یافتن پست: #سیاه

سحر
سحر
نفس را با تو میخواهم ، تو که از نسل گلهایی / سیاهی را نکن باور ، تو خود خورشید فردایی .
3 دیدگاه  •   •   •  1390/11/11 - 13:12
+5
رضا
رضا
گرچه عمریست غریبانه فراموش توام

باز مشتاق تو و گرمی آغوش توام

باورم نیست که بیگانه شدی با من و من

همچو یک خاطره کهنه فراموش توام


شانه بر زلف سیاهت چو زنی یاد من آر


که چنان زلف تو آویخته بر دوش توام

نیستی تا که بگویم به تو ای مایه ناز


تشنه بوسه ای از آن دو لب نوش توام

حسرتی گر به دلم هست همان دیدن توست

من پرستوی خزان دیده و خاموش توام
دیدگاه  •   •   •  1390/11/11 - 12:23
+6
رضا
رضا
میدرخشن توی ماه.....دو تا خورشید سیاه میفهمی این یعنی چی؟الان بهت میگم !!! یعنی توی اون صورت مثل ماهت،دو تا چشمای سیاهت مثل دو تا خورشید میدرخشن!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 19:26
+2
sahar
sahar
ما را از کودکی به جدایی ها عادت داده اند همان جایی که روی تخته سیاهمان نوشتند: خوب ها / بدها
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 15:28
+6
vahid
vahid
کلاغها گرچه سیاهند و آوازشان خوش نیست اما آنقدر باوفا هستند که شاخه های خشک درختان را در سرد زمستان تنها نمی گذارند،انسان ازکلاغ سیاه کمتره!!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 01:36
+4
gha3m
gha3m
از گورخری پرسیدم: تو سفیدی راه راه سیاه داری یا این که سیاهی راه راه سفید داری؟ گورخر به جای جواب دادن پرسید: تو خوبی، فقط عادتهای بد داری یا این که بدی و چند تا عادت خوب داری؟ ساکتی، بعضی وقتهای شلوغ می کنی یا شیطونی، بعضی وقتها ساکت میشی؟ ذاتاً خوشحالی، بعضی روزها ناراحتی یا ذاتاً افسرده ای، بعضی روزها خوشحالی؟ لباسهات تمیزن، فقط پیرهنت کثیفه یا کثیفن و شلوارت تمیزه؟ و گورخر پرسید و پرسید و پرسید، پرسید و پرسید و بعد رفت. دیگه هیچ وقت از گورخرها درباره راه راه هاشون چیزی نمی پرسم.
دیدگاه  •   •   •  1390/11/9 - 00:28
+3
ronak
ronak
در Romantic
این روزها حالم خوب است خوب ِ خوب !! نه نشانی از دلتنگی نه روزنی از سیاهی و نه وسوسه ای از دل بسـتگی! ! ! نوشتنم را بهانه ای نیست جز گفتن این که "من" بعد از "تو" به هیچ "او"یی اجازه "ما"شدن نداده ام
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 19:19
+7
ALI SHABAN
ALI SHABAN
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس//که چنان زو شده هم بی سر و سامان که مپرس
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 18:23
+5
ronak
ronak
در Romantic
آهنگ غم انگیز شب را نمی شنوی ؟ چگونه دستان باد مرا نشان می دهد طبیعت برای صدای من سكوت كرده و از تو میخواهد گوش هایت را برای شنیدن بهتر به او وام دهی چه داستان اسفناكی بگویم امشب ... چه ترا‍ژدی كهنه ای ... در بستر رزهای سیاه و زخم دستان من در زیر نور ماه ...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 18:07
+4
ronak
ronak
۵ شباهت پسرها با سوسک: - مثل اونا کثیفن - مثل اونا تو کوچه خیابون ولند - مثل اونا ترسناکند - مثل اونا سیاهند - مثل اونا مرموزند
1 دیدگاه  •   •   •  1390/11/8 - 12:14
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ