که ازنبودنت داغون شده بدون که
براش همه چی بودی
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 10:52
+3
gha3m
gha3m
دلم... نه عشق آتشين ميخواهد! نه دروغ هاي قشنگ!!! نه سکوت تلخ شاعرانه!! نه ادعاهاي بزرگ! ... نه بزرگي هاي پر ادعا!!! . . . . . دلم ميخواد الان برم بخوابم...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 00:15
ronak
ronak
در Romantic
ﭼﻪ ﺭﺳﻢ ﺟﺎﻟﺒﯽ ﺍﺳﺖ ﻣﺤﺒﺘﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﭘﺎﯼ ﺍﺣﺘﯿﺎﺟﺖ ... ﺻﺪﺍﻗﺘﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﭘﺎﯼ ﺳﺎﺩﮔﯿﺖ ﺳﮑﻮﺗﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﭘﺎﯼ ﻧﻔﻬﻤﯿﺖ ... ﻧﮕﺮﺍﻧﯿﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﭘﺎﯼ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿت ﻭ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭﯾﺖ ﺭﺍ ﭘﺎﯼ ﺑﯽ ﮐﺴﯿﺖ ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﻭﺭﺕ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﻦ ﻫﺎﯾﯽ ﻭ بی ﮑﺲ ﻭ ﻣﺤﺘﺎﺝ..
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 18:41
+6
ronak
ronak
در Romantic
صدای چک چک اشکهایت را از پشت دیوار زمان می شنوم که چه معصومانه در کنج سکوت شب برای ستاره ها ساز دلتنگی می زنی ، ای شکوه بی پایان ، ای طنین دل انگیز ، من می شنوم ، به آسمان بگو که من می شکنم هرآنچه که تو را شکسته و می شنوم هرآنچه در سکوت تو نهفته !
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 18:22
+5
ronak
ronak
در Romantic
من شعر سکوتم را در گوش تو خواهم خواند، شب های بلندم را با یاد تو خواهم ماند، من ریشه ی عشقم را در قلب تو خواهم کاشت، آن صحبت اول را در خاطره خواهم داشت..
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 17:54
+4
-1
ronak
ronak
گمشدم میان اشکهایی که هرگز در چشمانم نماندند در اتاقی که رنگی به جز تاریکی ندیده تنهایی روح عذاب دیده مرا پر میکند گذر زمان غصه های مرده ام راجان تازه ای بخشید نبود تو وجودم را به ارامی در خود میکشد درد احساسات سفیدم را تیره کرد اما هیچکس به سکوتم گوش نداد
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 01:32
+3
hadith
hadith
سکوت من هیچگاه نشانه رضایتم نبود .. من اگر راضی باشم ، شادم و میخندم .. سکوت نمی کنم ..!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 01:31
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ