یافتن پست: #سکوت

elahe
elahe
سکوت همیشه نشانه ی رضایت نیست,شاید کسی دارد خفه میشود پشت یک بغض...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/7 - 23:10
+2
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
تو تنها باش و من تنهای تنها*که دارم وقت تنهایی سخن ها*نگاه عاشقم تا آسمانهاست*مرا تا عرش اعلا نردبان هاست*نماز خلوتم را صد قنوت است*کلام شعر تنهایی سکوت است....
دیدگاه  •   •   •  1390/11/7 - 19:38
+4
رضا
رضا
ای ستاره ها که بر فراز آسمان با نگاه خود اشاره گر نشسته اید ای ستاره ها که از ورای ابرها بــر جهان ما نظاره گر نشسته اید آری این منم که در دل سکوت شب نامه های عاشقانه پاره میکنم ای ستاره ها اگر بمن مدد کنید دامن از غمش پرازستاره میکنم ای ستاره ها چه شد که در نگاه من دیگر آن نشاط و نغمه و ترانه مرد؟ ای ستاره ها چه شد که بر لبان او آخرآن نوای گرم عاشقانه مرد؟ جام باده سرنگون و بسترم تهی سرنهاده ام به روی نامه های او سر نهاده ام که درمیان این سطور جستجو کـــنم نشـانی از وفـــــای او ای ستاره ها مگر شما هم آگهید از دورویی و جفای ســاکنان خاک کاین چنین به قلب آسمان نهان شدید ای ستاره ها،ستاره های خوب وپـــــا ک منکه پشت پا زدم به هرچه هست و نیست تا که کام او ز عشق خود روا کنم لعنت خــدا بمن اگر به جز جفا زین سپس به عاشقان با وفا کنـم ...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/7 - 11:39
+2
ronak
ronak
رویاهایم را در کنار کسانی گذراندم که بودند ولی نبودند همراه کسانی بودم که همراهم نبودن وسیله کسانی بودم که هرگز آنها را وسیله قرار ندادم دلم را کسانی شکستند که هرگز قصد شکستن دل آنها را نداشتم و تو چه دانی که عشق چیست عشق سکوتی است در برابر همه اینها !!!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/5 - 22:14
+7
gha3m
gha3m
اگه نفر قبلیت بمیره چی کار می کنی؟ فقط مونده همينو بگيم والا بقرآن !!!!! ۱_خوشحال میشم ... ۲_خدا رو شکر ۳_ناراحت میشم ۴_به من چه می خواست نمیره ... ... ... ... ... ۵_چه بد ازش طلب داشتم ۶_انقدر ازش بدم میومد همون به[!] مرد ۷_خدا نکنه اون عشقمه میزدم بیان ببرنش ۹_منم می میرم ۱۰_اصلا"مهم نیست ۱۱_از ناراحتی میرم یه پاکت سیگار میکشم ۱۲_ولش کن حالا شام چی میدن ۱۳_مرگ حق است خدا بیامرزش ۱۴_غلط کرده مرده من لباس مشکی ندارم ۱۵_حالا نمی شد فردابمیره من الان تو فیس بوکم ۱۶_وای خدای من چقدر بد شد ۱۷_به ممل سکته میگم بره دفنش کنه ۱۸_دیدی چی شد ۱۹_به admin میگم از گروه بندازش بیرون ۲۰_خوب شد مرد وگرنه خودم می کشتمش ۲۱_واسش فاتحه می خوندم ۲۲_انقدر گریه می کردم تا بمیرم ۲۳_حیف شد ادم خوبی بود ۲۴_از دستش راحت شدم ۲۵_این که من میشناسم هفت تا جون داره تا مارو نکشه نمی میره ۲۶_از خوشحالی جشن می گیرم ۲۷_ای بابا تکراری شد دیگه ۲۸_تا صبح لایک میفرستم ۲۹_باورم نمی شه ۳۰ _فرار میکنم ۳۱_تسلیت میگم ۳۲_از ترس سکته می کنم ۳۳_از خدا واسش طلب امرزش میکنم ۳۴_سکوت میکنم از خودم شروع کنین
1 دیدگاه  •   •   •  1390/11/5 - 19:50
+3
ronak
ronak
من سکوتم حرف است حرفهایم حرف است خنده هایم حرف است کاش می دانستی می توانم همه را پیش تو تفسیر کنم کاش میدانستی کاش می فهمیدی کاش و صد کاش نمیترسیدی که مبادا که دلت پیش دلم گیر کند کاش می دانستی چه غریبانه به دنبال دلم خواهی گشت در زمانی که برای دردت سینه دلسوزی نیست تازه خواهی فهمید مثل من هرگز نیست... سکوت دردناکترین پاسخ من به بی وفایی های توست!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/5 - 01:28
+7
ronak
ronak
میخواهم به عقب برگردم درتلاقی گریه و سکوت، از نو شروع کنم تار بزنم و در ترکیب رنگ ها فقط به قرمز برسم جاهایمان را عوض کنم .........جاده را برای خودم انتظار را برای تو بکشم اگر به عقب برگردم این بار تویی ،که می مانی منم،که میروم کاش می شد به عقب برگردم ...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/1 - 22:44
+1
ronak
ronak
لرزش دستام سوزش چشمام سوی نگاهم شرم نگاهم حکایت درد دله وقتی دلتنگ میشه همه را عاصی میکنه وقتی میگیره این دل اروم صدای فریادش به سنگینی یه سکوته وقتی این دلم طوفانی میشه چشامو.موجاش غرق میکنه و وقتی میخواد داد بزنه زبونم به احترامش ساکت میمونه شنیدن صدایش سخت نیست "یه دل شکسته میخوادو یه گوش معصوم"
2 دیدگاه  •   •   •  1390/11/1 - 22:20
+3
aB'Bas S
aB'Bas S
دو شکارچی اهل نیوجرسی در جنگل بودند که یکی از آن ها روی زمین افتاد. او نفسش بند آمد و چشمهایش وارونه شد. دومی گوشی تلفن خود را برداشت و با اورژانس تماس گرفت و به اپراتور اورژانس گفت: «دوستم مرده! چه کار کنم؟» اپراتور با صدای آرامی در جواب گفت: «خونسردی خود را حفظ کنید. من به شما کمک می کنم. اجازه دهید اول از مرگ دوست شما مطمئن شویم.» سکوتی پشت خط تلفن حاکم شد و ناگهان صدای شلیک گلوله ای به گوش رسید. شکارچی گوشی را برداشت و گفت: «حالا چه کار کنم؟»
دیدگاه  •   •   •  1390/11/1 - 22:17
+4
ronak
ronak
دلم یک غریبه می خواهد بیاید بنشیند فقط سکوت کند و من هـی حرف بزنم و بزنم و بزنم تا کمی کم شود این همه بار ... بعد بلند شود و برود انگار نه انگار ...!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/1 - 22:01
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ